تحریم‌های ضد ایرانی امنیت انرژی آمریکا را به چالش می‌کشد

نشریه فارن پالسی در یادداشتی به قلم جان هانا، تناقض تحریم‌های ضد ایرانی ترامپ با شعار «نخست آمریکا» و امنیت انرژی ایالات متحده را بررسی کرد. مشروح این یادداشت در ادامه می‌آید.

به گزارش شانا به نقل از نشریه فارن پالسی، دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، پس از خروج از برجام در ماه مه امسال، با یک دوگانگی جدی رو‌به‌رو شده است. از یک سو، دولت آمریکا امیدوار است با وضع دوباره تحریم‌های نفتی و رساندن صادرات نفت ایران به صفر، حداکثر فشار اقتصادی را به دولت جمهوری اسلامی وارد کند.

از سوی دیگر، در بازار جهانی نفت که اکنون به دلیل اختلا‌ل‌های ژئوپولیتیک در ونزوئلا، لیبی و نیجریه با تهدید کمبود عرضه روبه‌رو است، حذف نفت ایران می‌تواند موجب جهش شدید قیمت در ماه‌های آینده شود و احتمالا خسارت شدیدی به اقتصاد جهان و آمریکا وارد کند.

در تلاش برای مهار این خطر، ترامپ با عربستان و دیگر تولیدکنندگان نفت دارای ظرفیت مازاد تولید، تبانی کرده است تا با افزایش تولید، افت عرضه نفت ایران را جبران کنند. با این همه دولت آمریکا همچنین نشان داده است که شاید لازم باشد با تجویز ادامه بخشی از صادرات نفت ایران پس از ماه نوامبر امسال، از هجوم فشار حداکثری خود عقبنشینی کند.

 این وضع باید هر کارشناس امنیت ملی آمریکا را نگران کند. هدف آمریکا برای محروم کردن ایران از درآمدهای نفتی، به شدت به دلیل آسیب‌پذیری اقتصاد آمریکا در برابر نوسان بازار نفت، با مانع رو‌به‌رو می‌شود. آمریکا در جایگاهی نامطلوب قرار گرفته، به گونه‌ای که سرمایه دیپلماتیک خود را با خواهش از امثال عربستان و روسیه و دیگر کشورهای نفتی هزینه می‌کند تا سیاست این کشور را نجات دهند و بدتر از آن، این است که آمریکا وادار می‌شود از اجرای کامل سیاست خود عقب بنشیند و ایرانی‌ها را برای مقاومت در برابر دیپلماسی زورگویانه آمریکا، از منابع بهتری برخوردار می‌کند.

این مسئله که وابستگی آمریکا به نفت به طور مرتب بر تصمیم‌گیری درباره امنیت ملی آمریکا تأثیر منفی می‌گذارد، چیز جدیدی نیست. در دوره دوم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، در رده‌های بالای دولت آمریکا بحث‌هایی درباره احتمال تحریم بانک مرکزی و درآمدهای نفتی ایران مطرح شده بود، اما مشاوران اقتصادی نگران درباره احتمال پیامدهای منفی این اقدام بر رشد اقتصادی آمریکا، این بحث‌ها را مسکوت گذاشتند. در دوران خدمت من در زمان سه رئیس جمهور آمریکا نیز زمزمه‌ها درباره مجازات عربستان به دلیل حمایت از افراط گرایان در اطراف جهان، به دلیل ترس از تأثیر منفی این مجازات‌ها بر مسائلی همچون همکاری عربستان در تثبیت بازار نفت، مسکوت گذاشته شدند.

دولت آمریکا امیدوار بود که جهش نفتی این کشور در دهه گذشته می‌تواند این سازوکار را به طور بنیادین تغییر دهد. قرار بود وابستگی کمتر به واردات نفت، به ویژه نفت خاورمیانه، آمریکا را برای پیگیری منافع امنیت ملی خود، از آزادی بیشتری برخوردار کند. این مسئله تا حدی تأثیرگذار بوده است. چند سال پس از آن که دولت بوش از تحریم ایران چشم‌پوشی کرد، دولت اوباما ماشه را کشید و ضمن پرهیز از کمبود شدید عرضه، توانست صادرات نفت ایران را به نصف کاهش دهد. امروز نیز مسئله اصلی دولت ترامپ این نیست که آیا باید صادرات نفت ایران را هدف گرفت یا نه، بلکه مسئله اصلی، میزان و زمان‌بندی این حمله است. افزایش تولید نفت آمریکا تقریبا بی‌گمان ضربه‌گیر خوبی برای کمک به مهار جهش شدید قیمت فراهم کرده است.

با این همه، اکنون روشن است که انقلاب تولید نفت شیل که شاید بزرگ‌ترین جهش تولید نفت در تاریخ است، همچنان تا زدودن آسیب‌پذیری آمریکا در برابر تحولات بازار جهانی، راهی طولانی در پیش دارد. حتی با وجود رسیدن تولید نفت آمریکا به رقم چشمگیر 11 میلیون بشکه در روز، نقش اوپک بی‌اهمیت نشده است. بر عکس، کاهش تولید اوپک با همکاری روسیه از سال 2016 میلادی تا کنون به دو برابر کردن قیمت نفت کمک کرده است. اکنون نیز عملی بودن راهبرد آمریکا برای حداکثر کردن فشار بر ایران، حداقل تا حدی، وابسته به موافقت روسیه و عربستان با کنار گذاشتن محدودیت تولید است.

همچنین روشن است که تولید بی‌سابقه نفت در آمریکا، اقتصاد این کشور را در برابر پیامدهای اختلال‌های تولید در مناطق دوردست جهان، ایمن نکرده است. افزون بر اختلال در عرضه نفت از سوی کشورهای تولیدکننده عمده نفت همچون ونزوئلا و لیبی، حتی تهدید کاهش تولید نفت ایران سبب شده است شماری روزافزون از تحلیلگران پیش‌بینی بازگشت قیمت نفت بالای 100 دلار در آینده نزدیک را مطرح کنند. واقعیت این است که اقتصاد آمریکا همچنان تنها با یک غافلگیری، با جهش نابودکننده قیمت نفت رو‌به‌رو خواهد شد. در این شرایط، درباره استمرار عرضه روزانه 3 میلیون بشکه نفت از سوی عراق، به ویژه با توجه به ناآرامی‌های اخیر در جنوب این کشور، چطور می‌توان مطمئن بود؟به نظر می‌رسد همه اینها بر ضرورت وجود یک راهبرد انرژی در آمریکا تأکید می‌کنند که هدف از آن، پایان دادن به آسیب‌پذیری شدید آمریکا در برابر نوسان شدید در بازارهای جهانی است. در کوتاه مدت، آمریکا باید سیاست‌هایی اتخاذ کند که از گسترش مستمر تولید داخلی حمایت شود، اما در بلندمدت، هدف واقعی باید شکستن انحصار نفت در بخش حمل و نقل آمریکا باشد که 70 درصد از مصرف نفت آمریکا را به خود اختصاص داده است. سوخت‌های جایگزین مبتنی بر محصولاتی که به طور کامل در آمریکا تولید می‌شوند، همانند ذرت، گاز طبیعی و برق، امروز به شکلی روزافزون در دسترس و رقابت‌پذیر هستند. همچنین بر خلاف بازار نفت، آنها به شکلی عمده در برابر خشونت، آشوب و بی‌ثباتی که در کشورهای تولیدکننده نفت جهان حاکم است، مصون هستند. این سوخت‌ها، همانند تولید داخلی نفت آمریکا، لیاقت ایجاد یک محیط قانونی تدبیر شده و بهره‌ورانه را دارند که از توانایی آنها برای رقابت، حمایت کند.

کد خبر 284125

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =