حسن کاظمی قمی، نخستین سفیر ایران در عراق پس از سقوط حکومت بعث و فردی که سرپرستی هیئت ایرانی در دو دور مذاکرات رودررو با طرف آمریکایی را بهعهده داشت، معتقد است تحریمها و کارشکنیهای آمریکایی دلیل اصلی به ثمر نرسیدن پروژههای حوزه انرژی دو کشور ایران و عراق است و در عین حال میگوید دیپلماسی انرژی، بازوی دیپلماسی کلان نظام و امنیت ملی کشور است و ما درصدد هستیم با گره زدن زیرساختهای اقتصادی ایران و عراق، اجازه ندهیم دشمنان با گلآلود کردن آب روابط دو کشور بحرانسازی کنند.
گفتوگوی ماهنامه ایران پترولیوم با حسن کاظمی قمی، سفیر پیشین ایران در عراق (۱۳۸۹-۱۳۸۲) در ادامه میآید:
با اعمال دوباره تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران، حوزه صادرات فرآوردههای نفتی کشور محدود شد و مجموعه دولت و سازمانهای دیگر ترجیح دادند حضور منطقهای ایران در بحث انرژی را پررنگتر کنند. بهعنوان مسئولی که درگیری بسیار زیادی با مقوله دیپلماسی اقتصادی در وزارت امور خارجه و دستگاههای دیگر داشتهاید، این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
بهعنوان فردی که سابقه دو دوره مسئولیت سفارت ایران در عراق را بهعهده داشته است، مایلم به موضوع فعالیتهای منطقهای حوزه انرژی ایران اشاره کنم. ایران و عراق همسایگانی با منابع عظیم نفتی هستند و هر دو کشور هم از اعضای مهم اوپک به شمار میآیند. سیاست ایران در عراق پس از صدام و پایان حکومت حزب بعث بر این کشور، تقویت همکاریهای دوجانبه در همه حوزهها اعم از سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده است. متأسفانه بهدلیل دو جنگی که در زمان حاکمیت حزب بعث بر عراق تحمیل شد و روبهرو شدن با اقدامهای تروریستی پس از سقوط صدام، این کشور با آسیبهای بسیار زیادی روبهروست. در این میان سیاست جمهوری اسلامی ایران حمایت از عراقی باثبات و آرام از مسیر گسترش فعالیتهای اقتصادی با این کشور بوده است. عراق وابستگی شدید به درآمدهای نفتی دارد و موتور پیشران این کشور نیز صنعت نفت آن است و ما نیز با احتساب این موضوع خواهان همکاریهای دوجانبه در حوزه انرژی هستیم. افزون بر این، ایران و عراق از اعضای مهم اوپک هستند و در این سازمان نیز همکاریهای درخور توجهی در زمان ارائه تصمیمهای سرنوشتساز داشتهاند؛ میان دو کشور نیز حوزههای نفتی مشترکی وجود دارد که خود ظرفیتهای همکاریهای دوجانبه را گسترش داده است.
به اعتقاد شما ایران نگاه اراهبردی نسبت به تأمین انرژی در عراق داشته است؟
بله همینطور است. این سیاستی است که در بحث دیپلماسی انرژی ایران مطرح بود و ما نیز تلاش کردیم تأمینکننده نیازهای عراقیها باشیم. ما با یک نگاه راهبردی و عمیق به سمت ساخت خط لوله گاز نیز حرکت کردیم. ساخت خط لوله گاز از ایران به سمت بغداد و بصره برای تأمین سوخت نیروگاههای برق این شهرها اقدامی راهبردی بود که باید انجام میشد. تلاشمان این بود که برای کاهش تهدیدها و افزایش فرصتها زیرساختهای اقتصادی دو کشور را به یکدیگر پیوند دهیم، یعنی نهتنها با تأمین کالاهای مصرفی این کشور، بلکه ارتباطات زیرساختی نیز در تأمین منافع ملی ایران و عراق همسو باشد. این زیرساختها حالا میتواند در حوزه نفت و گاز و انرژی باشد، یا حتی سدسازی و فیبر نوری، مخابرات و راهآهن؛ سیاست ما اتصال این زیرساختهاست.
بنابراین تلاش مجموعه وزارت خارجه و وزارت نفت این است با گره زدن زیرساختهای اقتصادی دو کشور به یکدیگر، راه را برای پیشبرد اهداف دیپلماسی سیاسی ایران و عراق نیز هموار کنند.
دیپلماسی انرژی، بازوی دیپلماسی کلان نظام و امنیت ملی کشور است. بر همین اساس معتقدم که ما باید برای تأمین نیازهای حوزه انرژی عراق به سمت احداث خط لوله گاز حرکت میکردیم و خوشبختانه با عملیاتی شدن آن بخشی از درآمدهای ما از بازار عراق نیز بهدست آمد.
ما در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ توافقهای دیگری را با عراق انجام دادیم و حتی یادداشتهای تفاهمی هم امضا کردیم که متأسفانه بهدلیل نبود بودجه و تحولات امنیتی و سیاسی عراق هنوز به ثمر نرسیده است. البته نمیتوان از کنار فشار آمریکاییها برای عدم تحقق این پروژهها بهسادگی عبور کرد. واشینگتن نمیخواهد رابطه قوی بین تهران و بغداد در هیچیک از حوزههای اقتصادی، سیاسی و حتی دفاعی و امنیتی شکل گیرد. این در حالی است که با وجود خواست آمریکاییها ایران و عراق با لحاظ منافع و تهدیدهای مشترک در تلاش هستند تا رابطه نزدیکتری با یکدیگر داشته باشند.
به ذخایر مشترک نفتی دو کشور اشاره کردید. مشکلی که همواره میان ما و دیگر کشورهای همجوار وجود داشته، این است که در شرایط تحریمی ما امکان برداشت یکسان از ذخایر مشترک را نداریم. این موضوع را با طرف عراقی چگونه مطرح کردید؟
ما در این زمینه مشکلی با عراقیها نداریم. دو کشور حوزههای نفتی مشترکی دارند. در این موضوع هم مذاکرات عادلانهای میان طرفین انجام شده است. هم وزارت نفت و هم وزارت خارجه ایران گفتوگوهای بسیار کارسازی را پیگیری کردند و به توافقهای درخور توجهی رسیدند. بهرهبرداری از میدانهای نفتی مشترک حتی با موضوعهایی نظیر تأسیس شرکتی مشترک که تأمینکننده منافع دو کشور باشد نیز دنبال شد، یکی از ملاحظات عراقیها تحریم شرکتهای خارجی برای ورود به حوزههای مشترک نفتی با ایران بود که میتوان با روشهایی از بروز این مشکل جلوگیری کرد. ما در عراق برخلاف خواست آمریکاییها کارهای بسیار بزرگی را انجام دادهایم.
ما عملکرد دیگری نیز در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی عراق داشتهایم که بخواهید به آن اشاره کنید؟
بله در حوزه پالایشگاهی بود. در این بخش هم بخش خصوصی و هم دولتی وارد عمل شدند و قرار شد بخشی از پالایشگاههای عراق را که در کوران حوادث پس از سقوط صدام تعطیل شده بودند دوباره راهاندازی کنند، اما این بار هم به دلیل تحریم آمریکا در کنار رقابتهای سیاسی داخلی عراق، هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. خوشبختانه در حوزه دیپلماسی انرژی زمینه همکاری با طرف عراقی بسیار متنوع است، اما ما نیازمند یک دیپلماسی قوی اقتصادی هستیم تا بتوانیم براساس آن اهداف خود در همکاری با طرف عراقی را ترسیم و سپس با قدرت بسیار زیادی پیگیری کنیم.
آمنه موسوی
منبع: ماهنامه ایران پترولیوم
نظر شما