در این مطلب تلاش میشود 2 موضوع مهم ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر بازار جهانی انرژی از حیث تاثیرگذاری بر منافع ایران تحلیل شود؛ نخست، اقتصاد سیاسی کاهش قیمت نفت و تحلیل طرح فریز تولید نفت اوپک و غیر اوپک و دوم، ژئواکونومی نوین انرژی در اجلاس امنیتی مونیخ و روند امنیتزدایی از عرضهانرژی: فرصتها و تهدیدها ایران.
اقتصادسیاسی کاهش قیمت نفت و تحلیل طرح فریز تولید نفت کشورهای عضو و غیرعضو اوپک
چرا عربستان و روسیه اعلام کرده اند که حاضر به همگرایی بیشتر درباره سیاستهای عرضه نفت هستند؟ میزان همکاری آنها در مهار کاهش قیمت نفت تا چه اندازه است؟ تحلیلها نشان میدهد که عربستان به دلیل کسری بودجه احتمالی تا ٩٧ میلیارد دلار در سال ٢٠١٦ در شرایط کنونی قیمت و کاهش درآمدهای پیشبینیشده صادرت انرژی روسیه تا ٦٠٠ میلیارد دلار در سالهای ٢٠١٧-٢٠١٤، عربستان و روسیه به «سیاست جدید نفتی» روی خواهند آورد که الف) از یکسو قیمت تا حدودی افزایش یابد تا مشکلات اقتصادی داخلی آنها با انجام اصلاحات آزادسازی نسبی قیمتهای داخلی، قابل کنترل باشد و ب) سطح قیمت به حدی نیز افزایش یابد که تولید تجاری انقلابی منابع نفتی پرهزینه مانند نفت شیل تداوم یافته و سهم بازار این کشورها را تهدید کند. با توجه به این که ٦٥ درصد افزایش تولید پیشبینیشده ایالات متحده نیازمند قیمت 55 تا 65 دلار برای هر بشکه نفت است، مداخله روسیه و عربستان تنها با افزایش قیمت تا ٥٠ دلار در این سیاست جدید قابل انتظار است.
- تحلیل اهداف عربستان سعودی از طرح فریز تولید نفت
رفتار عربستان در بیان آمادگی در پذیرش طرح توقف افزایش تولید را میتوان از سه مولفه کلی دید: نخست پیشبینی نکردن عمق گسترده اثرگذاری تحولات فناوری بر ظهور اقتصاد نوین نفت جهانی که منجر به پیشبینی نادرست خروج سریع نفتهای پر هزینه از بازار در شرایط کاهش قیمت شده بود که در عمل اتفاق نیفتاد و عربستان و دیگر کشورهای سنتی طرفدار راهبرد سهم بازار را مجبور به پذیرش آسیبهای بیشتر اقتصادی در زمان گستردهتری برای بیرون راندن نفتهای پرهزینه از بازار کرد. دوم، ایده مهار روند فزآینده تولید نفت ایران در بازار و سیاست «ائتلافسازی تقابلی با ایران» از طریق بسیج کشورهای عرضهکننده سنتی اوپک و غیراوپک علیه ایران به عنوان اتهامی تهدیدگر بازیابی قیمت در سالهای آتی است و سرانجام دلیل سوم، استفاده از مشوق اقتصادی همراهی با روسیه در مهار کاهش قیمت نفت که برای روسیه اهمیت حیاتی دارد، به منظور تاثیرگذاری بر اراده سیاسی روسیه در روند تحولات سوریه است. به نظر می رسد که پذیرش روسیه در حذف جیش السلام و احرار الشام از فهرست گروههای تروریستی و شمولیت این دو گروه در مذاکرات صلح و طرح آتش بس، نشانه های اثرگذاری اقدام عربستان بر اراده سیاسی روسیه در تحولات سوریه است.
در زمینه مورد نخست یعنی ظهور اقتصاد انرژی جدید،این موضوع از بعد راهبردی-سیاسی و اقتصادی به ضرر عرضهکنندگان سنتی انرژی بویژه عربستان خواهد بود. در این شرایط جدید هم، عربستان همچنان بازیگر برجسته بازار جهانی نفت خواهد بود، اما قدرت مسلط این کشور در این بازار به تدریج با پیشرفتهای احتمالی تکنولوژیکی قابل تطابق با قیمتهای پایین نفت از طریق کاهش هزینه های تولید منابع نامتعارف، در حال افول است. اقدامهای اخیر عربستان در پایین نگاه داشتن قیمت نفت تا حد زیادی مبتنی بر مقابله با این روند و حفظ موقعیت مسلط خود در بازار با استفاده از اهرم هزینه پایین تولید خود است که در خوشبینانهترین حالت با شرط تحمل هزینه های اقتصادی کاهش قیمت نفت در اقتصاد خود، در کوتاه مدت اثرگذار بوده و نمیتواند در بلندمدت تاثیرگذار باشد. در این حالت، کشورهای سنتی عرضهکننده نفت باید خود را برای قیمتهای پایین نفت در درازمدت تطبیق دهند.
همانگونه که بیان شد، در کوتاه مدت نیز کشورهای سنتی عرضهکننده نفت نیز در شرایط کاهش قیمت نفت متحمل آسیبهای اقتصادی گسترده ای می شوند. کشورهای عضو اوپک – منهای لیبی- در سال 2016 به طور میانگین با کسری 9.8 درصدی GDP خود روبرو خواهند بود که معادل 261 میلیارد دلار خواهد بود. عربستان به عنوان یکی از کشورهایی که بیشترین آسیب اقتصادی را متحمل خواهد شد با کسری 15درصد GDP روبرو بوده و ایران با کمترین آسیب تنها 5درصد GDP خود متحمل هزینه خواهد شد. این آمارها نشان میدهد که عربستان و روسیه به عنوان مهمترین کشورهای تهدیدشونده از نظر اقتصادی در شرایط کاهش قیمت نفت (به دلیل حجم بالای تولید و سهم بالای درآمد نفتی از درآمدهای صادراتی)، محتملترین بازیگرانی خواهند بود که به اقدام مشترک برای توقف روند کاهشی قیمت نفت اقدام خواهند کرد.
عامل بعدی تحلیل رفتار عربستان در حمایت از طرح فریز تولید بیشتر نفت، ایجاد اجماع عرضهکنندگان برای اعمال فشار بر سیاستهای اجرایی ایران در الف) بازگشت به سهم تولید پیشاتحریم و ب) پیشبرد برنامه افزایش تولید خود در پرتو فضای مناسبتری که در دوره پساتحریم ایجاد شد، است. به نظر عربستان،ایران با کمترین آسیب از شرایط کنونی قیمت نسبت به رقبای خود، افزایش عددی عرضه خود به رغم تاثیرگذاری منفی بر قیمتهای جهانی را هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ راهبردی به سود خود میداند و این موضوع میتواند آسیبهای اقتصادی عربستان را بویژه در دوره سیاستهای تهاجمی این کشور در حوزه خارجی (به شدت نیازمند پشتوانه اقتصادی است) را بیشتر کند.
- تحلیل اهداف روسیه از طرح فریز تولید نفت
گزارش موسسه آکسفورد انرژی در زمینه همکاری احتمالی روسیه اوپک در شرایط کنونی بازار جهانی نفت با تحلیل همکاریهای گذشته روسیه و اوپک به سه نکته اشاره میکند که میتواند برای تصمیمگیران ایران مثمرثمر باشد؛ الف) روسیه در موارد گذشته کاهش قیمت نفت، همکاری وسیعی با اوپک نداشته است و به باوجود ادعاهای لفظی، اقدامهای عملی خاصی انجام نداده است، ب) میان رویکرد دولت روسیه و رؤسای شرکتهای خصوصی تولید نفت در روسیه نظیر روسنفت، گازپروم نفت، در زمینه همکاری با اوپک تفاوت وجود دارد و پ) عربستان به دنبال استفاده از فضای تشدید فشار اقتصادی بر روسیه برای تأثیرگذاری بر چشمانداز همکاری روسیه با ایران و سوریه بوده که به موازات این کاهش همکاری، به دخالت در بازار انرژی با وجود تعارض با راهبرد سهمبازار خود مداخله کند تا قیمتها تا حد « پایینتر ازآستانه مورد نیاز تولید انقلابی نفت شیل» اقدام کند.
در بعد تحلیلی میتوان اشاره کرد که میزان آسیبهای اقتصادی روسیه از کاهش قیمت نفت و تحریمهای بینالمللی، فقط از حیث درآمدهای صادرات انرژی و منهای آثار آن در بخش توسعه انرژی این کشور، در سالهای 2014 تا 2017 از 170 میلیارد دلار به حدود 600 میلیارد دلار افزایش می یابد که این موضوع، ضرورت کنشگری فعالانه روسیه را در مهار روند کاهشی قیمت نفت را بیشتر میکند.
- آثار راهبردی طرح فریز بر منافع انرژی ایران
به صورت کلی میتوان آثار راهبردی پیشبرد طرح فریز تولید نفت بر منافع انرژی ج.ا.ایران در موارد ذیل دید:
•تقویت ایجاد «ائتلاف شماتت ایران» به عنوان تهدیدگر تقویت قیمت نفت در سالهای آینده نیز میان کشورهای اوپک و میان ایران و کشورهای غیرعضو اوپک؛ در مجموع، عربستان سعی دارد تا یک ائتلافزیادهخواه از کشورهایی علیه ایران تشکیل دهد که سهم بازار این کشور را در دوره تحریم تصاحب کرده اند. گزارش موسسه مطالعات راهبردی و بینالمللی نشان میدهد که کشورهای روسیه و شورای همکاری خلیج فارس و عراق مهمترین عرضهکنندگان جایگزینکننده نفت ایران در بازارهای شرق آسیا به عنوان مهمترین بازار روبهرشد تقاضای جهانی هستند به همیندلیل، اشتراک نانوشته منافع میان این کشورها در مخالفت با بازگشت ایران به بازار جهانی نفت وجود دارد.
• استفاده از اهرم انرژی در ایجاد شکاف در همکاریهای راهبردی ایران و روسیه به دلیل نپذیرفتن ایران برای همکاری در مهار کاهش قیمت نفت با سیاستهای احیای سهم بازار پیشاتحریم خود و ایجاد آسیب اقتصادی بیشتر به روسیه که نیاز شدیدی به درآمدهای صادرات انرژی خود دارد.
• ایجاد مانع در مسیر ایران در استفاده از فرصتهای پساتحریمی خود برای افزایش حضور در بازار انرژی و تقویت وابستگی متقابل انرژی ایران و جامعه جهانی که میتواند عامل مهمی در شکست پروژه عربستان در بازگشت تحریمها (Snap Back) با امید به تغییر احتمالی قدرت و اراده سیاسی در ایالات متحده پس از انتخابات ریاست جمهوری 2016 باشد.
•رویکرد بهینه رفتاری ایران باید ضمن فعالسازی دیپلماسی انرژی در مشخص کردن عامل اصلی کاهش قیمت در بازار جهانی یعنی سیاست سهم بازار عربستان به عنوان تهدیدگر زیست جهانی به دلیل شکست طرحهای کاهش میزان کربن، برپایه اجرای مصممانه کسب سهم گذشته خود از بازار و روند افزایش تولید به دلایل اقتصادی (خنثیشدن اثر افزایش تولید نفت ایران بر قیمت جهانی از طریق افزایش عددی تولید نفت ایران) و راهبردی (افزایش تولید به معنی افزایش وابستگی متقابل انرژی ایران و جهان و کاهش احتمال بازگشت تحریمها (Snap Back) قرار گیرد.
ژئواکونومی نوین انرژی در اجلاس امنیتی مونیخ و روند امنیتزدایی از عرضهانرژی: فرصتها و تهدیدها ایران
به با وجود این که در اجلاس امنیتی مونیخ 2015، موضوع امنیت انرژی یکی از موضوعهای کلیدی مطرح شده در کنفرانس بود، این موضوع در اجلاس سال 2016 با اقبال کمتری روبرو شد. مهمترین موضوع انرژی کنفرانس سال 2016، موضوع بازگشت ایران به بازار انرژی و سیاستهای کلان راهبردی این کشور بویژه در حوزه سیاست خارجی ایران در سالهای آینده و تاثیر کاهش قیمت انرژی بر موضوعهای آبو هوایی بود. چرا موضوع امنیت انرژی در کنفرانس امنیتی مونیخ 2016 کمتر مطرح شد؟ به نظر میرسد که دلیل اصلی چنین رخدادی، شکل گیری «ژئواکونومی نوین انرژی جهانی» است که امنیت انرژی را به ضرر امنیت تقاضا و به سود امنیت عرضه در حال بازسازماندهی است. در این شرایط، میتوان نتیجه گرفت که روند امنیتزدایی از اهمیت راهبرد انرژی از طریق تعدد و تکثر مراکز عرضه، مسیرها و مصرف انرژی در پرتو تحولات فناورانه آغاز شده است. تحلیلگران اقتصادانرژی این شرایط را ظهور الگوی جدیدی از ژئواکونومی انرژی در جهان میدانند. حال این پرسش مطرح می شود که در این شرایط، فرصتها و تهدیدهای منافع انرژی ایران بویژه در دوره پساتحریم چیست؟
تحلیل رفتار ایران پساتحریم در پرتوی توافق هستهای ایران و ١+٥ به عنوان یکی از مهمترین بازیگران مهم مورد تحلیل در کنفرانس امنیتی مونیخ ٢٠١٦ بود. جمعبندی نهایی گزارش کنفرانس حاکی از این بود که چشمانداز تعاملات بینالمللی ایران بویژه در حوزه انرژی، بستگی محوری به اراده سیاسی و اقتصادی کشور برای حذف موانع داخلی و بینالمللی همکاری بویژه با قدرتهای بزرگ دارد. به طور طبیعی افزایش تعاملات انرژی ایران با کشورهای دیگر نیز منوط به این اراده سیاسی و اقتصادی دارد. در وضع کنونی که تعاملات حوزه انرژی به شدت تحت تأثیر کنشهای سیاسی کشورها قرار دارد، ایران بویژه وزارت نفت باید دیپلماسی انرژی فعالی را زمینههای افزایش اعتمادسازی عرضهانرژی به منظور زمینهسازی افزایش همکاریهای درازمدت انرژی با کشورهای مصرفکننده و صاحب فناوری برای پیشیگرفتن از رقبا در بازار انرژیپرنوسان کنونی در پیش بگیرد.
- موانع اصلی افزایش جایگاه ایران در ژئواکونومی نوین انرژی جهانی
موانع اصلی افزایش سرمایه گذاری خارجی در ایران در دوره پس از توافق هستهای چیست؟ مجله دیپلمات ژاپن و موسسه آکسفورد، گزارشاتی در مورد موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران منتشر کرده که حاوی موارد مهمی است: الف) ثبات فضای سیاسی و اجماع نخبگان سیاسی داخلی درباره سرمایهگذاری خارجی و ب) عزم دولت در حذف موانع بروکوراتیک و پ) تقویت شفافیت از مهمترین مواردی است که میتواند بر توسعه سرمایهگذاری خارجی در ایران کمک کند. از همین منظر، در شرایط رقابت گسترده کشورهای عرضهکننده در جذب سرمایهگذاری خارجی، ضرورت تدوین برنامه راهبردی برای ایران در جذب سرمایهگذاری خارجی بویژه در صنعت نفت خود، بیش از پیش نیازمند اقدامهای عملی منسجم و فوری است.
تاکید بر رفع موانع داخلی در گزارش شورای آتلانتیک در زمینه فرصتها و ریسکهای ایران پساتحریم نیز دیده شده است. مهمترین موانعی که این گزارش بر آن تأکید کرده است الف) موضوع تهدیدآمیز احتمال بازگشت تحریمها که میتواند منجر به کاهش علاقمندی شرکتهای خارجی شود و ب) اراده نداشتن شرکتهای خارجی در همکاری با برخی شرکتهایی داخلی ایران که زیرمجموعه نهادهای تحتتحریم فعال در حوزه انرژی است که ایران باید این موارد را مدیریت کند. در مجموع، شکلگیری ژئواکونومی نوین انرژی در جهان، طیف وسیعی از فرصتها و تهدیدها را برای کشورهای مختلف ایجاد کرده است. کشورهای سنتی عرضهکننده انرژی متأثر از عواملی نظیر تنوع صادرات حاملهای مختلف انرژی، وضعیت ژئوپلیتیکی دسترسی اقتصادی به بازارهای مصرف، شدت مصرف انرژی داخلی و ظرفیت صادرات، هزینه تولید داخلی، شرایط سیاسی و حقوقی جذب سرمایهگذاری خارجی و ... میتوانند برنده و یا بازنده وضع جدید انرژی جهانی باشند.
محمد صادق جوکار، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی
نظر شما