تأسیس سازمان کشورهای صادرکننده نفت یا Organization of the Petroleum Exporting Countries که به اختصار به اوپک معروف است ۱۵ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم را میتوان یکی از نشانههای تلاش برای مخالفت و مقاومت کشورهای مؤسس آن در مقابل رفتارهای زیادهخواهانه شرکتهای نفتی بزرگ که در آن زمان به هفت خواهران معروف بودند، دانست. در سالهای پیش از تأسیس اوپک هر یک از کشورهای مؤسس یعنی ایران، ونزوئلا، عراق، عربستان سعودی و کویت با تلاطمهای سیاسی و اجتماعی زیادی روبهرو شده بودند.
ونزوئلا از طریق وزیر نفت انقلابی خود آلفونسو پرز از مدتی پیش در فکر تأسیس این سازمان بود و دو سال پیش از تأسیس اوپک توانسته بود به حکومت ۱۰ ساله نظامیان پایان دهد. عراق در این زمان دو سال از سقوط نظام پادشاهی خود را پشت سر گذاشته بود و مشکلات داخلی در این کشور میان انقلابیها بالا گرفته بود و رئیسجمهوری در محافلی از تعلق کویت به کشورش صحبت میکرد. کمتر از دو سال پس از تأسیس اوپک به دنبال یک کودتای داخلی نخستین رئیسجمهوری عراق اعدام شد و حزب بعث به قدرت رسید که تا سقوط صدام حسین در بهار سال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲ شمسی) بر این کشور مسلط بود.
کویت یک دهه پیش و یک دهه پس از تأسیس اوپک با مخالفتهایی مبنی بر طرفداری از ملیگرایی عربی ازسوی شهرنشینان کشور و دوگانگی ساختار اجتماعی شهرنشینی و قبایل روبهرو بود. در زمان تأسیس اوپک نظام پادشاهی عربستان سعودی ۲۸ ساله بود و پادشاه این کشور با یکی از برادران خود درگیری بود که چهار سال پس از تأسیس اوپک از سوی برادرش از پادشاهی خلع شد و سرانجام در ایران که هفت سال از کودتای آمریکایی – انگلیسی علیه دولت ملی دکتر مصدق گذشته بود، با این حال ایران با وجود ملی شدن نفت شاهد حضور تعدادی زیادی از نیروهای خارجی شرکتهای بزرگ نفتی آمریکایی و اروپایی فعال در صنعت نفت خود بود.
مشخصه مشترک این کشورها ضعف قدرت اقتصادی و مالی با وجود داشتن ذخایر عظیم نفتی بود. حضور شرکتهای بزرگ نفتی چه بهصورت انفرادی یا تشکیل شرکتهای مشترک و ایجاد کنسرسیومها اعمال حاکمیت واقعی بر منابع نفتی را از اختیار این کشورها خارج کرده بود.
پس از جنگ جهانی دوم کشورهای مختلف به دنبال بازسازی زیرساختهای صنایع خود بودند و در این شرایط انتظار میرفت افزایش تقاضا بهبود قیمت را برای تولیدکنندگان نفت به همراه داشته باشد، در حالی که در عمل نهتنها قیمت هر بشکه نفت که کمتر از ۲ دلار برای هر بشکه بود افزایش نیافت، بلکه کاهش هم یافت. شرکتهای بزرگ نفتی عامل در این کشورها هم پذیرای هیچگونه انعطافی برای اصلاح این روند نبودند، بنابراین با وجود چندگانگی ساختار و گاه مخالفتهای سیاسی کشورهای مؤسس با یکدیگر از مقدمات انجامشده در مصر به رهبری ونزوئلا استقبال کردند و ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۰ (۲۳ شهریور ۱۳۳۹) اوپک در بغداد به تأیید نمایندگان رسمی پنج کشور مؤسس رسید.
پیوستن دیگر کشورها از آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین از یک سال پس از تأسیس اوپک با قطر در سال ۱۹۶۱ میلادی آغاز و کنگو هم در سال ۲۰۱۸ به این سازمان ملحق شد. هر یک از این کشورها در دورهای خاص و به دلایل مختلف سیاسی و اجتماعی به اوپک پیوستند و در برخی دورهها هم جدا شدند یا اینکه عضویت خود را به حال تعلیق درآوردهاند. تحولات سیاسی سالهای اطراف زمان تأسیس اوپک و تغییر نظام حکومتی در شماری از کشورهای یادشده سبب الحاق این کشورها به اوپک شد. مواردی نظیر عضویت اندونزی در سال ۱۹۶۱میلادی، ۱۵ سال پس از استقلال از هلند بود. عضویت الجزایر در سال ۱۹۶۹ میلادی، هفت سال پس از استقلال از فرانسه رخ داد. عضویت نیجریه در سال ۱۹۷۱ میلاد ۱۱ سال پس از استقلال از انگلیس بود. عضویت اکوادور در سال ۱۹۷۳ میلادی، یک سال پس از آغاز دوره دوم حکومت نظامیان در این کشور بود که سابقه حضور اسپانیا را در کشور خود داشت. عضویت گابن در سال ۱۹۷۵ میلادی یعنی ۱۵ سال پس از استقلالش از فرانسه به وقوع پیوست.
اما باید به این نکته اشاره کرد که تغییر نظام حکومتی در کشورهایی نظیر لیبی و ایران و فروپاشی نظام سلطنتی به ترتیب در سالهای ۱۹۶۹ و ۱۹۷۹ میلادی در این کشورها سبب خروج این اعضا از اوپک نشد، در صورتی که تعلیق عضویت و خروج از عضویت و عضویت دوباره بعضی از از اعضا نظیر تعلیق عضویت اندونزی در ژانویه ۲۰۰۹ و بازگشتش در ژانویه ۲۰۱۶ و تعلیق دوباره در نوامبر ۲۰۱۶، خروج گابن در ژانویه ۱۹۹۵ میلادی و عضویت دوبارهاش در ژوئیه ۲۰۱۶، خروج قطر در ژانویه ۲۰۱۹، تعلیق عضویت اکوادور در دسامبر ۱۹۹۲ میلادی و بازگشت در اکتبر سال ۲۰۰۷ میلادی و خروج عضویت از ژانویه سال ۲۰۲۰ متأثر از شرایط تصمیممگیری دولتمردان در این کشورها در زمانهای مختلف به دلایل متفاوت از جمله نپرداختن حق عضویت در اوپک، کاهش مقدار صادرات نفت در این کشورها و اهمیت بیشتر صادرات گاز و به واردکننده خالص شدن یک عضو برمیگشته است.
عضویت بعضی دیگر از کشورها نظیر آنگولا در سال ۲۰۰۷ که ۳۲ سال پس از استقلالش از پرتغال بود، گینه استوایی که عضویتش در سال ۲۰۱۷ یعنی ۴۹ سال پس از استقلال از اسپانیا رخ داد و کنگو که به عضویت اوپک در سال ۲۰۱۸ یعنی ۵۸ سال پس از استقلالش از بلژیک انجام شد، بیشتر با هدف حضور فعالتر این کشورها در صحنه بینالمللی نفت بوده است.
سوابق حضور مستقیم و غیرمستقیم نیروهای کشورهای خارجی عموماً اروپایی و آمریکا و اجحافهای طولانی تاریخی علیه مردم این کشورها که دارای منابع غنی هیدروکربوری و بهویژه نفت بودند سبب شناخته شدن اوپک در جهان بهعنوان سازمانی شده است که بهدنبال جلوگیری از مطامع کشورهای استعماری پیشین و شرکتهای چندملیتی کنونی است.
به جرأت میتوان اذعان کرد که اوپک تنها سازمان بینالمللی کشورهای غیرتوسعه یافته جهان است که اعضای آن هر یک به شکلی جراحتهایی از دوران چپاول و زیادهخواهی کشورهای خارجی را از دیرهنگام تاکنون بر چهره تاریخ خود دارند. اگرچه این به آن معنا نیست که همه ۱۳ عضو کنونی این سازمان برای یک خط سیاسی در مقابل مطامع بیگانگان هستند یا در همه ابعاد تحلیلهای کنونی بازار نفت و پیشبینیهای کوتاه مدت و بلندمدت آن با یکدیگر همنظر هستند.
اوپک از دیرباز مورد بیمهری و بیتوجهی بسیاری از تحلیلگران بهویژه در کشورهایی که ایجاد و حضور اوپک منافع آنها را به مخاطره انداخته، بوده است. کارتل نفتی نامیدن اوپک که سازمان بینالدولی و به ثبترسیده در سازمان ملل متحد است نه با تعاریف اقتصادی اصطلاح کارتل مطابق است و نه در چارچوب قوانین بینالمللی پشتوانهای دارد. به صرف اینکه تعدادی از کشورهای عضو اوپک در سال ۱۹۷۳ میلادی آن هم خارج از اوپک و تنها براساس توافق چندجانبه خود، تحریم نفتی علیه آمریکا و برخی کشورهای دیگر پشتیبان رژیم غاصب سرزمینهای اشغالی فلسطین در جنگ معروف به اعراب و اسرائیل اعلام کردند و قیمت نفت از حدود پنج دلار به ۱۲ دلار برای هر بشکه رسید، اوپک را مقصر دانسته و آن را کارتل مینامند، در صورتی که مدارک متقنی بر منتفع شدن تولیدکنندگان نفت از دریای شمال در غرب انگلستان و آلاسکا یا ایالت شمالی آمریکا وجود دارد که آنها با قیمتهای پیشین در بازار برای تولیدکنندگان نفت در این دو منطقه صرفه اقتصادی تولید وجود نداشت. همزمان با تولید نفت از این دو منطقه وابستگی مصرفکنندگان غربی به نفت تولیدی کشورهای اوپک که خواهان استقلال بیشتری بودند کمتر میشد، عاملی که سوابق تاریخی نشان میدهد این افزایش قیمت با تمهیدهای پیشین رخ داده است. کاهش نیافتن قیمتهای نفت در آن زمان با وجود رفع تحریم صادرات نفت ازسوی کشورهای عرب عضو اوپک که تصمیم اولیه آنان نیز خارج از چارچوب و توافقهای اوپک بود نشان میدهد این افزایش قیمت برای آن بود که بتوان از این مناطق نفت کافی تولید کرد.
دوران سخت پر نشیب و فراز برای اوپک و اعضایش در ۶۰ سال گذشته به تحلیل جداگانهای نیاز دارد، اما اوپک توانسته است دوران جنگ طولانی میان دو عضو (جنگ تحمیلی صدام علیه ایران) و اشغال یک کشور عضو از سوی عضوی دیگر (اشغال کویت توسط صدام) را پشت سر گذارد. نقل است نماینده صدام پیش از اشغال کویت در نشست رسمی میگوید که نماینده کویت باید از نشست خارج شود، زیرا دیگر کشوری به نام کویت وجود ندارد. اگرچه این اقدام رخ نمیدهد، اما نماینده یادشده بهطور خصوصی به رئیس نشست اعلام میکند از آنجا که مأموریت داشتم باید این جمله را در نشست میگفتم.
تفاوت برداشتهای سیاسی از وقایع سالهای دو دهه پیش تاکنون بهطور مشخص از سوی دو عضو مؤسس و بزرگ، این سازمان را در اتخاذ مواضع سختی نسبت به هم واداشته است، اما انصاف تاریخی حکم میکند به این نکته اشاره شود تا زمانی که نمایندگان این دو عضو در نشستهای تخصصی شرکت کردهاند و با اشراف درباره مسائل بحث کردند و دنبال راهحلی منطقی و معقول که منافع ملی همه اعضا را در برگیرد، بودند هیچ خللی در حصول نتیجه مطلوب به وجود نیامده است.
بدیهی است حضور در هر مجمعی با عضویت کشورهای مختلف به ایجاد تفاهم و همکاری مثبت با همه اعضا نیاز دارد تا هیچ عضوی به طرفداری جانبدارانه عضو و یا اعضای دیگر تشویق و راغب نشود.به همین دلیل اگرچه قدرت تصمیمگیری یک عضو در این سازمان وابسته به میزان تأثیر تولید و صادرات آن در صحنه بینالمللی است، اما بیتوجهی به نیاز همکاری با اعضای دارای رقم تولید و صادرات پایین در این سازمان میتواند هر عضوی را با ناکامی در پذیرفته شدن دیدگاههایش روبهرو کند.
خارج از تصور نبوده است و نیست که آمریکا و بعضی از کشورهای دیگر، نبود اوپک را ترجیح میدادند. سابقه ۶۰ ساله این سازمان نشان داده که سعی وافر کرده است تا تصمیمهایش تنها اعضای خود را که تولیدکننده نفت هستند در نظر نگیرد، بلکه دیگر تولیدکنندگان و امکان سودآوری مناسب برای تأمین نیاز نسلهای کنونی، آینده و مصرفکنندگان کشورها را هم در نظر گرفته است و به همین دلیل برخی اعضای اوپک جایگاه تعدادی از اعضای دیگر این سازمان را به روشهای مختلف تضعیف کرده اند. کاهش عرضه نفت در حدود ۵ میلیون بشکه در روز هماکنون به علت ایجاد جنگ داخلی در لیبی و اعمال تحریمهای یکجانبه بیاساس گوشهای از برنامههایی است که متأسفانه بعضی از اعضای این سازمان به علت منتفع شدن بخشی از سهم بازار این کشورها یا در مقابل آن سکوت کردهاند، یا به آن توجه نکردهاند، موضوعی که در آینده میتواند در صورت بروز اختلاف میان اعضا با کشورهای یادشده شامل حال آنها نیز شود.
یکی از موفقیتهای اخیر اوپک همکاری با تعدادی از کشورهای تولیدکننده غیر عضو این سازمان بوده است. با وجود انتقادهایی که از انتخاب این کشورها چه از لحاظ مقدار تولید کنونی و احتمال کاهش طبیعی یا افزایش آن وارد بوده است، به این نکته باید توجه کرد که همکاری مناسب روسیه با اوپک که برخلاف سنت دو دهه پیش این کشور است را باید ستود، اما اگر همه اعضای اوپک در مقابل تبدیل نشدن نفت بهعنوان یک ابزار قدرتنمایی سیاسی همصدا میشدند و در مقابل مشکلات ایجادشده برای کشورهایی که به دلایل یادشده عرضه نفتشان به بازار جهانی به حداقل یا صفر رسیده است سکوت نمیکردند قدرت اوپک و شریکان جدید غیر عضو در تصمیمها بسیار بیشتر از اکنون بود. این نکته به آن معنا نیست که با اقدامی مشترک از افزایش تولید نفت در دیگر کشورها که در این همکاری حضور ندارند جلوگیری شود. شاید این انتظار به همکاریهای میان کشورهای عضو اوپک و سعی وافر در غیرسیاسی کردن نفت چه از سوی اعضا و چه از سوی مصرفکنندگان و دیگر تولیدکنندگان خارج از اوپک انتظاری است که باید از مقام و مدیران نسل جدید در صنایع نفت کشورهای عضو داشت وگرنه ادامه تخاصمهای نفتی میتواند زمینهساز تأخیر پیشرفت اقتصادی همه کشورها شود، نهتنها کشورهایی که در معرض تهاجم حملههای سیاسی با ابزار نفت قرار گرفته یا میگیرند.
نکته پایانی اینکه برای تصمیمسازی مناسب و درخور سازمانی با قدمت و سابقه اوپک ضروری است در کشورهای عضو گروههای علمی و متخصص در زمینههای مختلفی از نفت تا دیگر امور وابسته به این صنعت بزرگ مطالعه خود را روزآمد نگه دارند و برای آینده، تصورات خود را با ارائه آمارهای قابل اتکا و تحلیلهای اقتصادی عرضه کنند، همزمان در اعزام کارشناسان خود به دبیرخانه اوپک دقت لازم شود که هرگونه بیتوجهی به کیفیت لازم و مناسب در هر سطحی از سطوح مختلف کاری میتواند جایگاه کشورهای عضو را در این سازمان تقلیل دهد و در مجموع گزارشهای این سازمان که برای تصمیمسازی در بالاترین سطح ارائه میشود مورد توجه تصمیمگیران اصلی این سازمان قرار نگیرد و دیدگاههای تعداد اندکی از اعضا به جای نظر جمعی سازمان مورد استناد برای تصمیمها باشد؛ موضوعی که میتواند سبب تهی شدن ظرفیت و سست شدن پایههای علمی و تخصصی گزارشهای این سازمان و در نتیجه در میانمدت خالی شدن آن از ارائه دیدگاههای تأثیرگذار در بازار جهانی نفت شود. به امید آینده روشن و پر از افتخار برای اوپک و همه نیروهای دستاندرکار صنایع نفت در کشورهای اوپک و کشورهایی که برای بهبود آحاد بشر زمان خود را صرف میکنند.
*نسخه الکترونیکی ویژهنامه ۶۰ سالگی اوپک را میتوانید از اینجا ببینید و بخوانید.
حجتالله غنیمیفرد
رئیس پیشین بخش مطالعات نفت اوپک
نظر شما