نگاهی به نقشه ایران و ظرفیتهای نهفته اقتصادی آن در بخش انرژی، صنعت، حمل و نقل و توریسم و قرار گرفتن این کشور در چهار راهی میان کشورهای نفت خیز حاشیه جنوبی خلیج فارس، شرق و غرب آسیا و کشورهای تازه استقلال یافته و تحولات ژئوپولتیک منطقه در سالهای پس از انقلاب ایران گویای تحولات ژئوپولتیک عظیمی بود که از نگاه استراتژیستها غیر قابل چشم پوشی است.
٣٧ سال پس از انقلاب، تلاشهای منطقه و فرامنطقه ای برخی کشورها متخاصم با ایران همواره بر این استوار بود که توان ژئوپولتیک و ژئو اکونومیک ایران را به حداقل ممکن کاهش دهد.
حلقه محاصره ایران به نیابت از دشمنان شناخته شده که به دنبال کنترل بازارهای جهانی نفت خام هستند روز به روز تنگ تر شد و مسیرهای صادرات و پیوند انرژی ایران با جهان را هدف گرفت.
در شرق ایران به بهانه تحریمها، خط لوله صلح (خط لوله صادرات گاز ایران-پاکستان- هند) متوقف ماند که به نفع قطر تمام شد، در غرب ایران شاهد ظهور گروه تروریستی داعش در عراق و ایجاد جنگ در سوریه به بهانه تغییر رژیم بشار اسد هستیم که مسیر خط لوله گازی ایران به اروپا را متوقف کرد و در منطقه شمال ایران هم می توان از قطع سواپ نفت و مقاومت در برابر مشارکت ایران در صادرات گاز از طریق خطوط لوله بین المللی به کشورهای اروپایی یاد کرد.
هم اکنون ایران حدود یک درصد از صادرات جهانی گاز را در اختیار دارد اما اگر مقاومتها و دسیسه های بعد از انقلاب نبود؛ با توجه به سهم بیش از ١٨,٢ درصدی ایران از ذخایر گازی جهان، سهم این کشور از بازارهای جهانی گاز باید بیش از 18 درصد را در بر می گرفت.
علاوه بر این در بخش صادرات نفت و با حربه تحریمهای بین المللی، عربستان و برخی دیگر کشورهای عمده تولید کننده نفت، از سال ٢٠١١ نفت خود را جایگزین ١,٥ میلیون بشکه صادرات نفت ایران کردند؛ هرچند ایران در پسا تحریم در حال ساماندهی برنامه صادرات خود با توجه به شرائط جدید است.
بسیاری از تحلیلگران بازار نفت پیش بینی می کردند ایران پس از برداشته شدن تحریمهای نفتی نتواند ظرفیتهای صادراتی خود را به سرعت به سطح دو میلیون بشکه در روز برساند؛ اما ایران در مدتی کمتر از ٦ ماه پس از برجام توانست با افزایش صادرات خود به بیش از یک میلیون و ٨٠٠ بشکه در روز رکورد تازه ای در افزایش پایدار ظرفیت تولید نفت ثبت کند.
ایران بر اساس برنامه تا پایان اسفندماه 94 قرار بود صادرات خود را به دو میلیون بشکه در روز افزایش دهد و این سرعت عمل صنعت نفت افزون بر این که سبب تعجب و شگفتی همگان شده، نفت ایران را به یکی از عوامل موثر در بازار نفت بدل کرده است.
بررسی آمارهای آژانس بین المللی انرژی نشان می دهد در صورتی که ایران افزایش روزانه یک میلیون و ٥٠٠ هزار بشکه تولید خود را عملیاتی کند و دیگر تولید کنندگان نفت جهان تولید خود را افزایش ندهند؛ با توجه به افزایش 1.5 میلیون بشکه ای تقاضای جهانی نفت تا سه ماه سوم ٢٠١٦، ورود نفت ایران به بازارهای جهانی تغییری در قیمتها نخواهد داد.
کاهش قیمت نفت و گاز و کسری تراز پرداختهای کشورهای تولید کننده نفت که منجر به کاهش سرمایه گذاریها برای افزایش ظرفیت تولید برای حفظ سقف تولید با توجه به افت سالانه میدانها شده و همچنین کاهش تولید نفت شیل را باید از دیگر دلایل تثبیت قیمتها در محدوده بالای 38 دلار دانست.
هم اکنون تولید نفت کشورهای عضو و غیر عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) با توجه به قیمتهای زیر 40 دلار به اجبار فریز شده و حتی نشانه های کاهش نیز به چشم می خورد؛ تولید شیلهای نفتی هم با توجه به کاهش قیمت نفت به زیر 70 دلار در یک سال گذشته حرفی برای گفتن نداشته و جای خراش ناخن هایش بر روی دیوار نفت مخفی کردنی نیست!.
در این بین ایران یک استثنا در بازار نفت است که با استفاده از شرائط پساتحریم و ازسرگیری تولید میدانهایی که به اجبار تولید آنها متوقف شده بود توانست به راحتی تولید و صادرات خود را تا اندازه ای احیا کند.
هم اکنون با وجود مقاومت عربستان و حامیان آن، بار سنگین تحریمهای بین المللی به تدریج از ایران رخت می بندد، هر چند راهبرد بازار حکم می کند هنوز هم مقاومت کنند و به هر روشی که شده جلو افزایش سهم ایران در بازارهای جهانی را بگیرند.
در این میان هیئتهای بلند پایه از کشورهای صاحب سرمایه و فناوری در جهان هر روز وارد ایران می شوند و هر یک سعی می کنند سهمی در بازار ایران داشته باشند.
این سفرها در حالی است که حال و روز بسیاری از کشورهای وابسته به نفت مناسب نیست و در صورت تداوم قیمتها در محدوده 40 دلار، ذخایر ارزی آنها تا یک یا دو سال آینده با افت شدید روبرو خواهد شد. کشورهایی که به نفت گران و رفاه بیکران عادت کرده اند ولی پس از این بحرانهای زیادی از درون آنها را تهدید خواهد کرد!.
ایران امروز تنها مرکز اقتصادی در جهان است که ظرفیتهای لازم برای محافظت از سرمایه هایی را که در اقصی نقاط جهان راهی برای تکاثر ندارند و هر روز از ارزش آنها کاسته می شود دارد، البته این سرمایه ها به دنبال راهی برای افزایش ضریب اطمینان و کاهش ریسک سرمایه گذاری برای ورود به ایران هستند.
در مجموع و از سخنان رد و بدل شده میان هیئتهای بلندپایه ایران و دیگر کشورها که پس از برجام برای گسترش روابط سیاسی و اقتصادی خود به ایران سفر کرده اند فقط یک نکته را می توان نتیجه گرفت؛ ایران پس از برجام همه معادلات کشورهای متخاصم را به هم زده است.
در سالهای پس از انقلاب، حلقه محاصره ایران به نیابت از فرصت طلبان شناخته شده که به دنبال کنترل بازارهای جهانی نفت خام بودند روز به روز تنگ تر شد و مسیرهای صادرات و پیوند انرژی ایران با جهان را هدف گرفت اما ایران پس از برجام همه معادلات منطقه را به هم زد.
کد خبر 257175
نظر شما