شدت مصرف انرژی در ایران که نخستین کشور دارنده منابع نفت وگاز جهان است، چنان نگرانکننده است که اگر روند مصرف با همین رویه ادامه یابد، تا سال 1404 دیگر نفت وگازی برای صادرات نداریم و ایران نیز به سرنوشت کشورهایی که روزگاری صادرکننده این منابع بودند و اینک واردکننده شدهاند، دچار میشود.
اندونزی از جمله کشورهایی بود که توانست تا سال 2003 تولید نفت خود را افزایش دهد، اما به دلیل پیشی گرفتن مصرف بر تولید، امروز به یکی از کشورهای واردکننده نفت بدل شده است.
روند مصرف داخلی روسیه هم در بخش انرژی در سال 2007 به مرز نگرانکننده ای رسید، به نحوی که مطالعات انجام شده، نشان میداد اگر این روند همچنان ادامه یابد این کشور هم دیگر صادرکننده انرژی نخواهد بود. به همین دلیل، بانک جهانی و شرکت مالی بینالمللی با صرف هزینهای معادل 5 میلیون دلار به مطالعه در زمینه راههای برون رفت از این شرایط پرداختند.
مطالعات حاکی از این بود که با سرمایهگذاری 320 میلیارد دلاری در بخش بهینهسازی انرژی، 294 میلیون تن معادل نفت خام انرژی در روسیه صرفهجویی میشود، این در حالی است که برای تولید همین مقدار انرژی در این کشور معادل یک تریلیون دلار سرمایهگذاری لازم بود. شرکتهای خدمات دهنده انرژی برای رهایی روسیه از بحران انرژی مطالعات جامعی انجام دادند و توانستند با سرمایهگذاری و فرهنگسازی مناسب، شدت مصرف انرژی را در این کشور به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
روند مصرف انرژی در ایران هم نگران کننده شده است، کارشناسان شرکتهای خدمات دهنده انرژی معتقدند برای صرفهجویی 1.3 میلیون بشکه نفت خام به طور متوسط به 4 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است، اگر قرار است به اهداف چشم انداز 20 ساله دست یابیم برای صرفهجویی 2 میلیون و 493 هزار بشکه معادل نفت خام به 8 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم. اما اگر بتوان از طریق مدیریت مصرف، فرهنگسازی دولتی، حرکت طبیعی فناوریها به سمت کاهش مصرف از طریق شرکتهای خدمات دهنده انرژی گام برداریم، به 4.8 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است.
مطالعات دیگری، حاکی از این است که درآمد حاصل از صرفهجویی انرژی فقط در پنج سال به 185 میلیارد دلار میرسد.
مرحله دوم هدفمندی، فرصتی برای بهینهسازی مصرف
ارزان بودن قیمت حاملهای انرژی به خودی خود سبب کاهش انگیزه سرمایهگذاری برای بهینه شدن مصرفانرژی شده است، به نحوی که بسیاری از واحدهای تولیدی ترجیح میدهند به جای نوآوری در تجهیزات خود و مصرف کمتر انرژی، با قیمتهای یارانهای سوخت بیشتری را هدر دهند.
با این حال اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها فرصتی مغتنم برای مصرفکنندگان و واحدهای تولیدی است تا به سوی بهینه کردن مصرف انرژی گام بردارند، شرکتهای خدمات دهنده انرژی در این میان میتوانند پل ارتباطی میان مصرفکنندگان و دولت باشند؛شرکتهایی که تا پیش از آزادسازی قیمت انرژی، برای سرمایهگذاران جذابیتی نداشتند. اینک بخش خصوصی، با آزاد شدن قیمتها بیش از هر نهاد دیگری به دنبال یافتن راهی برای کاهش مصرف انرژی است.
اشتغالزایی یک میلیون نفری در سال
برخی فعالان انرژی که مطالعاتی را در زمینه شرکتهای خدمات انرژی انجام داشتهاند، معتقدند که اگر این شرکتها حضور فعالی در اقتصاد داشته باشند، به واسطه نوع کار و استفاده از نیروهای کارشناس و مجرب برای یافتن راههای کاهش مصرف انرژی، سالانه یک میلیون فرصت شغلی برای افراد دارای مدرک کاردانی به بالا در کشور ایجاد میشود.
نصرت الله سیفی، مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت که پیش از این هم در شرکت خدمات دهنده انرژی فعالیت میکرد، اشتغالزایی ایجاد شده از شکل گرفتن این شرکتها را بلندپروازی نمیداند و میگوید:" قطعا این میزان اشتغال ایجاد میشود."
وی پیش از این گفته بود:" سرمایهگذاری در شرکتهای خدمات دهنده انرژی پرسودتر از سرمایهگذاری در چاه نفت است؛ زیرا بازگشت سرمایه این تجارت بلافاصله محقق میشود."
سیفی میگوید:"در حال حاضر تجارت در شرکتهای خدمات دهنده انرژی تجارتی پرسود است، تجارتی که سود مطلق دارد و بازگشت سرمایهاش هم تضمین شده است."
تضمین سود سرمایهگذاری
با این که ایجاد شرکتهای خدمات دهنده انرژی در شرایطی که مصرف حاملهای انرژی روند فزایندهای دارد ضروری است، اما این شرکتها به تنهایی توان اجرای پروژههای بزرگی با نیاز به سرمایهگذاری بیش از 100 میلیون دلار ندارند و باید از طریق تسهیلات بانکی به تامین منابع خود اقدام کنند. به همین دلیل، تدوین قانون حمایت آنها باید در دستور کار مسئولان امر قرار گیرد.
از سوی دیگر، دولت میتواند تا آزادسازی کامل حاملهای انرژی، صندوق حمایت از شرکتهای خدمات دهنده انرژی را ایجاد کرده و بخشی از درآمدهای ناشی از اجرای قانون هدفمندی یارانهها را به این صندوق واریز کند تا اعتبار مورد نیاز برای بهینهسازی انرژی تامین شود.
به این ترتیب، شرکتهای خدمات دهنده انرژی، بهترین محل برای عملی کردن کاهش شدت مصرف انرژی هستند؛ زیرا دولت دیگر نگرانی بابت مصرف انرژی ندارد و تمام واحدهای تولیدی برای اصلاح الگوی مصرف سوخت خود از این شرکتها کمک میگیرند.
با این که شرکتهای خدمات دهنده انرژی برای فعال شدن در این عرصه به آورده مالی فراوانی نیاز دارند، اما با توجه به سودآوری مطلقی که در این تجارت وجود دارد، بازگشت سرمایه این شرکتها هم بلافاصله بعد از تحقق بهینه شدن مصرف انرژی انجام میشود.
ورود به عرصه شرکتهای خدمات دهنده انرژی، بازی برد-برد است، زیرا شرکتهایی که وارد این حرفه میشوند بهینهسازی مصرف انرژی را با هزینه خود انجام میدهند؛ هزینهها هم از محل سود ناشی از بهینهسازی مصرف انرژی جبران می شود؛ بنابراین این تجارت، بازی برد- بردی است که هیچ بازندهای ندارد.
نگار صادقی
نظر شما