اگر دولتها از درآمدهای نفتی برای خیر و صلاح عامه مردم و رفاه اقتصادی و اجتماعی کشور استفاده کنند در آن صورت نفت به نعمت و در صورتی که این درآمدها را به صورت غیراصولی و در جهت امیال سیاسی و قدرتهای وابسته به حوزههای سیاسی و نظامی و رانت خواری مصرف کنند، وضع متفاوت و نفت به نقمت بدل خواهد شد، این بخشی از سخنان محمود جامساز، یکی از اقتصاددان کشور است.
گفتگوی تفصیلی شانا را با این اقتصاددان در مورد موضوع کاهش قیمت جهانی نفت، چالشها و راهکارها، در ذیل میخوانید:
به نظر شما قیمت نفت در بودجه باید به چه نحوی تعیین شود تا کشور از نوسانات قیمت آن آسیب نبیند؟
همواره تعیین قیمت نفت در بودجه چالشی مهم برای دولتها و مجالس ما بوده است، البته این چالش منحصر به کشور ما نیست، بلکه کشورهایی که متکی به منابع طبیعی خود از جمله نفت، گاز، طلا و غیره هستند و به اصطلاح به آنها اقتصادهای تک محصولی گفته میشود، از این قاعده مستثنا نیستند.
آیا واقعا اقتصاد ما تک محصولی است؟
ممکن است گفته شود که اقتصاد ما تک محصولی نیست، اما اگر صادرات نفت را از تجارت خارجی کنار گذاریم تراز تجاری ما به شدت منفی خواهد شد، بنابراین نفت نقش اساسی در درآمدهای این دولتها ایفا میکند.
به اعتقاد شما نفت برای ایران نعمت است یا نقمت؟
اینکه دولتها از این درآمدها در جهت خیر و صلاح عامه مردم و رفاه اقتصادی و اجتماعی کشور استفاده کنند یا آنرا براساس رژیم اقتصادی حاکم بر آن کشور و تخصیص منابع را به صورت غیراصولی و در جهت امیال سیاسی و قدرتهای وابسته به حوزههای سیاسی و نظامی و رانتخواری مصرف کنند وضع متفاوت خواهد شد، در شکل نخست نفت به نعمت و در وضع دوم نفت به نقمت بدل خواهد شد و کشور را با بیماری شناخته شده هلندی روبرو میکند و بیکاری و فقر را گسترش می دهد و فاصله طبقاتی را تعمیق میبخشد.
به هر جهت، بودجه کشور ما که از دیرباز وابستگی شدیدی به نفت داشته در حوزه دوم قرار می گیرد، زیرا وجوه حاصل از فروش ثروت ملی بیشتر حیف و میل شده و رفاه اقتصادی و عدالت اجتماعی و توسعه پایدار را محقق نساخته است.
در چه دورهای افزایش قیمت نفت، بلای جان اقتصاد ایران شد؟
نمونه بارز این حیف و میلها را که ناشی از تخصیص نیافتن بهینه منابع بین نیازهای واقعی اقتصاد کشور و شیوع رانت خواری و اختلاسهای هزاران میلیاردی است در سالهای 84 تا 92 تجربه کردهایم.
از نزدیک به هشتصد میلیارد دلار درآمدهای نفتی آنچه که نصیب جامعه شد تورم بالای 40 درصد، نقدینگی نزدیک به 600 هزار میلیارد تومان و بیکاری 13 درصدی و افزایش خط فقر و شاخص فلاکت بود، این در حالی است که برنامههای توسعه اقتصادی و رویکردهای اقتصادی کلی نظام بر گسستن نفت از بودجه تاکید داشته است.
اما آنچه در این کشور قابل اجرا نبوده، قوانینی است که بدون بسترسازی و نهادسازی در زمینه اجرا به تصویب میرسد.
دولت فعلی برای حل مشکلات اقتصادی به جای مانده از دولت گذشته باید چه راهکارهایی را مدنظر قرار دهد؟
دولت حاضر که وارث نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از عملکرد نادرست دو دولت گذشته بوده است، با شناخت ریشههای معضلاتی نظیر تورم، بیکاری، رکود اقتصادی و دیگر متغیرهای کلان اقتصادی که در وضع بسیار نامطلوبی قرار داشتند سعی بر این دارد که جبران مافات کند و با بهره گیری از اقتصاددانان آکادمیک و مجرب،تعادل را به اقتصاد بازگرداند.
مسلم است مهمترین سندی که دولت میتواند بر آن اساس حرکت کند سند بودجه است که به واسطه کاهش تورم و رکود، افزایش رشد اقتصادی، کاهش بیکاری، توسعه پایدار و تامین رفاه اقتصادی و اجتماعی جامعه محقق خواهد شد.
منابع بودجه باید بر چه اساسی مشخص شود؟
منابع این بودجه باید براساس واقعیتهای اقتصادی کشور و ظرفیتهای حقیقی درآمدزایی مشخص شود.
منابعی که در بودجههای ما در نظر گرفته میشوند عبارتند از: وجوه حاصل از فروش ثروت ملی که بیشتر نفت و گاز و مالیاتهاست، درآمدهای ناشی از گمرک و فروش خدمات دولتی و وجوه حاصل از گردشگری و در نهایت چنانچه ریسک ترکیبی کشور پایین باشد میتوان جذب سرمایهگذاری خارجی را نیز اضافه کرد.
امسال که دولت بودجه عمومی را 219 هزار میلیارد تومان تعیین کرد که البته این رقم پیشنهادی را دولت کاهش داد و مجلس آنرا افزایش داد، نفت را براساس تولید روزانه یک میلیون و صد هزار بشکه به اضافه 400 هزار بشکه میعانات گازی و گاز طبیعی به ازای هر بشکه نفت 100 دلار تعیین کردند، البته با توجه به اینکه طی 3 – 4 سال گذشته قیمت نفت به جز سال 91 نوسانات جدی نداشت، اما به اعتقاد من سیاستگذاران بودجه با زمان حرکت کردند و قیمت نفت را بدون توجه به شرایط آینده سیاسی و اقتصادی جهان در نهایت خوش بینانه 100 دلار تعیین کردند، این درحالی است که هیچگاه تعیین قیمت نفت در اختیار ما نبوده است و ما تصمیم گیرنده در این مورد نبودهایم.
نظر شما در مورد کشورهای عضو اوپک چیست؟ آیا اوپک اقتدار خود را از دست داده است؟
زمانی اوپک با 12 عضو برای تعیین قیمت نفت از اقتدار زیادی برخوردار بود و با سیاستهای کاهشی و افزایشی در تولید قادر بود در بهای بینالمللی نفت تاثیرگذار باشد، اما اینک این سازمان از اقتدار سابق برخوردار نیست و پایبندنبودن اعضای اوپک به تعهدات خود آنرا در وضع ضعیفی قرار داده است.
با توجه با کاهش قیمت جهانی نفت، چه راهکاری باید اندیشیده شود تا کسری بودجه به کمترین حد برسد؟
در حال حاضر در تدوین بودجه، کشور با کسری بودجه مواجه است، به طوری که در نیمه نخست سال، رقمی معادل 18 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشتیم و اگر قرار باشد به اتکای درآمدهای مندرج در بودجه، سال را به پایان ببریم لازم است که نفت را به قیمت دست کم 125 دلار به فروش رسانیم تا بتوانیم کسری بودجه را به کمترین حد برسانیم.
به نظر شما دلایل اصلی کاهش جهانی قیمت نفت در حال حاضر چیست؟
متاسفانه قیمت جهانی نفت به دلایل اقتصادی و سیاسی روبه کاهش است، به اعتبار گزارشگر اکونومیست، قیمت نفت خام برنت دریای شمال انگلیس با کاهش 30 درصدی از 115 دلار در ماه ژوئن به زیر 80 دلار در ماه جاری رسیده است.
مسلما کاهش قیمت نفت ناشی از عوامل اقتصادی و سیاسی جهانی است که قدرتهای بزرگ آنرا رقم زدهاند، یکی از این دلایل، تقویت دلار آمریکاست که نسبت به دیگر ارزها نظیر یورو، 20 تا 25 درصد تقویت شده است، که میتوان آنرا ناشی از بهبود وضع اشتغال در آمریکا، تثبیت نرخ بهره بانکی تا پایان سال 2015 توسط بانک مرکزی آمریکا، توقف اوراق قرضه و روند رشد اقتصادی آمریکا دانست.
کاهش رشد اقتصادی در اروپا که ناشی از چالشهای پیش روی احیای اقتصادی این کشورهاست، رشد منفی اقتصادی ژاپن و رکود بیسابقه در این کشور، کاهش تقاضای جهانی نفت در کشورهای ذکر شده و کشورهای با اقتصادهای نوظهور که دیگر از رشد دو رقمی سالهای گذشته برخوردار نیستند باعث شده که نفت به یکباره در عرض 6 ماه، 30 درصد ارزش خود را از دست بدهد.
چه کشورهایی از کاهش قیمت نفت سود می برند؟
برخی کشورها از کاهش قیمت نفت سود میبرند و برخی نیز از این موضوع زیان میبینند، در این مورد باید توجه داشت که تولید نفت جهان 90 میلیون بشکه در روز است، اگر با قیمت 115 دلار محاسبه کنیم به ارزش سالانه 3.8 تریلیون دلار میرسیم، حال این مقدار نفت را اگر بر مبنای 75 دلار محاسبه کنیم، 2.4 تریلیون دلار میشود، یعنی 1.4 تریلیون دلار هزینه انرژی در جهان پایین میآید، که به نفع کشورهای واردکننده نفت است.
کشورهایی نظیر چین و هند که بیشترین درصد واردات آنها را نفت تشکیل میدهد از جمله کشورهایی هستند که از کاهش قیمت نفت سود برده و صادرات آنها افزایش خواهد یافت، حتی کشورهایی که اقتصاد آنها کشاورزی محور است از کاهش قیمت نفت بهره مند خواهند شد، زیرا بخش عمدهای از هزینههای آنها را انرژی تشکیل میدهد.
کشورهایی که بابت انرژی یا دیگر کالاها یارانه پرداخت میکنند از فرصت پیش آمده در خصوص کاهش قیمت نفت قادرند بخشی از یارانهها را حذف کنند و آنرا در جهت رفاه ملی، سلامت و یا زیرساختها هزینه کنند.
آیا کشور عربستان نیز در شرایط فعلی از کاهش قیمت نفت متضرر شده است؟
کشورهایی نظیر اندونزی، مراکش، مصر، اردن و دیگر کشورهایی که یارانه پرداخت میکنند از این دستهاند، اما عربستان که خود تولیدکننده بزرگ نفت است در این بازی اقتصادی – سیاسی طرف آمریکاست و با ذخایر ارزی متجاوز از 700 میلیارد دلاری خود نگرانی از بابت نوسانات نرخ ارز در بودجه ندارد و به اتفاق آمریکا بزرگترین تولید جهان را در اختیار دارد و در این بازی سیاسی آمریکا حتی بدون تحریم روسیه میتواند این کشور را به لحاظ اقتصادی بسیار شکننده کند.
کاهش قیمت نفت برای کشور روسیه چه ضررهایی به دنبال دارد؟
در حال حاضر روسیه به ازای هر یک دلاری که از قیمت نفت کم شود بسیار زیان میبیند.
اگرچه روسیه در حال حاضر حدود 450 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد، اما تداوم این وضع به نفع روسیه نیست و در آینده آنرا با چالشهای اقتصادی عظیمی روبرو خواهد کرد.
نظرتان در مورد کشور خودمان چیست؟
ذخایر ارزی برای مقابله با نوسانات نفتی به اندازه کافی وجود ندارد، وضع ونزوئلا هم شبیه ایران است، با این تفاوت که ونزوئلا از بدهیهای بسیار زیاد خارجی ناشی از عملکرد زمان ریاست جمهوری هوگوچاوز رنج میبرد.
بنابراین، کشورهایی که از ذخایر ارزی بالایی برخوردارند قادر هستند که در مقابله با نوسانات قیمت ارز مقاومت کرده و چنانچه قیمت نفت به کف قیمتی هم برسد به تدریج اقتصاد خود را با آن هماهنگ کنند، اما به طور کلی کاهش قیمت نفت به این میزان، طبق پیش بینی اکونومیست، رشد اقتصادی جهان را کمی افزایش خواهد داد.
کاهش قیمت نفت چه تاثیری بر آمریکا داشته است؟
در مورد آمریکا هم باید گفت که این کشور بزرگترین واردکننده و مصرف کننده نفت است و انتظار میرود در سالهای آینده از میزان تقاضای خود بکاهد، اگرچه آمریکا تولیدکننده بزرگی است.
اگر قیمت نفت در حد فعلی باقی بماند و آمریکا در سال آینده از تقاضای خود بکاهد پیش بینی شده که در سال 2015 یک دهم از رشد اقتصادی آمریکا معطوف به کاهش قیمت نفت باشد.
بنابراین، کشورهایی هستند که از کاهش قیمت نفت سود میبرند و آنان که زیان میکنند کشورهایی هستند که بودجه آنها به نفت وابسته است.
سهم نفت در بودجه سال 94 باید چگونه تعیین شود؟
در بودجه سال 94 دولت باید دو مسئله اساسی را در نظر بگیرد، ابتدا آن که صادرات نفت را براساس ظرفیتهای واقعی کشور تعیین کند، ما ظرفیتهای بالقوه فراوانی داریم، اما به فعل درآوردن آنها مستلزم تزریق سرمایه گذاریهای عظیمی است که در حال حاضر مقدور نیست، بنابراین آنچه واقعیت نشان میدهد باید در بودجه لحاظ شود.
بهای نفت نیز با تاثیرپذیری از شرایط جهانی و منافعی که کشورها از کاهش قیمت نفت نصیبشان میشود و در مقابل افزایش قیمت نفت مقاومت میکنند، تعیین شود.
تمدید مذاکرات هستهای چه تاثیری در روند بودجه سال آینده خواهد داشت؟
آنطور که از گزارشهای مختلف در مورد بودجه در جراید منعکس شده به نظر میرسد بودجه عمومی سال 94 با توجه به قیمت پایین نفت و شرایط تحریمها از سقف 219 هزار میلیارد تومان بودجه عمومی سال 93 کمتر باشد.
اما یک نکته اساسی را باید در نظر داشت که خوشبختانه تاریخ تقدیم لایحه بودجه به مجلس 15 آذرماه است و تا حدودی وضع تحریمها که در سوم آذرماه تاحدودی شرایط پیش روی اقتصاد کشور را روشن کرد، دولت را با واقعیتگرایی بیشتری نسبت به تعیین قیمت نفت در بودجه مواجه می کند، زیرا به هر حال تمدید مذاکرات به آزادسازی و پرداخت 700 میلیون دلار از ذخایر مسدود شده ایران خواهد انجامید و دولت را در تصویر واقعیتر موقعیت برای تدوین بودجه قرار خواهد داد.
بودجه باید بر مبنای چه شرایطی تدوین شود؟
آنچه لازم است مراعات شود تدوین بودجه در شرایط کاملا بدبینانه است، زیرا در صورت دسترسی به هرگونه توافقی که مسلما جامع نخواهد بود تغییری در وضع اقتصادی کشور ایجاد نخواهد کرد، زیرا در 6 ماهه گذشته نیز همین وضع برقرار بوده است.
بنابراین آنچه که رسانهها در مورد تعیین قیمت نفت در بودجه 94، قیمت را 70 دلار اعلام کردهاند به نظر خوشبینانه میآید، زیرا لازم است پیش بینی تنزل بیشتر قیمت نفت را به سبب مواردی که ذکر شد مدنظر قرار دهند.
به نظر شما قیمت منطقی نفت در بودجه سال آینده چه قیمتی است؟
به اعتقاد بنده قیمت نفت 60 دلاری در بودجه قیمتی منطقی است، کما اینکه کشورهایی نظیر قطر و ونزوئلا در سال 2014 قیمت نفت را در بودجه 70 و 60 دلار تعیین کردند.
سیدمجتبی جلالی پروین
نظر شما