۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۷
  • کد خبر: 261004
بازار نفت، بازگشت ایران را پذیرفته است

بازار نفت در سه ماهه اخیر تحولات و روندهای متفاوت از پیش بینیهای قبلی را تجربه کرده است.

بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار نفت پس از توافق هسته ای، پیش بینی کرده بودند که روند روبه کاهش قیمت نفت در سال 2015 با اجرای برجام و رفع عملی تحریمهای نفتی ایران و افزایش تولید و صادرات نفت این کشور، با سرعت و حدت بیشتری تداوم پیدا کند اما بر خلاف تصور و پیش بینیها، با رفع تحریم نفتی و افزایش دوبرابری صادرات نفت ایران در کمتر از سه ماه، بازار نفت نه نتها روند کاهشی پیدا نکرد بلکه در مسیر افزایش نیز قرار گرفت و در یک روند آهسته و تدریجی از 34 دلار در بشکه به 47 دلار در هر بشکه (دوشنبه 27 اردیبهشت)، افزایش یافت.

این افزایش در حالی صورت گرفت که کشورهای تولیدکننده نفت مانند عربستان، روسیه و عراق به سیاست نادرست خود در افزایش تولید ادامه دادند و بازار نفت جدای از افزایش عرضه ایران، با اضافه عرضه مواجه بود. در این اثنا، کشورهای تولیدکننده نفت به رهبری عربستان تلاش کردند در یک برنامه از پیش تعیین شده، مانع از حضور مجدد ایران در بازار نفت شوند. این کشور به همراه سایر کشورهای نفتی منطقه که از توافق هسته ای ایران و رفع محدودیتها  تحریمهای ایران به شدت نگران بود، سیاست اعمال فشار سیاسی و اقتصادی علیه ایران را از مدتها پیش در قالب کاهش قیمت نفت به اجرا گذاشتند. این کشورها در صدد بودند با اعمال این سیاست، مانع از افزایش عرضه نفت و بازگشت ایران به بازارهای نفتی شوند.

با اجرای برجام و ناتوانی این کشورها با ابزار کاهش قیمت نفت برای اقناع ایران به عدم افزایش تولید و عرضه، طرح دیگری را در قالب "فریز نفتی" به اجرا گذاشتند. در این طرح که عربستان سعودی در پس پرده آن قرار داشت، سناریویی به اجرا گذاشته شد که بر اساس آن ایران را در قالب یک توافق جمعی، متعهد به عدم افزایش عرضه نفت به بازارهای جهانی پس از رفع تحریمها نمایند. این سناریوی سیاسی با هدف تداوم شرایط تحریمهای نفتی در دوران پساتحریم بر ایران و تحت فشار قرار دادن اقتصادی این کشور بود که با مقاومت ایران بر سیاست راهبردی خود یعنی "افزایش تولید و عرضه نفت به بازار نفت و پس گرفتن جایگاه واقعی خود در بازار در کمترین زمان پس از رفع تحریمها" عملاً به شکست انجامید.

ایران با عدم حضور در نشست فریز نفتی که در دوحه قطر با شرکت 17 کشور نفتی اوپک و غیراوپک برگزار شد، توپ را به زمین حریف برگرداند و اعلام کرد که تا زمان رسیدن به سهم واقعی از بازار نفت، در هیچ طرح کاهش تولید مشارکت نکرده و صرفاً در آن زمان به بررسی نحوه مشارکت در طرحهای احتمالی می پردازد.

ایران همچنین اعلام کرد که طرح فریز نفتی در حال حاضر طرح خوبی است اما نه برای ایران بلکه برای کشورهایی که به ناحق در دوران تحریم، جای خالی نفت ایران را پر کردند. از دیدگاه ایران، در صورت همکاری کشورهای نفتی با ایران در بازگشت به بازار نفت و پس دادن بازارهای ایران از طریق کاهش تولید و عرضه، بازار نفت با کمترین هزینه به تعادل خواهد رسید.

در مقابل این سیاست، لابی کشورهای نفتی عربی به رهبری عربستان تمام تلاش خود را برای همراه کردن ایران از جمله تهدید به عدم شرکت در طرح، مشروط کردن مشارکت در نشست به حضور ایران و معرفی ایران به عنوان عامل شکست اجلاس دوحه و در نتیجه کاهش بیشتر قیمت نفت به کار گرفت اما در عمل به توفیقی در این زمینه دست پیدا نکرد و ایران در مقابل همه تلاشها مقاومت کرد. بازار نفت اگرچه بلافاصله پس از نشست بدون دستاورد دوحه، در فاز کاهش قیمت قرار گرفت اما مجدداً مدار افزایش تدریجی را تجربه کرد به گونه ای که از زمان برگزاری این نشست قیمت نفت افزایش 6 دلاری را تجربه کرده است.

اما مسئله مهم چرایی افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی، در سه ماه اخیر و پس از رفع تحریمهای نفتی ایران و افزایش عرضه نفت این کشور به بازارهای جهانی است. به طور طبیعی در شرایطی که بازار نفت با دو میلیون بشکه نفت مازاد روبرو بود و می باشد، افزایش در حدود یک میلیون بشکه ای نفت ایران در کمتر از سه ماه باید به کاهش بیشتر قیمت نفت منجر می شد اما نه تنها این اتفاق صورت نگرفت بلکه قیمت نفت روند صعودی نیز پیدا کرد و در طول این مدت در حدود 14 دلار افزایش داشته است.

نگارنده در یادداشتی که 15 بهمن ماه در روزنامه ایران چاپ گردید، پیش بینی کرده بود که قیمت نفت با رفع تحریمهای ایران و افزایش عرضه این کشور تا سطح قبل از تحریمها، نه تنها به کاهش قیمت منجر نمی شود بلکه بازار نفت با روند افزایشی نیز مواجه می گردد. دلیل این پیش بینی نیز اینگونه تحلیل گردید که تا زمان رفع عملی تحریم نفتی ایران، بازار نفت به لحاظ روانی از بازگشت ایران به بازار نفت دچار التهاب و نگرانی است و این مسئله به کاهش قیمت تا زمان رفع تحریمها منجر می شود اما با رفع تحریمها و کلید خوردن افزایش عرضه نفت ایران، بازار واقعیت بازگشت ایران را پذیرفته و با آن کنار می آید و به عبارتی به آرامش روانی می رسد. این آرامش به شرط اینکه بازگشت ایران سریع، مقتدرانه و پرحجم باشد و نه تدریجی، به طور طبیعی به افزایش تدریجی قیمت نیز کمک می کند.

با نگاهی گذرا به روند قیمت نفت در سه ماه اخیر، این پیش بینی عملاً محقق شد. بدین معنا که با وجود افزایش یک میلیون بشکه نفت ایران به بازار نه تنها قیمتها کاهش پیدا نکرد بلکه در یک روند افزایشی نیز قرار گرفت. از سوی دیگر تحولات قیمتی این مدت، حقانیت سیاست نفتی ایران در دوران پساتحریم را که از ابتدای سال 94 بر آن تأکید داشت، اثبات کرد. در طول این زمان بسیاری از کشورهای نفتی و حتی برخی از جریانهای سیاسی و رسانه ای داخلی این سیاست وزارت را مورد نقد قرار داده و آن را به ضرر منافع کشورهای نفتی تلقی می کردند اما ایران بر درستی این سیاست تأکید داشت و در عمل نیز آن را با اجرا گذاشت. در مقابل کشورهایی مانند عربستان که سیاست تخاصمی علیه ایران را در پیش گرفته بودند نه تنها به اهداف خود نرسیدند بلکه با تغییر وزیر کهنه کار نفت این کشور، عملاً به طور غیررسمی به شکست خود اذعان کردند.

علاوه براین، در تحلیل دلایل افزایش قیمت نفت در ماههای اخیر، نباید از تأثیر مثبت نشست فریز نفتی دوحه نیز غافل شد. در واقع نشست دوحه با وجود اینکه با شکست مواجه شد اما انرژی مضاعفی برای تقویت روند افزایش قیمت نفت بود درحالیکه در نگاه نخست این نشست به دلیل شکست، باید به کاهش قیمتها منجر می شد. دلیل این تأثیرگذاری معکوس را باید در نفس برگزاری این نشست جستجو کرد. چنانکه نگارنده در یادداشتی به این مسئله اشاره کرد، نشست دوحه با توجه به اینکه برای نخستین بار کشورهای نفتی اوپک و غیراوپک را برای رسیدن به توافق حول بازار نفت گردهم آورد، حاوی یک پیام مثبت به اقتصاد جهانی نفت بود مبنی بر اینکه در آینده می توان انتظار داشت که کشورهای نفتی در آینده خارج از چارچوب اوپک می توانند همکاری خود را برای تأثیرگذاری بر بازار افزایش دهند. این همکاری در گذشته در سطح کنونی وجود نداشت؛ بنابراین پیام اجلاس دوحه به بازار نفت، در شکل افزایش قیمتها متجلی گردید.

نتیجه اینکه بازار نفت علی رغم کارشکنی و سیاست بازی برخی کشورهای نفتی به ویژه عربستان و متحدین منطقه ای آن، در طول سه ماه اخیر با بازگشت ایران، در روند روبه تعادل قرار گرفته است و در طول این مدت متغیرهای مثبتی به لحاظ ساختاری به بازار وارد شده که این روند را تقویت کرده است. بازار نفت، واقعیت نفت ایران و حقانیت سیاست نفتی آن را پذیرفته است.

دکتر علیرضا سلطانی، کارشناس اقتصاد انرژی

کد خبر 261004

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =