به گزارش خبرنگار شانا، گازرسانی به شهرها و روستاهای مختلف کشور به یکی از مباحث داغ دنیای انرژی تبدیل شده است. گازرسانی در سالهای اخیر با رشد قابل قبولی همراه بوده است، به گونهای که تعداد روستاهای گازرسانی شده در ابتدای کار دولت یازدهم 14 هزار روستا بود و این رقم امروز به بیش از 27 هزار روستا افزایش یافته است. همچنین 127 شهر نیز در مدت یادشده گازرسانی شدهاند.
در این بین، گازرسانی به استان پهناور جنوب شرقی کشور داستان متفاوتی دارد. سیستان و بلوچستان، همان خطهای که لاجرم تا زمان تکمیل احداث خط هفتم سراسری و انشعابگیری از آن، از نعمت گاز بیبهره بود، اما به افتخاری در دولت تدبیر و امید تبدیل شد تا آرام آرام، سوخت مایع نیز از دیار شاهنامه رخت بربندد و گاز جانشینش شود.
در ابتدا، خط انتقال گازی از خط هفتم سراسری منشعب شد تا به ایرانشهر رسید. ایرانشهر نخستین شهر سیستان و بلوچستان بود که مردمانش از نعمت گاز بهرهمند شدند. پس از آن نوبت به زاهدان رسید. همزمان، گازرسانی به روستاهای اطراف ایرانشهر نیز در دستور کار قرار گرفت. روشن شدن مشعل گاز زاهدان در سال 95 با حضور رئیس جمهوری، اقدامی بود که مردم زاهدان را برای دریافت گاز دلگرم کرد تا عملیات گازرسانی به خانهها، مدارس، صنایع و سایر بخشهای زاهدان آغاز شود.
بدون تردید، بسیاری از کسانی که نگران گازرسانی به زاهدان و دیگر شهر و روستاهای سیستان و بلوچستان هستند، آرزویی جز رونق و آبادانی برای این استان در سر ندارند، اما تصور آنکه شهر زاهدان و همسایههایش به یکباره و ناگهانی از گاز بهرهمند شوند، هم دور از منطق است، هم غیرمنصفانه!
گاز، برای آنکه میهمان خانهها شود، راه درازی را میپیماید. از دل زمین بیرون میآید، به پالایشگاه میرود و فرآورش میشود، مسافر خطوط انتقال گاز و انشعابهایش میشود، میزبانی شرکتهای گاز استانی را میپذیرد تا در شبکه گازرسانی درون شهری و درون روستایی جریان یابد و سرانجام شعلههای آبیرنگش رخ بنماید.
همه این چند کلمه که شاید راحت به زبان جاری شوند، ماهها و حتی سالها زمان میبرند تا به مرحله واقعیت برسند. اختصاص زمان برای محقق شدن این مراحل نیز در شرایطی است که بودجه کافی برای گازرسانی تامین شده باشد.
به سیستان و بلوچستان بازگردیم. محل تامین منابع مالی برای این استان، استفاده از بند «ق» تبصره 2 قانون بودجه سال 1393 است تا از محل صرفهجویی سوخت مایع، عملیات گازرسانی پیش رود.
زاهدان، مانند ستارهای در دل کویر میدرخشد. این شهر به هزار و 350 کیلومتر شبکهگذاری درون شهری نیاز دارد تا علمک گاز در کنار ورودی همه ساختمانهای خانگی تا تجاری و صنعتی نصب شود. تاکنون 450 کیلومتر شبکهگذاری در این شهر انجام شده است.
مطابق قانون، شرکت ملی گاز انجام لولهگذاری و نصب علمک تا ورودی ساختمانها را برعهده دارد، اما لولهکشی داخلی ساختمان بهعهده شرکت ملی گاز ایران نیست، بلکه صاحب منزل یا ساختمان ( مردم، وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و .... ) باید با مراجعه به اداره گاز ناحیه خود، اشتراک گاز را دریافت و با گرفتن مجوز و تأییدیه از سازمان نظام مهندسی، اقدام به لولهکشی داخلی ساختمان کنند.
در سفری که پارسال به زاهدان داشتیم، به نکات جالب توجهی برخوردیم. برخی از مردم با اینکه علمک گاز در کنار ورودی ساختمانشان نصب شده بود، اما لولهکشی داخلی خانه را انجام نداده بودند. این افراد به دو گروه تقسیم میشدند؛ گروه نخست کسانی بودند که از تمکن مالی لازم برای لولهکشی داخلی خانه و خرید وسایل گازسوز برخوردار نبودند.
گروه دوم نیز کسانی بودند که با سازمان نظام مهندسی برای گرفتن مجوز لولهکشی داخلی خانه مشکل داشتند. خانههای آنان به گونهای بنا شده بود که برای گازکشی داخلی، استاندارد نبود و باید تغییرات لازم را برای کسب مجوز انجام میدادند اما حاضر به این کار نبودند.
مشکل نخست، با اعطای وام به مردم حل شده است. پرداخت وام ۲ میلیون تومانی گازکشی داخلی منازل که به دستور رئیسجمهوری و با همکاری بانک مرکزی به مردم زاهدان تعلق گرفته است، تا سقف ۱۰ هزار مشترک و به صورت قرضالحسنه ادامه دارد. اما گروه دوم تنها با عزم و اراده خود میتوانند به جمع مشترکان گاز طبیعی بپیوندند نه با انتظار نابجا از شرکت ملی گاز ایران و سازمان نظام مهندسی!
به گفته سعید مومنی، مدیر گازرسانی شرکت ملی گاز، اکنون 800 ظرفیت خالی اشتراک گاز در زاهدان وجود دارد. به این معنا که گازرسانی و شبکهگذاری از سوی شرکت گاز انجام شده، اما مردم اقدامی برای دریافت اشتراک خود انجام ندادهاند. برخی از مردم هنوز خواهان استفاده از سوخت مایع هستند.
پس از رسیدن لولههای گاز و نصب علمک در هر شهر و روستا، برای آنکه مردم موظف و مجبور به دریافت اشتراک و انجام لولهکشی داخلی ساختمان خود شوند، شرکت پخش اقدام به قطع توزیع سوخت مایع برای آن ناحیه میکند. این اتفاق تاکنون در زاهدان جهت حفظ رفاه مردم رخ نداده بود، اما با توافقی که بین شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان انجام شده، مقرر شده تا این قانون برای مردم زاهدان نیز اعمال شود.
موضوع دیگری که درباره گازرسانی زاهدان وجود دارد، نبود همکاری کافی نهادهای مربوطه با شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان است.
بیایید نگاهی به ماجرای سفر گاز بیندازیم. گاز هنگامی که از پالایشگاه خارج میشود و به لولههای انتقال گاز میرسد با فشار بیش از 17 بار (250 پوند بر اینچ مربع ) درون لولهها جاری می شود تا به ورودی هر شهر و روستا برسد. این فشار در ایستگاههای تقویت فشار سراسر کشور مدام بیشتر میشود تا از قدرت انتقال گاز کاسته نشود. زمانی که گاز به ورودی هر استانی میرسد، شرکت گاز استانی، تحویلگیرنده گاز است. بنابراین گازی که با فشار بسیار بالا جریان داشته حالا باید به ایستگاههای تقلیل فشار وارد شود تا از شدت سرعت آن کاسته شود.
این موضوع یک موضوع فنی و طبیعی است. بدون تردید حجم و سرعت و فشار گازی که درون لوله|های عظیم 56 اینچی جریان یافته قابل ورود به لولههای کوچکتر درونشهری نیست، بنابراین باید از فشار آن کاسته شود.
شرکت گاز در هر استان، با همکاری استانداری و شهرداری زمینهایی را در اختیار میگیرد تا ایستگاههای تقلیل فشار (TBS) را در آنها احداث کند. حال تصور کنید اگر اعطای این زمینها با مشکل مواجه شود و ایستگاهی برای تقلیل فشار احداث نشود، چطور میتوان انتظار داشت تا گازرسانی به آن شهر یا روستا بهخوبی ادامه داشته باشد.
موضوع بعدی همراهی شهرداری و نیز راهنمایی و رانندگی برای اعطای مجوز است. اما چه مجوزی؟ تصور کنید در یک شهر، خیابانها و معابری را که محل عبور انسان و خودرو هستند، حال برای آنکه لولههای گاز به همه شهر برسد لازم است تا در هر خیابان و کوچه پس کوچهای، زمین کنده شود، لولهگذاری انجام شود و دوباره پوشانده شود. شرکت گاز استانی، نمیتواند به تنهایی برای این موضوع تصمیم بگیرد، بلکه باید هماهنگیهای لازم با نهادهای یادشده انجام شود تا معابر بسته شوند و عملیات لولهگذاری انجام شود. اینجا هم شرایطی را تصور کنید که شرکت گاز به مردم قول میدهد تا در مدت معینی گاز را به خانههایشان برساند، اما معطل مجوز و همکاری میماند؟ اگر قرار است دنبال مقصر بگردیم، با توجه به مطالب ذکر شده، باید سراغ چه نهادهایی برویم؟
شرکت ملی گاز ایران و شرکت گاز استان سیستان و بلوچستان تاکنون برای گازرسانی به زاهدان خلف وعده نکردهاند. همه آنچه را که لازم بوده فراهم کردهاند و همه توان خود را برای پیش بردن طرح گازرسانی به کار گرفتهاند. پس اگر قصد قضاوت داریم نباید فراموش کنیم که اول انصاف و عدالت را در نظر بگیریم، همه جوانب را بسنجیم، از همه نهادهای مربوطه پیگیری لازم را انجام دهیم، بعد بگوییم که اگر تأخیری در گازرسانی زاهدان پیش بیاید، مقصر چه کسی است؟
رساندن گاز طبیعی به سایر شهر و روستاهای استان سیستان و بلوچستان نیز نیازمند احداث و تکمیل خطوط انتقال گاز است. خطوطی که با انشعابگیری از خط هفتم سراسری باید گاز را به ورودی شهرها و روستاها برسانند. اما تا زمانی که این خطوط کامل نشوند، راههای دیگری برای گازرسانی به مردم برخی مناطق در نظر گرفته میشود.
مانند گازرسانی به شهر زابل که تا زمان تکمیل خط لوله انتقال گاز زاهدان – زابل در دو سال و نیم آینده، گازرسانی به این شهر مطابق دستور رئیس جمهوری باید با روش سی ان جی انجام شود. در این روش، گاز فشرده سیانجی از یک ایستگاه مادر (مبدا) دریافت میشود و به ایستگاه دختر (مقصد) در زابل میرسد تا میزان دما و فشار گاز تبدیل به گاز درونشهری شود. سپس این گاز از طریق خطوط لوله گازرسانی درونشهری به دست مصرفکننده میرسد که هیچ تفاوتی با گاز طبیعی سایر شهرها و روستاها ندارد و قابل استفاده در همه وسایل گازسوز و صنایع نیز هست. شهر زابل به 450 کیلومتر شبکهگذاری نیاز دارد که تاکنون 50 کیلومتر از آن احداث شده است.
طرح گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان در سفر فروردین ۹۷ رئیس جمهوری به این استان با هدف گازرسانی به ۳۰۰ هزار خانوار شهری و روستایی در شهرستانهای ایرانشهر، زاهدان، چابهار، خاش، زابل و کنارک تصویب شد و سپس مورد بازنگری قرار گرفت. سرانجام، طرح جامع گازرسانی با هدف گازرسانی به ۷۰۰ هزار خانوار شهری و روستایی، صنایع و واحدهای تولیدی تا پایان سال ۱۴۰۱، با سقف اعتبار ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار اکنون در مرحله تصویب و بررسی قرار دارد.
سیستان و بلوچستان، استان بسیار مهمی برای ایران است. هیچ ایرانی دلسوزی نمیخواهد که این خطه پهناور، از دیگر استانها جدا بماند. رونق و آبادانی سیستان و بلوچستان، برگ افتخاری برای دولت است که هیچ دلیلی برای چشمپوشی از آن وجود ندارد. شاید بهتر باشد به جای انتقادها و اعتراضهایی که مانند سنگی جلوی پای شرکت گاز میافتند، سایر نهادها و مردم نیز دست یاری دراز کنند تا زودتر طعم انتشار این خبر را بچشیم که سیستان و بلوچستان به جمع استانهای سبز ایران پیوست.
فاطمه شعبانی
نظر شما