۱- میزان تولید نفت میدان آذر، روزانه ۶۵ هزار بشکه است که با قیمت این روزهای نفت معادل روزانه ۴ میلیون دلار است. به دست آوردن چنین درآمد پایداری برای دولت بعدی، البته اگر تحریم اجازه فروش نفت را بدهد، اهمیت زیادی دارد.
۲- آذر یک میدان مشترک نفتی با عراق است؛ همسایهای که پس از پایان دوران صدام و تحریم، تلاش کرد با جذب شرکتهای خارجی، بهسرعت مقدار تولید نفت خود را افزایش دهد و البته موفق هم شد و حالا بیش از ایرانِ دوران پیش از تحریم، نفت تولید میکند. اینکه در این طرف مرز، ایران موفق شد این میدان را توسط شرکتهای داخلی توسعه دهد، اتفاق مثبتی است که شیرینی این موفقیت را دوچندان میکند.
۳- آذر، یک میدان نفتی پیچیده است. ساختار زمینشناسی ویژه، حفاری در این میدان را به یکی از سختترین و پرچالشترین حفاریها تبدیل کرده است. ترکیب سیال میدان آذر حاوی درصدهای بالایی هیدروژن سولفوره و دیاکسیدکربن است که شرایط خورندهای ایجاد میکند و موجب استفاده از آلیاژهای ویژه مقاوم در برابر خوردگی در تجهیزات درونچاهی، خطوط لوله و تأسیسات سرچاهی و فرآورش شده است. نزدیکی به گسل زاگرس هم حساسیتهای میدان را افزایش داده است. عمیقترین و سنگینترین لولههای جداری سطحی کشور با عمق بیش از ۲ کیلومتر و وزن ۵۰۰ تن، در چاههای آذر نصب شده و بیشترین تعداد مقاطع حفاری برای دسترسی بهینه به لایه مخزنی در سطح میدانهای نفتی کشور با هفت حفره مربوط به میدان آذر است. ضمن اینکه با توجه به فشار و دمای بالای مخزن، میدان آذر جزو میدانهای با فشار و دمای بالا محسوب میشود. چنین پیچیدگیهایی، اهمیت توسعه میدان توسط نیروهای داخلی را دوچندان میکند.
۴- باید بین نفتیها بروید تا ببینید با چه افتخار و غروری، از تلاشها و موفقیتهایشان سخن میگویند. دشواری کار نفتیها، چه مدیرانی که در شرایط تحریم، برای تامین تجهیزات و سرمایه مورد نیاز برای توسعه میدانها با دشواریهای فراوانی مواجه هستند و از شدت فشار کاری و استرس، هر روز موی سفیدی بر چهرهشان اضافه میشود و چه کارکنانی که در سختترین شرایط، دور از خانه و خانواده فعالیت میکنند، چنان است که نمیتوانید اینها را ببینید و با خوشحالی آنها خوشحال نشوید و با غرورشان، احساس غرور نکنید. صحبت از ضرورت جذب شرکتهای بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی، هیچگاه به معنای نادیده گرفتن این تلاشها نیست. سخن بر سر ضرورت سرعت گرفتن توسعه میدانهای نفت و گاز در ایران است که هرچقدر فناوری و سرمایه برای آن جذب شود باز هم کم است. نیروها و شرکتهای داخلی و شرکتها و سرمایهگذاران خارجی دو بال توسعه صنعت نفت هستند که برای صنعت تشنه نفت ایران باید از هر دو بال برای پیشرفت استفاده کرد.
۵- ایران چهارمین ذخایر نفت جهان را دارد، اما هنوز تولیدی متناسب با این ذخایر ندارد. حتی تولید روزانه ۴ میلیون بشکه نفت هم که در شرایط غیرتحریم ثبت شده، برای کشوری با این حجم از ذخایر کم است. کشورهای نفتی دنیا، بهسرعت در حال برداشت منابع نفتی خود هستند، زیرا میدانند تا یکی دو دهه دیگر، این نفت اگر در زیر زمین بماند ارزشی نخواهد داشت و باید این ثروت زیرزمینی، به یک سرمایه ماندگار در روی زمین تبدیل شود، اما در ایران، نهتنها همچنان اسیر تحریم هستیم، بلکه اگر تحریم هم نباشد، عزمی برای جذب شرکتهای خارجی وجود ندارد و حتی گاه، کسانی عدم اتکای بودجه جاری به نفت را با بستن درِ چاههای نفت، اشتباه میگیرند! در کشوری همچون ایران همه ساله باید شاهد افتتاح میدانهایی همچون آذر و افزایش تولیدی به مراتب بیش از آذر باشیم، چون پتانسیل ما بیش از اینهاست. هرچند این موضوع، اهمیت بهرهبرداری از میدان آذر را با وجود همه محدودیتهایی که ذکر شد و همه از آن باخبریم، کم نمیکند.
حمیدرضا شکوهی
روزنامه اعتماد
نظر شما