به گزارش شانا به نقل از انرژی امروز، علیرضا سلطانی درباره دلایل استفاده وزارت نفت از اوراق مشارکت ارزی که قرار است به ارزش ۵ میلیارد دلار عرضه شود، گفت: یکی از چالشهایی که امروز وزارت نفت با آن روبهروست، مسئله تامین منابع مالی برای اجرای طرحهای توسعهای بهویژه در طرحهای بالادستی است.
وی با بیان اینکه طرحهای بالادستی صنعت نفت به حجم بالای منابع مالی نیاز درد، افزود: این صنعت برای تامین منابع با مشکلات و چالشهایی روبهروست.
این کارشناس اقتصاد انرژی با بیان اینکه مسئله تامین منابع مالی در سالهای اخیر بهویژه در دوره تحریمها، فشار زیادی را به صنعت نفت وارد کرد، گفت: اکنون هم که برجام به مرحله اجرایی رسیده، بدون فرض اینکه چه اتفاقی برای برجام در آینده میافتد، مسئله تامین منابع مالی برای طرحهای توسعهای صنعت نفت همچنان مسئلهساز است.
سلطانی یکی از منابع مهم برای حل این مسئله را استفاده از سرمایه خارجی دانست و تصریح کرد: به نظر استفاده از سرمایههای خارجی بهترین، کاملترین و جامعترین شیوه به شمار میآید.
وی تاکید کرد: هم اکنون صنعت نفت به حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار منبع مالی نیاز دارد تا بتواند به یک شرایط باثبات، پایدار و پویا و رقابتی تبدیل شود و در عرصه جهانی با رقبای بزرگ و قدرتمند رقابت کند و هم اینکه شرایط اقتصادی خود را داشته باشد. این بدان معناست که از منابع نفت و گاز و همچنین از سرمایهگذاریهایی که در صنایع پاییندستی انجام میشود، بیشترین بهره را ببرد تا ارزش افزوده پایداری برای اقتصاد ایران ایجاد کند، بنابراین، مسئله تامین مالی در ایران جدی است.
کارشناس اقتصاد انرژی با اشاره به اینکه از اجرایی شدن برجام حدود 2 سال میگذرد، عنوان کرد: به دلیل مشکلات و چالشهایی که دولت آمریکا ایجاد کرده، در عمل هنوز مسیر راحت و آسانی برای جذب سرمایههای خارجی فراهم نشده است.
سلطانی تصریح کرد: جدای استفاده از منابع خارجی برای توسعه صنعت نفت و گاز، استفاده از منابع داخلی یکی دیگر از راهکارهای موجود برای جبران تامین منابع مالی در این صنعت است.
استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد انرژی با بیان اینکه این منابع داخلی به 2 دسته صندوق توسعه ملی و استفاده از منابع در سطح جامعه تقسیم میشود، افزود: برای استفاده از صندوق توسعه ملی مسیر سختی باید طی شود، زیرا در اساسنامه صندوق توسعه ملی و قانون، منابع این صندوق اگرچه بخش عمدهاش از نفت و درآمدهای نفتی به دست میآید، اما مجموعههای دولتی صنعت نفت امکان استفاده از این منابع را ندارند، بنابراین باید از روش دیگر که استفاده از منابع در سطح جامعه یا همان اوراق مشارکت است، استفاده کنیم.
وی گفت: یکی از راههایی که از گذشته نیز مورد استفاده بوده، بهرهگیری از نقدینگیهای سرگردان است، با استفاده از این روش، از بروز چالشهای اقتصادی جلوگیری میشود و همچنین این منابع به بخشهایی هدایت میشود که میتواند ارزش افزوده زیادی برای کشور داشته باشد.
سلطانی عنوان کرد: در شرایط کنونی استفاده از این روش بهترین اقدام است، البته اجرای این طرح خود با مشکلات و چالشهایی روبهروست، باوجود اینکه میتواند بخشی از مشکلات صنعت نفت را به لحاظ مالی و اقتصادی حل کند، اما بدون توجه به جذب فناوری و مدیریت پروژه ناقص است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: وقتی شما از سرمایه خارجی استفاده میکنید، افزون بر تامین منابع مالی، فناوری نیز با خود به همراه میآورید، ضمن اینکه مدیریت پروژه نیز با شرکت سرمایهگذار خارجی است، در واقع با سرمایهگذاری خارجی با یک تیر سه نشان میزنید؛ هم جذب سرمایه میکنید، هم فناوری به همراه میآورید و هم نظامهای مدیریت پروژه را دارید.
وی با بیان اینکه در خصوص مسئله تامین مالی از طریق اوراق مشارکت این 2 موضوع دیده نشده است، گفت: شاید به همین دلیل تاکنون به این موضوع به طور جدی توجه نشده است و بهتازگی که دولت طرحی برای مدیریت بازار ارز و جلوگیری از یکهتازی نقدینگیهای سرگردان در بازار داشته است، مورد توجه واقع شده که امیدواریم بتواند هم بخشی از کمبود منابع مالی صنعت نفت را جبران کند و هم از چالشهای و مشکلات نقدینگیهای سرگردان که عمدتا به بازار ارز تسری پیدا کرده جلوگیری کند.
سلطانی افزود: البته ناگفته نماند که هنوز مشخص نیست کدام یک از بخشهای اقتصادی میزبان یا بهرهمند از منابع حاصل از انتشار و فروش اوراق مشارکت ارزی است؟ در طرحی که بانک مرکزی ارائه کرده است، صحبتی از صنعت یا وزارت نفت نیست و این برداشت رسانههاست.
این کارشناس اقتصاد انرژی تصریح کرد: با توجه به 2 نکته میتوان پیشبینی کرد صنعت نفت میتواند یکی از حوزههایی باشد که منابع حاصل از انتشار و فروش اوراق ارزی به سمت آن حرکت کند.
وی ادامه داد: نخست اینکه اوراق باید برای خریدار جذاب باشند و خریدار بدون بررسی و پشتوانه اقدام به خرید این اوراق نخواهد کرد، اگر مطمئن باشد که این اوراق در جاهایی استفاده میشود که سودآوری لازم را دارد، خریداری میکند، نکته دوم در این زمینه بحث سود تضمینی این اوراق است.
سلطانی عنوان کرد: از آنجایی که این اوراق قرار است با سود متعارف خوبی فروخته و در موعد مقرر بازخرید شود، از این نظر، با توجه به سود متعارفی که در نظر گرفته شده، باید در جاهایی قرار بگیرد که دارای سودآوری خوبی هم باشد.
وی در ادامه گفت: یکی از حوزههایی که میتواند در انتقال و هدایت این منابع حاصل از فروش اوراق مشارکت ارزی مورد توجه باشد، صنعت نفت است، زیرا سودآوری، پویایی و تحرک خوبی دارد و میتواند به نوعی سود تضمینی لازم را داشته باشد.
این استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد انرژی افزود: باید به این نکته نیز توجه داشت که مسئله صنعت نفت تنها موضوع مالی نیست و باید 2 چرخ دیگر یعنی فناوری و مدیریت پروژه نیز باشند تا بتوانند در کنار چرخ سرمایه صنعت نفت را به حرکت دربیایند. این سه باید هماهنگ با هم حرکت کنند تا زمینه تحرک در صنعت نفت ایجاد و در کنار آن، سود لازم عاید کشور شود.
وی تصریح کرد: اوراق مشارکت میتواند مورد توجه باشد، اما جای خالی سرمایه خارجی را پر نمیکند. صنعت نفت در شرایط کنونی در درجه نخست به سرمایه خارجی نیاز دارد، زیرا یک صنعت جهانی است و وجود سرمایهگذاری خارجی فقط بحث تامین منابع مالی نیست و به نوعی تضمینکننده بازارهای بینالمللی، ایجادکننده فضا برای رقابت با شرکتها و قدرتهای نفتی دیگر و جذب سرمایه و فناوریهای روز دنیا و بحث تضمین بازارهای فروش، جذب نظامهای مدیریت پروژه و موارد متعدد دیگری است که صنعت نفت به همه اینها نیازمند است و اوراق مشارکت میتواند بخش کوچکی از مشکلات صنعت نفت در شرایط فعلی را جبران کند.
سلطانی عنوان کرد: در شرایط فعلی بهترین طرحی که میتوانست مورد توجه قرار بگیرد، این طرح بود تا با ایجاد فضایی از اعتماد برای جذب سرمایههای سرگردانی که وجود دارد و متمایل به بحث ارز است، تا حدی از این التهاب بازار ارز بکاهد و شرایط را به مرحله باثباتی برساند. البته این تنها راه نمیتواند باشد و باید سیاستهای اعتمادساز دیگری نیز در حوزه سیاست خارجی، داخلی و اقتصادی در پیش گرفته شود تا آن فضای اصلی که میتواند به تثبیت شرایط اقتصادی بهویژه در حوزه بازار ارز کمک کند، به جود آید.
نظر شما