به گزارش شانا، اقتصاد 867 میلیارد دلاری، نیروی کار 120 میلیون نفری، نرخ بیکاری 6.6 درصدی، هزینه های بودجه ای 166 میلیارد دلاری، بدهی 224 میلیارد دلاری و جمعیت 254 میلیون نفری از مشخصه های کشور اندونزی به عنوان عضو سابق سازمان کشورهای صادر کننده نفت ( OPEC) است.
اقتصاد بزرگ اندونزی با کمک رشد بالای جمعیت و یارانه های سوخت، دست به دست هم داده اند تا فشار تقاضای داخلی نفت این کشور از تولید داخلی پیشی گرفته و در عمل این کشور را به وارد کننده بزرگ نفت بدل کند. در سالهای 2002 تا 2012 کل مصرف انرژیهای اولیه در اندونزی 44 درصد رشد کرد.
بنا بر گزارش سازمان مطالعات بین المللی انرژی آمریکا، یارانه سوخت میان 7 تا 25 درصد از هزینه های بودجه سالانه دولت اندونزی را از سال 2005 به خود اختصاص داده و این کشور مجبور به کاهش هزینه های یارانه های سوخت است.
مصرف داخلی نفت اندونزی به خاطر فشار بالای تقاضا در بخش خانگی و حمل و نقل در طی سالهای 2007 تا 2013 از 1.3 میلیون بشکه در روز به 1.6 میلیون بشکه افزایش یافته است.
مصرف بی رویه و بالای انرژی و افت تولید نفت به دلیل کاهش سرمایه گذاری، اندونزی را به عنوان چهارمین کشور پر جمعیت جهان که روزی یکی از صادر کنندگان خالص نفت خام و عضو OPEC بود، به وارد کننده بزرگ نفت بدل کرده است.
نفت و دیگر مایعات نفتی تولیدی اندونزی به خاطر کاهش سرمایه گذاری در بخشهای بالادستی نفت این کشور، در طی سالهای 1991 تا 2013 از بیش از 1.7 میلیون بشکه در روز به حدود 928 بشکه در روز کاهش یافته است. این در حالی است که تقاضای بنزین در اندونزی از سال 2005 نزدیک به 32 میلیون لیتر در روز افزایش داشته است.
برای محدود کردن واردات نفت و کاهش فشار بر بودجه، دولت اندونزی در ژوئن 2013 بار دیگر یارانه های سوخت را در این کشور کاهش داد و در نتیجه این سیاست دولت، قیمت بنزین و گازوئیل به ترتیب 44 و 22 درصد افزایش یافت.
این اقدام دولت اندونزی راهکاری برای کاهش یارانه 20 میلیارد دلاری سوخت در سال 2012 بود. متعاقب کاهش یارانه، تورم در این کشور حدود 9.5 درصد افزایش یافت و دولت اندونزی برای کاهش اثر این افزایش قیمت تصمیم به توزیع پول نقد در بین اقشار فقیر جامعه گرفت.
این راهی است که امروز ایران هم در حال طی کردن آن است و در صورتی که فازهای بعدی هدفمندی یارانه ها هر چه زودتر اجرا نشود، ایران هم کم کم به یک وارد کننده خالص نفت بدل خواهد شد و باید از اوپک خدا حافظی کند!.
ایران با جمیعتی نزدیک به 77 میلیون نفر و با تولید ناخالص داخلی حدود 514 میلیارد دلاری نزدیک به 1.7 میلیون بشکه نفت در روز مصرف می کند و این به جز مصرف روزانه حدود 415 میلیون متر مکعب گازطبیعی است که تا پایان سال 1391 در این کشور مصرف شده است.
نکته جالب در مقایسه ایران و اندونزی این است که باوجودجمعیت 254 میلیون نفری اندونزی، مصرف روزانه داخلی نفت این کشور 100 هزار بشکه در روز کمتر از ایران و در عین حال تولید ناخالص داخلی آن 353 میلیارد دلار بیشتر از ایران است.
وضع مصرف انرژی و توزیع یارانه های غیر هدفمند در ایران به قدری مشکل ساز است که برابر مطالعه سال 1999آژانس بینالمللی انرژی، حذف یارانه مصرفی در ایران می توانست مصرف انرژی و تولید دیاکسیدکربن را به ترتیب 47.5 و 49.4 درصد کاهش داده، تولید ناخالص داخلی را 2.2 درصد افزایش دهد.
کارشناسان معتقدند که تداوم افزایش شدید مصرف انرژی در ایران، باعث خواهد شد که ایران در یک دهه آینده مجبور به وارد کردن نفت برای تأمین سوخت خودروهای جدید و خانهها و صنایعی که در حال خرید آن با پول نفت است، خواهد شد.
این که ایران به عنوان یکی از تولیدکنندگان عمده نفت، دیگر نتواند نقش یک صادر کننده بزرگ را در سالهای آینده ایفا کند، یک تهدید جدی است که قطعا در سالهای آینده می تواند اقتصاد کشور را با چالش جدی روبرو کند.
بر این اساس مهم است که با اصلاح الگوی مصرف و اجرای سریعتر فازهای بعدی طرح هدفمندی یارانه ها، از حیف و میل بیشتر ثروتهای بین نسلی جلوگیری شده و درآمدهای حاصل از حذف یارانه ها برای گسترش تامین اجتماعی و توسعه صنایع کشور به کار گرفته شود.
نظر شما