بازار جهانی نفت از تحرک و دینامیسم بالایی برخوردار است. این دینامیسم تحت تاثیر تحولات اخیر در ژئوپولیتیک نفت در ماههای اخیر، شتاب بیشتری به خود گرفته است. دولت آقای ترامپ در این میان با تحریم نفتی ایران به دنبال کاهش صادرات نفت و به حاشیه راندن ایران در بازار جهانی نفت و البته اوپک است، اما وابستگی کشورها به انرژی تنها یک پیام دارد؛ تهدید ایران به عنوان کشوری که در مجموع نخستین کشور دارنده منابع نفتی و گازی دنیا است، امنیت انرژی را به خطر میاندازد. فریدون برکشلی، مدیرگروه مطالعات انرژی وین، معتقد است اگرچه امروز ایران صادرات کمتری دارد، اما این موضوع مطلقا به معنای حاشیهای شدن ایران در اوپک نیست، ایران همواره از اعضای اثرگذار اوپک است.
بازار نفت با تهدیدهای مستمر دولت آقای ترامپ به منظور جلوگیری از افزایش قیمت نفت و از سوی دیگر تحریم بزرگترین تولیدکنندگان نفت دنیا از جمله ایران و ونزوئلا با شرایط خاصی مواجه شده است. از یکسو دولت آمریکا همه تلاش خود را به کار میبرد تا مانع افزایش قیمت نفت و همچنین قیمت بنزین در ایالات متحده آمریکا شود و از سوی دیگر با خط و نشان کشیدن به اعضای اوپک آن هم از طریق توئیتر، همه تلاش خود را به کار میبرد تا اوپک با عرضه بیشتر نفت، مانع از افزیش قیمت نفت شود. آمریکا درحالی که صادرات نفت ایران و ونزوئلا را تحریم کرده است و این به معنای کاهش عرضه جهانی نفت است، از مصرفکنندگان بزرگ جهانی میخواهد تا خرید نفت را از این کشورها متوقف کنند، اما آیا این کار امکانپذیر است؟ امروز چین و هند که عمدهترین مصرفکنندگان نفت در جهان و موتور رشد تقاضا برای نفت به شمار میروند، هر دو از خریداران عمده نفت ایران هستند که از سوی آمریکا تحت فشار قرار دارند.
فریدون برکشلی مدیرگروه مطالعات انرژی وین میگوید: «این کشورها در طول دهه گذشته تلاش زیادی کردند تا به کشورهای خاورمیانه به ویژه تولیدکنندگان منطقه خلیج فارس نزدیک شوند. از همین منظر، سیاستهای تحریمی آمریکا علیه ایران یا هر تولیدکننده مهم دیگری، این کشورها را مستقیم با خطر امنیت تامین انرژی روبهرو میسازد».
برکشلی با بیان اینکه آینده تولید و مصرف نفت در قاره آسیاست، به موضوع طرح تشکیل نوعی اوپک مصرفکنندگان که اعضا اصلی آن میتوانند هند و چین باشند، اشاره میکند و میگوید: «آن طور که مطرح شده، پس از این کشورها، ژاپن، کره جنوبی، پاکستان و کشورهای آسیای جنوب شرقی آسیا که جملگی فرایند توسعه را از مسیر مصرف بالای نفت و گاز طی میکنند، میتوانند در این ارتباط مورد توجه قرار گیرند».
بازگشت ژئوپولیتیک نفت به خاورمیانه
هماکنون عرضه جهانی نفت حدود 100 میلیون بشکه در روز است که سهم اوپک از این میزان بیش از 30 میلیون بشکه است. آمریکا در سالهای اخیر تلاش فراوانی کرده تا اثرگذاری این سازمان را در بازار جهانی نفت به میزان قابل توجهی کاهش دهد، اما آنچه در این روزها بیش از هر چیزی نمود دارد اثرگذاری این سازمان بر بازار جهانی نفت است. برکشلی میگوید: «ژئوپولیتیک نفت بار دیگر به خاورمیانه و بازار جهانی نفت بازگشته است. البته ماهیت آن تغییراتی داشته و بازیگران بازار و ترکیب آنها تغییر کرده است».
برکشلی میگوید: «با گذشت زمان، شرایط و حساسیتهای قیمت متوجه عواملی مانند بازارهای آتی و معاملات کاغذی، تصمیمهای بورسهای عمده نفتی و ظهور اینترنت و هوش الکترونیک شده است. پس از دو دهه بار دیگر تعاملات منطقهای و ژئوپولیتیک به کانون توجهات منتقل شده است».
در این میان افزایش ذخیرهسازی نزد مصرف کنندگان را نباید از نظر دور داشت؛ عاملی که سبب تغییر ژئوپولیتیک و بازیگران بازار نفت شده و به نوعی مصرفکنندگان را به رقیب تولیدکنندگان تبدیل کرده است، این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که برکشلی میگوید: «حجم ذخیرهسازیها به یکی از عوامل مهم در تصمیمهای اوپک و وزرای نفت تبدیل شده است».
مدیرگروه مطالعات انرژی وین در توضیح سخنان خود ادامه میدهد: «در حال حاضر استدلال اوپک در عدم افزایش سقف تولید ناشی از رقم بالای ذخایر است، به نحوی که باتوجه به ذخایر بالای نفت، وقایعی نظیر آنچه در ترمینال فجیره و نفتکشهای پهلو گرفته در بنادر عربستان به وقوع پیوست تاثیر ناچیزی بر بازار داشت».
کارشناسان نفتی معتقدند با همه اتفاقهایی که این روزها در بازار نفت رخ میدهد، باز هم بازار نفت همواره بهترین تصمیمها را اتخاذ خواهد کرد؛ بازاری که هر لحظه در حال تغییر است و عوامل اقتصادی و غیراقتصادی بر آن اثرگذار است.
اغراق در اعلام ظرفیت مازاد
بازار نفت این روزها شکنندهتر از قبل شده است؛ ایران و ونزوئلا که دو تولیدکننده مهم اوپک هستند به دلیل تحریمهای آمریکا حضور کمرنگی در بازار دارند؛ وضع لیبی، الجزایر و سودان هم به دلیل شرایط سیاسی حاکم بر آن کشورها نیز نامشخص است؛ ابهام این روزهای نفت به عربستان هم سرایت کرده است، کشوری که بارها اعلام کرده بود ظرفیت تولید روزانه 11 میلیون و 500 هزار بشکه نفت را دارد، اما در عمل تا فوریه 2018 بازار چنین ارقامی را به خود ندید، موضوعی که بیژن زنگنه وزیر نفت ایران هم در افتتاح بیستوچهارمین نمایشگاه بینالمللی نفت در تهران به آن اشاره کرد و گفت: «ظرفیتهای مازاد اعلامشده از سوی بعضی از کشورها بزرگنمایی و اغراق است».
برکشلی هم به صحبتهایی که با تحلیلگران بازار نفت در مورد ظرفیت واقعی تولید عربستان داشته اشاره میکند و میگوید: «اغلب تحلیلگرانی که با آنها صحبت کردم، معتقد بودند که توان تولید واقعی عربستان فراتر از 10 میلیون و 500 هزار بشکه در روز نیست، اما اگر گمانهزنیها درباره میزان ظرفیت تولید عربستان درست باشد، لابد عربستان دوپینگ کرده است».
مدیرگروه مطالعات انرژی وین با بیان اینکه بازار نفت در یک فرایند سیاسی خطرناکی قرار گرفته است، ادامه میدهد: «به نظر میرسد که آمریکا با نفتخام شیل مقابل خاورمیانه و نفت خامهای متعارف قرار گرفته است».
زمانپریشی در کاخ سفید
پرسشی که این روزها بیش از هر زمان دیگری از تحلیلگران نفتی پرسیده میشود این است که میتوان ایران را از بازار نفت حذف کرد؟ و آیا کشورهای تولیدکننده نفت توانایی تامین احتمالی حذف نفت ایران را از بازار دارند؟ کافی است به تولید سه کشور عربستان، روسیه و آمریکا نگاهی بیندازیم، این کشورها بیش از یک سوم نفت مصرفی دنیا را تولید میکنند. به نظر میرسد عراق هم در دهه آینده در ردیف کشورهای دارای تولید بالا قرار گیرد. در اوپک و در بازار جهانی نفت قدرت کشورها منبعث از تعداد بشکههاست، اما درباره آمریکا باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگرچه صادرات نفت خام این کشور برای نخستین بار پس از 60 سال آزاد شده است، اما آمریکا هنوز یک صادرکننده خالص نفت نیست. نفت شیل هم هنوز در بازار جهانی و مراکز بورس بینالمللی جای خودرا باز نکرده است.
برکشلی با بیان اینکه بازار نفت در پیچ خطرناکی گرفتار آمده و گروگان سیاستهای آمریکایی شده است، میگوید: «آمریکا با اعمال تحریمهای نفتی، مدیریت عرضه جهانی نفت را در اختیار خود قرار داده است. سیاستهای امروز آمریکا، بهویژه از سوی پرزیدنت ترامپ، یادآور سیاستهای سلطهطلبانه دهههای پیشین است. این درست است که آمریکا به تنهایی بیش از یکسوم تولید ناخالص جهان را در اختیار دارد و قدرتمندترین ارتش دنیا را اداره میکند، اما شرایط بینالمللی تغییرات مهمی کرده و پرزیدنت ترامپ هم در هیچ یک از اقدامات بینالمللی خود موفق نبوده است. ترامپ اخیرا ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا را مثلث شرارت خوانده، اما حتی نزدیکان او در مجالس سنا و نمایندگان هم منظورش را متوجه نشدند. مدیریت کنونی کاخ سفید دچار زمانپریشی است».
هزینه بالای تغییر نفت مصرفی پالایشگاهها
تغییر طراحی پالایشگاهها شرایط پالایشگران نفتی را سخت و آنها را دچار سرگردانی کرده است، آیا بهراحتی میتوان کیفیت نفت مصرفی پالایشگاهها را تغییر داد؟ پاسخ روشن است: انجام این کار شدنی است، اما هزینه بالایی دارد.
برکشلی در پاسخ به این پرسش که آیا تغییر طراحی پالایشگاهها امکانپذیر است به کیفیت نفتخام اشاره میکند و میگوید: «در خاورمیانه و تعداد دیگری از کشورهای تولیدکننده نفت، نخستین بشکههای نفت استخراجی سبک بودند. طراحی اولیه بیشتر پالایشگاهها بر مبنای نفت خامهای سبک بود. بهتدریج میزان نفتخامهای سبک در میدانهای نفتی کاهش یافت و پالایشگاهها طراحیهای خود را با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، متوجه نفتخامهای سنگین و فوق سنگین ساختند. در همین حال، پالایشگاههایی که سالیان طولانی از نوعی نفت خام با مشخصات خاص استفاده کردهاند، برای تغییر از یک نوع نفت خام به نوعی دیگر ناچارند هزینه کنند و در مواردی باید انواعی از نفت خام را ترکیبکنند که باز هم هزینههای پالایشی را افزایش میدهد».
ایران از جمله کشورهایی است که نفت خام سنگین تولید میکند. مشخصات این نفت با نفتخام کشورهایی مانند عربستان یکسان نیست و پالایشگرانی که نفت خام ایران را خریداری میکنند در صورتی که نخواهند دیگر از ایران نفتی بخرند برای دریافت نفت خام عربستان یا کشورهای دیگر باید تغییراتی در پالایشگاههای خود بدهند. آثار این موضوع هماکنون اثر خود را در بازار نشان داده است، به نحوی که کاهش عرضه نفت خام سنگین به دلیل تحریمهای آمریکا علیه ایران و ونزوئلا و همچنین کاهش تولید کانادا و سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) سبب شده قیمت نفت کوره افزایش یابد، این موضوع پالایشگران نفت آمریکا را در فصل تابستان امسال در معرض چالشی جدی قرار داده است.
اوپک در شرایط سخت تصمیم بهتری میگیرد
همه عوامل دست به دست هم دادهاند تا فشارها به اوپک بیش از هر زمان دیگری افزایش یابد. آمریکا دو بار اوپک را تحت عنوان رفتارهای کارتلگونه به دادگاه کشانده است، حتی تاسیس آژانس بینالمللی انرژی برای فشار بر اوپک بود. اینطور که از اظهارات و توئیتهای آقای ترامپ برمیآید در آینده هم این فشارها ادامه خواهد یافت. پرسش این است که تشدید فشار بر اعضای اوپک موثر بوده است؟ برکشلی که سالهاست در اوپک فعالیت میکند و هماکنون نیز در وین به سر میبرد، به این پرسش این گونه پاسخ میدهد: «اوپک از روشهای گوناگون و عمدتا از طرف آمریکا تحت فشار قرار دارد، اما گاه مشاهده کردهایم که تحت فشار، تصمیمات بهتری گرفته است. پارهای از مهمترین تصمیمهای اوپک در شرایطی گرفته شده که عملا بخشی از خاک یک کشور عضو سازمان در اشغال کشور عضو دیگری بوده است و اوپک هم به حیات خود فعالانه ادامه داده است. در واقع در بیشتر مواقع تصمیمها در صحن اوپک، فارغ از ملاحظات سیاسی مابین اعضا صورت میپذیرد».
برکشلی با این اعتقاد که اوپک خود را مدیون ایران میداند، میگوید: «خیلی از اعضای اوپک در طول این چند دهه به دلایل گوناگون از جمله تحریم آمریکا، تمام یا بخشی از توان تولید خود را از دست دادند. در مقطعی پنج عضو اوپک، کم و بیش به طور همزمان تحریم بودند؛ عراق، لیبی، ونزویلا، اکوادور و حالا جمهوری اسلامی ایران. در مواردی هم سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله یا آتشفشان و ناآرامیهای داخلی، کشوری را از چرخه تولید خارج کرده است، اما ایران همواره در اوپک با درایت و اقتدار حضور یافته و مورد احترام اعضاست. اینکه امروز به دلیل تحریمها، صادرات نفت ایران کاهش یافته، مطلقا به معنای به حاشیه راندن ایران در اوپک نیست».
ایران با قدرت از این شرایط عبور میکند
تحریم واژه گمنامی برای صنعت نفت ایران نیست، چه در دوران ملی شدن نفت و چه در دوران پس از انقلاب 1357. آیا میتوان شرایط فعلی ایران را با دورههایی که در 110 سال اخیر پس از اکتشاف نفت از سرگذرانده است مقایسه کرد؟ پاسخ دشوار است، در دوران ملی شدن صنعت نفت در سالهای 1951 تا 1953 ایران با شرایط دشواری مواجه بود، فروش نفت عملا امکانپذیر نبود، اما در نهایت توانست نفت خود را ملی و در بازارهای جهانی حضورش را تثبیت کند. در دوران جنگ هشت ساله ایران با عراق هم که با جنگ سهمیهها همزمان شد، کل درآمد ایران از فروش نفت خام به کمتر از ۷ میلیارد دلار رسید، آن هم در شرایطی که قیمت نفت 7 دلار بود. در واقع با سقوط بازارهای آسیایی پس از اجلاس وزرای نفت اوپک در جاکارتا، قیمتها به شدت و با سرعتی باور نکردنی سقوط کرد.
برکشلی میگوید: «مقایسه شرایط کنونی بازار بسیار دشوار است، بزنگاه سختی است. اما مطمئنا ما (ایران) با قدرت عبور خواهیم کرد. فن تبدیل چالش به فرصت را باید با دقت و درایت برنامهریزی کرد، زیرا مسئله تنها به نفت مربوط نمیشود، سیاستهای پولی و مالی و روابط منطقهای و بینالمللی و دیپلماسی فعال از اصول لازم در این عرصه است».
ایران در طول دهههای اخیر عمدتا از ناحیه نفت تحت فشار قرار گرفته و البته تلاشهای زیادی برای مقاومسازی صورت گرفته است. اما نفت یک صنعت بینالمللی است. تجارت نفت ماهیتا بینالمللی و مهمترین عامل مقاومسازی آن بینالمللی کردن صنعت نفت است. ما در لابیهای جهانی نفت حضور نداریم. این برای صنعت نفت ایران کار را دشوار میکند، اما برای جمهوری اسلامی، ظرفیتسازی مهمترین کار است، زیرا قدرت از آن بشکههاست.
نگار صادقی
منبع: ماهنامه ایران پترولیوم
نظر شما