هشت سال ریاست جمهوری حسن روحانی در زمینه تولید و صادرات نفت با فراز و نشیب بسیار همراه بود. با شروع دوران ریاست جمهوری روحانی در سال ۱۳۹۲، این تصور وجود داشت که تحریمها لغو خواهند شد و در پی آن روابط با جهان خارج و بهویژه غرب بهبود خواهد یافت. در چنین فضایی وزارت نفت بر این باور بود که زمان احیای صنعت نفت و حضور گسترده در بازارهای جهانی فرارسیده است. حتی این تصور وجود داشت که میتوان از اهرم نفت برای بهبود روابط سیاسی با دیگر کشورها بهره برد. دیپلماسی نفتی به یکی از پرکاربردترین واژهها در ادبیات خبری وزارت نفت تبدیل شد و این احساس وجود داشت که اگر وزارت خارجه با ابزار دیپلماسی میتواند راه را بر تجارت و سرمایهگذاری بگشاید وزارت نفت هم میتواند با اهرم نفت به گسترش روابط دیپلماتیک کمک کند. زنگنه کوشید افرادی را با سابقه دیپلماتیک به نفت بیاورد و بخش بینالملل وزارتخانه را تبدیل به قرارگاهی کند برای دیپلماسی نفتی.
وزیر نفت امیدوار به گشایش در روابط با جهان خارج، برنامه تدوین قراردادهای نفتی جدید را دستور کار قرار داد. این قراردادها، موسوم به الگوی جدید قراردادهای نفتی، در پی آن بودند تا با شیرین کردن شرایط مشارکت، سرمایهگذاری شرکتهای نفتی بینالمللی را در ایران تسهیل کنند. تئوری به عمل تبدیل شد و شرکت نفتی توتال فرانسه برای توسعه فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی به ایران آمد. زنگنه با نیمنگاهی به دورنمای همکاری با جهان خارج بازی را آغاز کرد با بنزین. کارتهای سوخت برچیده و بنزین آزاد شد.
در شرایط باور به دورنمای پارادایم همکاری در روابط بینالملل این برنامهها دستیافتنی مینمود، اما از بد روزگار یا بد تحلیل، با روی کارآمدن دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پارادایم کشمکش چیره شد و دورنمای گسترش همکاریها به حاشیه رفت.
توتال از ایران رفت، الگوی جدید قراردادهای نفتی بایگانی شد، واژه دیپلماسی نفتی از ادبیات وزارت نفت حذف و کارت سوخت دوباره جزئی از سازوکار سوختگیری شد. حضور ایران در اوپک کمرنگ شد. اعضای اوپک بیتوجه به حذف یک عضو بنیانگذار از بازار نفت، به بازار جهانی اطمینان دادند که بازار مصرف با کمبود روبهرو نخواهد شد. مشتریان نفتی ایران در آسیا پس از مهلتی ۶ ماهه خرید نفت از ایران را کموبیش متوقف کردند و سیاست نفتی زنگنه شد آرزوهای بربادرفته.
اما در این آخرین روزهای دولت روحانی، مقامهای دولت وی دستاندرکار تئوریزه کردن سیاست جدیدی در زمینه تولید و صادرات نفت هستند. این سیاست جدید را میتوان ترمیدور در نفت نامید. واژه ترمیدور که برگرفته از رویدادهای انقلاب فرانسه است به دورانی اشاره دارد که در آن سیاستهای دوران انقلاب کنار گذاشته شده و سیاستهای پیشین دوباره رواج مییابد.
پس از انقلاب تولید و صدور نفت ایران در ابتدا از ۶ میلیون به ۴ میلیون بشکه نفت در روز کاهش یافت و پس از آن تحت تأثیر تسخیر سفارت آمریکا و جنگ ایران و عراق بهشدت کاهش یافت. پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران شرکتهای آمریکایی که در آن زمان ۸۵۰ هزار بشکه نفت در روز از ایران نفت خریداری میکردند خرید نفت را به حال تعلیق درآوردند.
یک سال پس از آن، تجاوز عراق به ایران آغاز شد و بمباران تأسیسات نفتی، خروج نفت ایران از بازار را شتاب بخشید، به نحوی که تولید نفت ایران اغلب به کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. این تحولات قیمت نفت را در بازارهای جهانی به سه برابر افزایش داد، رویدادی که مقامهای نفتی کشور آن را دستاورد انقلاب اسلامی میدانستند.
زمانی که محمد غرضی وزیر نفت بود و در نشست اوپک اعضا و بهویژه عربستان خواستار افزایش سهم تولید و به تبع آن کاهش قیمتهای نفت بودند، محمد غرضی با رد هرگونه تلاش برای کاهش بهای نفت اعلام داشت: ما با انقلاب خودمان قیمت پس افتاده نفت را از ۱۲ دلار به ۳۶ دلار رساندیم و این قیمت را برای کل جهان سوم حفظ خواهیم کرد (روزنامه کیهان، ۳۱ مرداد ۱۳۶۰، ص ۱۶).
ایران در سالهایی که نفت تحریم نبود و در اوپک نقش ایفا میکرد جزو بازها بود و از قیمتهای بالا دفاع میکرد، اما اکنون ۴۰ سال پس از دفاع از قیمتهای بالا، مقامهای دولت روحانی از معاون اول ریاست جمهوری گرفته تا وزیر نفت بر سیاست بازگشت به تولید ۶ میلیون بشکه نفت در روز که قبل از انقلاب اسلامی رایج بود، تأکید دارند.
اوایل خردادماه اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری در آیین گشایش دوازدهمین کنفرانس ملی اقتصاد کشاورزی ایران اعلام کرده بود: «در ۴۰ سال گذشته به دلایل مختلف نتوانستهایم به جایگاه خود در بازار انرژی دست یابیم. در مقاطعی ایران ۱۰ درصد تولید نفت جهان (بخوانید یک سال پیش از انقلاب) را در اختیار داشته، اما امروز از ۱۰۰ میلیون بشکه تولید نفت حدود ۴ میلیون بشکه در روز در شرایط غیر تحریمی ایران میتواند نفت تولید کند، همچنین ایران میتواند با برنامهریزی بیش از ۷ تا ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز تولید کند. این یک ضرورت است و هرکس مانع آن شود میخواهد ایران را از سرمایه خدادادی خود محروم کند.»
یک روز پیش از سخنان اسحاق جهانگیری و تأکید وی بر سیاست افزایش تولید و حضور گستردهتر کشور در بازار جهانی نفت خام، بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز در آیین امضای تفاهمنامه انجام مطالعات توسعه میدان آزادگان گفت: به نظرم هر دولتی بر سر کار آمد باید رساندن مقدار تولید نفت به رقم روزانه ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه را جزو نخستین برنامههای خود قرار دهد، این مهم افزون بر ایجاد اشتغال، صنایع ایران را فعال و در عین حال قدرت امنیتی ایجاد میکند.
زنگنه افزود: افزایش تولید روزانه نفت به ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه وابستگی نیست، بلکه استقلال از نفت است، زیرا اگر پول نفت در بخش خصوصی سرمایهگذاری و ثروت زیرزمینی به روزمینی تبدیل شود ما از بودجه نفتی فاصله گرفتهایم.
در همین حال، پارسال که دولت دستاندرکار ارائه پیشنویس لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ بود و سازمان برنامه و بودجه سهم صادرات نفت و درآمدهای حاصل از آن را ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز برآورد کرده بود، علی ربیعی در سرمقالهای در روزنامه ایران افزایش تولید و صادرات نفت ایران را نه وابستگی بلکه وابستگی متقابل ارزیابی کرده و همچون زنگنه بر این اعتقاد بود که افزایش تولید نفت به تأمین امنیت کشور کمک میکند.
به این ترتیب، مقامهای دولت روحانی در عرصه نظری بازگشت به دوران افزایش فراوان تولید نفت را ترویج میکنند هرچند از نظر آنان افزایش تولید و صادرات نفت معنا و مفهوم دیگری یافته است. در حالی که قبل از انقلاب تولید ۶ میلیون بشکه در روز وابستگی و اقتصاد کشور تکمحصولی و زایده نظام سرمایهداری جهانی تحلیل میشد، هماکنون افزایش تولید نفت به بیش از ۶ میلیون بشکه نفت در روز وابستگی متقابل و اهرمی برای نیل به استقلال و امنیت ارزیابی میشود.
اما همچنان که زنگنه میگوید اینها توصیههایی است به دولت بعدی که اکنون معلوم شده است سکاندار آن سید ابراهیم رئیسی است. دقیقاً روشن نیست وزیر نفت دولت سید ابراهیم رئیسی چه کسی خواهد بود، اما علیرضا ضیغمی که پیش از این از وی با عنوان مشاور انرژی رئیسی نام برده شده، ایده افزایش تولید و صادرات نفت را با عنوان خامفروشی رد کرده و بر لزوم گسترش بخش پاییندستی و توسعه بخشهای پتروشیمی تأکید کرده است.
حالا روز از نو روزی از نو. دقیقاً همچون هشت سال پیش که حسن روحانی به قدرت رسید، ابراهیم رئیسی پیش از تدوین هرگونه سیاستی برای حضور ایران در بازار نفت ابتدا باید برای لغو تحریمها چارهای بیندیشد.
حشمتالله رضوی
منبع: مردمسالاری
نظر شما