همین ابتدای کار اصل مطلب مطرح شد، «صنعت نفت برای انجام مأموریتهای خود در سال آینده نیازمند منابع بیشتری است» در این نوشته فرض بر آن است که خواننده از پیش با اهمیت سرمایهگذاری در صنعت نفت آشناست پس با این پیشفرض از آوردن آمار، ارقام و جداول بودجه خودداری شده است، اما در قالب یادآوری باید گفت:
درآمدهای حاصل از نفت آثار بسیاری را در شئون اقتصادی و اجتماعی کشور ایجاد کرده است، رشد و گسترش زیرساختها و صنایع نفت و گاز مستلزم سرمایهگذاری و استفاده از دانش و فنّاوری روز دنیاست که درگرو سرمایهگذاری پر و پیمان است.
با آوردن یک نقل قول توضیح بیشتری می دهیم؛ پارسال هنگامیکه اعضای کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس از بازدید پارس جنوبی به تهران بازگشتند، رئیس این کمیسیون در برنامه مناظره شبکه «یک» حاضر شد و گفت در برخی فازهای پارس جنوبی سرمایهگذاری لازم برای برداشت سرمایه «مملکت» انجام نشده است.
غلامرضا تاجگردون این را هم اضافه کرد که هزینه توسعه هر یک از فازهای پارس جنوبی یک میلیارد دلار بود که اکنون باوجود برخی شرایط به سه میلیارد دلار افزایشیافته است؛ بااینحال با بهرهبرداری از هر فاز پارس جنوبی ظرف یکسال هزینه اولیه آن بازمیگردد. این نماینده مجلس نهم به آماری اشاره کرد که حکایت از صرف هزینه در سالهای اخیر در پارس جنوبی داشت؛ آنطور که این منتخب مردم در مجلس دهم گفته در سال ٩٠ (٢٢ میلیارد دلار) هزینه در پارس جنوبی شد و در سال بعد به (١٩میلیارد دلار) رسید و سال ٩٢ به (١٠ میلیارد دلار) کاهش یافت و این روند کاهشی سال بعد نیز ادامه یافته است.
شاید این نظر تلخ و بیرحمانه به نظر برسد، اما سرزمین نفت در بخشهایی بویژه میدانهای مشترک اشغال شده است، به قول رئیسجمهوری «باید خرمشهرِ نفتمان را نیز آزاد کنیم» هر چند کنایه ایشان شاید به کوچک شدن سهم ایران در بازار جهانی نفت بوده باشد؛ اما این یک حقیقت است که فارغ از هر نوع نگاه سیاسی «حال میدانهای مشترک نفت و گاز خوب نیست» زیرا به دلیل محدودیتهای اعمالشده بر اقتصاد ایران نظیر تحریمهای بینالمللی در سالیان اخیر، صنعت نفت کشور بیشترین آسیب را متحمل شده است و به دنبال آن برداشت از میدانهای مشترک به عقبافتاده است که طرف مقابل با تکیهبر درآمد حاصل از همین میدانها، در میدانهای دیگر برای کشورمان مزاحمت ایجاد میکند هرچند در آن میدانها طرفی نبستند و توطئه چالش قیمت نفت را راه انداخته اند، اما این موضوع نیز سبب توفیق اجباری شد زیرا هماکنون بودجه 95 با حدود 25 درصد وابستگی به درآمد نفتی تدوین شده است، بدان معنا که نسبت به پارسال بودجه وابستگی کمتر به نفت دارد، از این مسئله بگذریم به موضوع اصلی نوشته بازگردیم.
سازوکاری که در بودجه برای سرمایهگذاری در صنعت نفت لحاظ میشود در تأمین منابع مؤثر است هرچند منابع محدود است و پارسال مجلس کوشش کرد هرچه امکان دارد به این طریق کمک کند و کرد، اما این پیش بینی ها کافی نبود بهطوریکه مهندسان نفت طرحها را اولویتبندی کردند تا منابع به طرحهایی تخصیص داده شود که درصد پیشرفت بالایی دارند و همین کار انجام شد، فازهایی از پارس جنوبی به مدار تولید آمد و این سیاست کارگر افتاد، اما مراحلی از پارس جنوبی و آوردگاههای دیگر در عرصه نفت وجود دارد که نیازمند منابع و اعتبار است تا ذخایر برداشت شود و عواید آن برای کشور کسب شود.
هماکنون صنعت نفت کشور وارد دوران جدیدی شده است از این منظر که قیمت نفت خام بهشدت کاهشیافته و البته به مدد برجام تحریمهای ایران برداشتهشده که از این محل محدودیتهای فروش نفت نیز برچیده شده است بنابراین با مدنظر قرار دادن پیامدهای اقتصادی و سیاسی ناشی از بهرهبرداری از میدانهای مشترک، افزایش سقف منابع برای طرحهای توسعهای این بخش بهدرستی به نفع «مملکت» است.
ابراهیم معنوی
نظر شما