در بخش عمده ادبیات امنیت انرژی تنها به امنیت عرضه و فاکتورهای موثر در تامین تقاضای واردکنندگان نفت پرداخته شده و توجه چندانی به امنیت تقاضا برای تولیدکنندگان نشده است و این در حالی است که امنیت عرضه و امنیت تقاضای انرژی براساس معادلات چرخهای میان عوامل بنیادین و غیر بنیادین بازارهای نفت دوروی یک سکه هستند و هر گونه ناامنی در یک روی سکه به روی دیگر آن نیز سرایت خواهد کرد. در واقع امنیت انرژی به بستر امنیتی گستردهتری نیاز دارد که به غیر از امنیت تقاضا شامل ابعاد دیگر نیز میشود.
به غیر از دو بعد عرضه و تقاضا، در سالهای اخیر دغدغههای زیست محیطی و نگرانی ناشی از تاثیرات سوءاستفاده از انرژیهای فسیلی بر محیط زیست و آب و هوا افزایش یافته و دنیا به سمت ایجاد اجماعی بینالمللی برای مقابله با افزایش انتشار گازهای گلخانهای و محافظت از محیط زیست حرکت میکند.
با آنکه محیط زیست رکن اصلی توسعه پایدار به شمار میرود اما تنها در دهه اخیر مباحث زیست محیطی به عنوان عاملی تاثیرگذار بر امنیت انرژی مورد توجه اندیشمندان این حوزه قرارگرفته و به اهمیت آن به اندازه امنیت عرضه توجه نشده است.
بعد دیگری که چند سالی است از آن به عنوان عامل مهم امنیت انرژی یاد میشود، امنیت انسانی و حکمرانی خوب است. با آنکه قدمت جنبشهای نفتی و انجام عملیات خرابکارانه علیه تاسیسات و کارکنان نفتی در مناطق محروم تولید نفت به اندازه عمر صنعت نفت در این کشورهاست و هر ساله خسارات مالی و تلفات جانی زیادی در این زمینه صورت میگیرد، اما هنوز هم امنیت انسانی حکمرانی خوب به عنوان فاکتوری تاثیرگذار در امنیت انرژی مورد توجه قرار نگرفته است. از سوی دیگر موضوع فقر انرژی به عنوان یک مانع اصلی فراروی توسعه در مناطق محروم جهان نیز به تدریج وارد ادبیات توسعه پایدار و امنیت انرژی میشود.
تاثیر توسعه فناوری در سایه گذار از اقتصاد منابع محور به اقتصاد دانش محور، موضوع مهم دیگری است که طی سالهای اخیر دینامیک بازارهای نفت را تغییر داده است. نمونه آن توسعه انرژیهای فسیلی غیرمتعارف و افزایش سرمایهگذاری بر انرژیهای جایگزین است.
کتاب جامع امنیت انرژی مجموعهای از مقالات اندیشمندان به نام در حوزه امنیت انرژی است که در سال 2013 از سوی «هاگ دایر و ماریا جولیا ترومبتا» گردآوری و ویراستاری شده و مریم پاشنگ آن را ترجمه کرده است. این کتاب در زمره معدود کتابهای حوزه امنیت انرژی است که در آن به ابعاد مختلف انرژی اشاره شده است. این کتاب شامل هفت بخش و 24 فصل است. بخش نخست شامل دو فصل و یک مقدمه است. گردآورندگان در فصل مقدمه به اهداف و موضوعات کتاب پرداخته و سعی کردند موضوع امنیت انرژی را در قالب تئوریهای روابط بینالملل تبیین کنند. از آنجا که کتاب در سال 2013 منتشر شده است به تحولات دو سال گذشته در بازارهای نفت اشارهای نشده؛ از این رو مترجم یک فصل در باره این تحولات و آثاری که بر آینده بازارهای نفت و معادلات امنیت انرژی خواهد داشت، تالیف کرده است.
بخش دوم در مورد موضوع امنیت انرژی است. این بخش شامل چهار فصل است. استیووود به الزامها و ایدهآلهای امنیت انرژی در چارچوب لیبرال دموکراسی پرداخته است. وود بر این باور ات که امنیت انرژی با چالشهای متعددی مواجه است و باید با توجه به اصول دموکراتیک مثل آزادیهای فردی و حقوق بشر، وابستگی پیچیده متقابل، پتانسیل منازعه و تنشهای ژئوپولیتیک تامین شود اما این گونه نیست و الزامهای تامین امنیت انرژی از بعد اقتصادی کیفیت و انسجام لیبرال دموکراسی را در ابعاد داخلی و خارجی مشخص میکند. فصل بعدی به چالشهای تامین امنیت انرژی در اتحادیه اروپا پرداخته و موانع سیاسی و اقتصادی و فنی پیش روی امنیت انرژی اتحادیه اروپا را بررسی کرده است.
بخش سوم به امنیت عرضه میپردازد. همان طور که اشاره شد، تا سالهای اخیر امنیت عرضه مترادف با امنیت انرژی در نظر گرفته میشد و چند سالی است که به ابعاد دیگر امنیت انرژی نیز پرداخته میشود. بخش بزرگی از دغدغهها در مورد امنیت عرضه معطوف به درک رئالیستی از امنیت و نقش دولت در تامین آن است، اما آنچه به عنوان امنیت عرضه به حساب میآید، در حال تغییر است، زیرا نه تنها تهدیدهای جدیدی در رابطه با امنیت انرژی مطرح شده (که همراه با بازیگران و اقدامات امنیتی جدید است) بلکه امنیت عرضه به امنیت خدمات انرژی تغییر شکل داده است. این بخش به مکانیزمهای متنوع سازی و ذخایر استراتژیک، مرور رویکردهای اندازهگیری امنیت انرژی و بررسی راهبردهای ملی مختلف انرژی میپردازد.
بخش چهارم، در مورد «امنیت تقاضا» است؛ موضوعی که در مورد کشورهای تولیدکننده مطرح میشود و به نوسانهای قیمتی و سرمایهگذاری مربوط است. در این بخش استدلال میشود که دستور کار امنیت انرژی نه تنها در مورد فهرست تهدیدهای بالقوه بلکه شامل معیارها و دینامیکهای متفاوت است. دغدغهها در مورد امنیت تقاضا کمتر به منطق تضاد در امنیت میپردازد و تغییر جهت از منطق حاصل جمع صفر به معنای «امنیت من امنیت تو است» به سوی رویکرد همکاری به معنای «امنیت یکی به امنیت دیگران بستگی دارد» است؛ بنابراین این رویکرد شرایط و اقدامهای امنیتی متفاوت است. این بخش موضوعهایی مانند چشماندازهای کشورهای مختلف تولیدکننده شامل برنامههای نهادی اهداف سیاسی این کشورها را پوشش میدهد جایی که منافع و دغدغهها هم توسط کشورهای تولیدکننده خاص و هم سازمانهایی که آنها را گرد هم آورده با توجه به روابط متقابل پیچیده امنیت عرضه و امنیت تقاضا بیان میشود.
بخش پنجم، به ابعاد «امنیت زیست محیطی» مناظره امنیت انرژی میپردازد. تقاضای رو به رشد انرژی و وابستگی به سوختهای فسیلی سیستم انرژی موجود را بیثبات میکند. آگاهی در مورد گرم شدن کره زمین و مشکلاتی که به واسطه آن ایجاد میشود، سیاستهای انرژی را به چالش میکشد. با وجود این امنیت محیط زیست و امنیت انرژی که به شدت به یکدیگر وابستهاند و اغلب انجام اقدامهای مشترک هم از بعد زیست محیطی و هم از بعد انرژی را فرا میخواند، میتواند اغلب در تضاد باشد. همچنین در حالی که گرم شدن کره زمین به دغدغه اصلی در مناظره انرژی تبدیل شده، سیستمهای انرژی امروزی، مسئول انواع آسیبهای مثل بارانهای اسیدی، فرسایش خاک و آب است. یک سیستم امن و باثبات انرژی نمیتواند این ابعاد و چند موضوع نو ظهور دیگر را نادیده بگیرد. این بخش شامل آثاری در مورد روابط پیچیده متقابل و سازگاری مباحث زیست محیطی و امنیت انرژی و همچنین آثار زیست محیطی بخش انرژی و پیچیدگیهای امنیتی آن است.
بخش ششم، در مورد امنیت انسانی و تغییر تمرکز از امنیت دولت به امنیت افراد و حمایت از حقوق اساسی بشر است. در این بخش، برداشت گستردهتر با حاصل جمع غیرصفر از امنیت صورت میگیرد که شامل ابعاد مختلفی مثل امنیت درآمد، امنیت غذا، امنیت بهداشت، امنیت محیط زیست، امنیت اجتماعی / هویت و امنیت آزادیهای سیاسی است. اطمینان به خدمات انرژی برای امنیت بشر حیاتی است. نزدیک به 2 میلیارد نفر، حدود یک سوم جمعیت جهان، شبهای خود را با شمع، چراغهای نفتی یا آتش میگذرانند و این موضوع را یادآور میشوند که مدرنیزه کردن انرژی میتواند نابرابریهای اجتماعی را از بین ببرد. البته اطمینان دسترسی خدمات انرژی، تنها مشکل اقتصادهای در حال توسعه نیست، چالش انرژی پایدار و گذار به اقتصاد کم کربن و تمرکززدایی از سیستمهای انرژی پرسشهایی را در مورد اولویتها و قابلیت اتکا به این خدمات مطرح میکند، اینکه آیا خدمات انرژی کالای عمومی است؟ دربازارهای غیرمتمرکز جایی که مصرفکنندگان تولیدکننده هستند، چه کسی عرضه را تامین میکند؟ این بخش مقالاتی را ارائه دهد که به انرژی از منظر امنیت انسانی نگاه میکند و به پیچیدگیهای سیاسی و اخلاقی تغییر جهت از ملاحظات امنیتی از سطح دولت به امنیت فرد میپردازد.
در مجموع محققان در این کتاب ابعاد کار امنیتی بزرگتری را به عنوان چارچوبی برای بررسی مشکلات و پیچیدگیهای موجود در مناظره امنیت انرژی معاصر مدنظر قرار دادهاند. این کتاب نشان میدهد که «امنیت انرژی» فراتر از «امنیت عرضه» است و نمیتوان به راحتی آن را از نگرانیهای گستردهتر سیاستگذاری مجزا کرد.
گستردهتر کردن دستور کار امنیتی، به عمیق کردن آن نیز بستگی دارد و میتواند بر منطقها و عملکردهای امنیتی تاثیر بگذارد. گستردهتر کردن مناظره امنیت انرژی در مسیر خطوط امنیت عرضه و امنیت تقاضا و ابعاد زیست محیطی و انسانی اهمیت چارچوببندی انرژی به عنوان یک موضوع اقتصادی در مناظره سیاسی کنونی را نشان میدهد.
نظر شما