سهم ایران از بازار تجارت گاز جهان در حالی در بخش صادرات اندک است که در دو دهه گذشته، سیاستِگذار از مصرف فرآوردههای نفتی به گاز طبیعی بهعنوان سوخت پاک در سراسر دنیا اجرا شده و ملاحظات محیط زیستی و بهتازگی فقدان امنیت انرژی ناشی از تنشهای بینالمللی سبب شده تا افزایش سهم انرژیهای حاصل از منابع تجدیدپذیر در دستور کار قرار گیرند.
با وجود این، کشور شاید به دلیل حجم بالای مصرف در داخل کشور و نبود مدیریت درست مصرف، بهویژه در بخشهای غیرمولد اقتصادی هنوز نتوانسته بر اساس مصوبههای اسناد بالادستی که تأکید دارد «ایران باید سهمی حدود ۸ تا ۱۰ درصد تجارت گازی دنیا را به خود اختصاص دهد»، به این مهم دست یابد.
نکته عجیب اینکه از منظر مجموع ذخایر گازی، ایران در جایگاه دوم جهان قرار دارد و در تولید این انرژی پاک، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است، اما وضع مصرف گاز در ایران سبب شده ایران در رتبه چهارم پرمصرفترینهای جهان قرار گیرد. بر این اساس، به نظر میرسد رسیدن به نقطه تعادل و وضع مطلوب در نظام عرضه و تقاضا و صادرات گاز کشور نیازمند عزم جدی در تغییر نگاه به این منبع مهم و راهبردی انرژی باشد.
حسینعلی محمدحسینی، مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی گاز ایران براین باور است که ورود صنعت گاز به عرصه صادرات و تغییر در الگوی مصرف انرژی کشور، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
وی همچنین بر لزوم توسعه زنجیره واحدهای پتروشیمی تأکید بسیار دارد، زیرا معتقد است این مهم میتواند نقشی بسزا در بهبود عملکرد صنایع داخلی و صادرات گاز داشته باشد. مشروح گفتوگوی پایگاه اطلاعرسانی شرکت ملی گاز ایران با محمدحسینی را در ادامه بخوانید.
***
توضیح دهید که ایران به لحاظ برخورداری از ذخایر گاز در جهان و مقدار تولید و مصرف در چه جایگاهی قرار دارد؟
بر اساس گزارش شرکت ملی نفت ایران، ایران با بیش از ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر گاز باقیمانده، سهمی معادل ۱۶.۶ درصد از کل ذخایر اثباتشده گاز جهان را در اختیار دارد و براساس گزارش بررسی آماری شرکت بیپی در سال ۲۰۱۹، ایران با بهرهمندی از ۳۲ تریلیون مترمکعب ذخایر گازی، از این منظر در رتبه دوم جهانی قرار دارد.
در سطح ملی نیز گاز طبیعی با اختصاص سهم بیش از ۷۵ درصد در سبد انرژی اولیه، بهعنوان کلیدیترین حامل انرژی کشور مطرح است. با توجه به سیاست اتخاذشده در سه دهه گذشته مبنی بر توسعه گازرسانی به اقصی نقاط کشور و جایگزینی آن با سوختهای مایع بهمنظور بهرهبرداری عموم مردم از گاز طبیعی و صادرات فرآوردههای نفتی، در کنار عواملی مانند سطح پایین بهرهوری انرژی در نیروگاهها، صنایع عمده، ساختمانها و درصد بالای تلفات انرژی در زنجیره تولید، شرایط به سمت افزایش قابل توجه مصرف گاز طبیعی سوق یافته است.
این موضوع سبب شده ایران سومین تولیدکننده گاز طبیعی و در عین حال، چهارمین مصرفکننده گاز در جهان باشد. مصرف فزاینده گاز به نسبت تولید، سبب شده حتی با وجود اجرای طرحهای توسعه فازهای مختلف میدان مشتری گازی پارس جنوبی، کشور در ماههای سرد سال با ناترازی تولید و مصرف گاز طبیعی روبهرو شود.
به طور طبیعی اگر این وضع بهدرستی مدیریت نشود، مشکل یادشده در ماههای گرم سال نیز یک چالش خواهد بود و حل این مشکل نیازمند مدیریت صحیح در هر دو سوی عرضه و تقاضاست.
ماههای اخیر بهواسطه تنشهای بینالمللی، بحث تولید، تأمین و مصرف گاز در سطح جهانی برجسته شده است، این وضع چه تاثیری بر صنعت گاز کشور خواهد داشت؟
بحث توجه بیشتر به مصرف گاز به نسبت دیگر حاملهای انرژی، موضوعی است که نه در چند ماه اخیر بلکه در دو دهه گذشته بهدلیل مطالبات اجتماعی و ملاحظات محیط زیستی در سطح جهانی بهویژه در کشورهای توسعهیافته بیشتر مورد توجه واقع شده است.
جهان اکنون در حال گذار از دوره مصرف انرژیهای فسیلی به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر است و در این بین، نقش گاز بسیار پررنگ است، اما تحولات اخیر در سطح جهان و مسائل ژئوپولیتیکی سبب شده این اهمیت دوچندان شود. درباره تأثیر این تحولات و روندها بر صنعت گاز کشور، شرکت ملی گاز ایران بهعنوان یگانه متولی پالایش و توزیع گاز در کشور، برنامههای مفصلی برای ارتقای شاخصهای بهعهده گذاشتهشده خود دارد.
ما متناسب با حجم ذخایر گاز طبیعی که داریم باید سهم مشخصی از تجارت گاز دنیا را داشته باشیم چه با خط لوله چه با گاز طبیعی مایعشده (الانجی) یا هر روش مرسوم دیگر. اکنون مطابق اسناد بالادستی مصوب، ایران باید ۸ تا ۱۰ درصد تجارت گاز دنیا یعنی بیش از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب از سبد تجارت گاز دنیا را در اختیار داشته باشد، اما بنا به دلایلی، نیل به این هدف تاکنون میسر نشده است.
از این رو اکنون ضرورت اینکه با هدف صادرات گاز و ورود به بازارهای جهانی، دست به اصلاح قوانین و مقررات زده شود، بیش از هر موضوع دیگری برای صنعت گاز کشور ملموس است. در عصر حاضر، به نوعی امنیت و اقتصاد ما با مصرف گاز در هم تنیده شده است. اغلب پیشبینیهای نهادهای معتبر بینالمللی فعال در انرژی معتقدند عصر حاضر عصر گاز است، بنابراین شایسته و بایسته است که به صنعت گاز با یک رویکرد حاکمیتی مبتنی بر اصول اقتصادی باور داشته باشیم و تمام ملزومات رسیدن این شرکت به سطح بینالمللی را فراهم کنیم.
منظور شما از نگاه با رویکرد حاکمیتی و مبتنی بر اصول اقتصادی به صنعت گاز چیست؟
بهطور مشخص باید سیاستگذاری متفاوت نسبت به گذشته در دو بخش عرضه و تقاضای گاز در کشور انجام شود.
ضرورت دارد نقش بنگاهداری اقتصادی را پررنگتر کنیم. اقدامهای مهمی مانند اصلاح اساسنامه شرکت ملی گاز ایران که صرفنظر از رویکرد خدماتی و افزایش رفاه خانوار، بتواند اهداف اقتصادی خود را داشته و دولت را از سود صادرات بهرهمند ساخته و شرکتهای خصوصی را به سودآوری برساند، از اهم این موارد است.
این یعنی اکنون وضع صادرات گاز کشور در نقطه مطلوب نیست، دلیل این وضع چیست؟
خوشبختانه رویکرد وزارت نفت و شرکت ملی گاز ایران، افزایش سهم صادراتی گاز است، بهطوری که در پنج ماه نخست امسال در مقایسه با ۵ ماه مشابه پارسال، رشد ۱۹ درصدی صادرات گاز را داشتهایم، اما واقعیت این است که به دلیل اینکه اقتصاد ما (بهویژه در بخش صنایع) وابسته به گاز شده، از این رو فرصتهای صادراتی را از دست دادهایم.
از طرفی، خیلی از صنایع سنگین و عمده ما به گاز وابسته شده و بسیاری هم سودآوریشان بهواسطه آن است که بتوانند از خوراک با قیمت پایین استفاده کنند. اگر تخصیص گاز به این صنایع با قیمت قابل رقابت و با هزینه فرصت صادراتی باشد، بسیاری از بنگاههای اقتصادی ما زیانده به نظر میآیند، بنابراین تا زمانی که نتوانیم با مدیریت مصرف و توزیع بهینه گاز، ذخیرهای از این انرژی پاک را داشته باشیم، نمیتوانیم تلاش چندانی برای گرفتن سهم بیشتر در تجارت جهانی گاز داشته باشیم.
پس به نظر شما، راهکار عبور از این وضع و رسیدن به شرایط مطلوب برای صادرات چیست؟
تصور میکنم با توجه به اهمیت روزافزون توسعه صنعت گاز در اقتصاد کشور، لازم است تدابیر جدی در حوزه انرژی کشور اتخاذ و اجرا شود.
مقام معظم رهبری با نامگذاری سال ۱۴۰۱ با عنوان تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین، خط مشی کلی سیاستهای اجرایی را مشخص کردهاند. هرچند این خطمشی فقط مختص به سال ۱۴۰۱ نیست؛ بلکه باید در دهههای گذشته نیز مدنظر میبود و تصمیمها و سیاستها بر مبنای آن اتخاذ میشد، اما اکنون که مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته باید با جدیت بیشتری پیگیری شود پس لازم است در نخستین گام با بهرهبرداری بهینه از منابع موجود، نسبت به فراهم کردن زمینههای لازم برای توسعه صنعت گاز اقدام کرد.
بهینهسازی مصرف گاز در بخشهای مختلف اقتصاد و حمایت از توسعه شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و شرکتهای خدمات انرژی از جمله سیاستهایی است که میتواند در اجرای این منظور مدنظر قرار گیرد. در همین ارتباط، ضروری است که با تعیین معیارهای لازم، ابزارهای حمایتی، متوجه مؤثرترین و کارآمدترین شرکتهای دانشبنیان که بیشترین اثرگذاری را در توسعه صنعت بهعهده دارند، شود.
در عین حال، توسعه صنعت گاز و ارتقای منافع ملی نیازمند هماهنگی همه بخشها در استفاده بهینه از منابع گاز طبیعی (افزایش بازده مصرف گاز طبیعی) همچنین همراهی مردم در بهینهسازی مصرف است. مدیریت مصرف و کاهش شدت مصرف انرژی یکی از رئوس چرخشهای تحولآفرین در سند تحول دولت مردمی است که بهمنظور ایجاد تغییر مطلوب در زیرساخت انرژی کشور، پیشبینی شده است.
از سویی طراحی و راهاندازی بازار گواهی صرفهجویی انرژی همراه با تغییر شرایط عمومی قراردادهای نفتی و دیگر حمایتهای دولتی، اجرای طرحهای جمعآوری گازهای مشعل و پایش مصرف در کل زنجیره تولید تا مصرف انرژی، از دیگر عوامل مؤثر در توسعه صنعت گاز است که در سند تحول مردمی نیز به آن اشاره شده و پیادهسازی دقیق آن در حوزه نفت و گاز کشور میتواند به ارتقای زیرساختهای این حوزه منجر شود.
نظر شما