۲۲ فروردین ۱۳۸۴ - ۱۱:۱۰
  • کد خبر: 49472
تصمیمی‌مشترک برای صادرکنندگان گاز طبیعی‌

هم اکنون با توجه به جریان بازار نفت ، قیمت گاز رو به فزونی گذاشته است و همین سبب می‌شود نگاهی جدی تر به مقوله بازار جهانی گاز انداخته شود ،چرا که به گفته کارشناسان روند کنونی افزایش قیمت نفت ، قیمت دیگر فرآورده‌ها بخصوص گاز را افزایش خواهد داد.

کشف منابع عظیم گاز در پارس جنوبی که آن را بزرگترین منبع مستقل گازی جهان می‌دانند ، ایران را در جدول بزرگترین کشورهای دارای گاز جهان به ردیف دوم ارتقا داده است. این موضوع سبب می‌شود که هر تحولی در بازار گاز جهان از منظر ایران دارای اهمیتی بسزا بشود.از همین رو نگاه ایران به مقوله بازار گاز نگاهی جدی است ،زیرا ایران با وجود منابع عظیم گاز ،جایگاهی مناسب در بازار صادرات ندارد و از همین رو کارشناسان معتقدند ایران با دست یازیدن به فناوری‌های صادراتی نظیر<ال ان جی> و <جی تی ال> در ده سال آینده جدی تر به بازار می‌نگرد. بازار گاز به طور طبیعی یک بازار رقابتی است ، زیرا به دلیل محدودیت‌های تکنیکی و از نظر ایمنی دو سوی بازار یعنی عرضه و تقاضا برخلاف دیگر بازارهای انرژی در میان مدت مشخص هستند. به همین دلیل ملاحظات معمول بازار مانند پیشی گرفتن تقاضا بر عرضه که به افزایش قیمت‌ها می‌انجامد، یا افزوده شدن عرضه که باعث روند سقوطی قیمت می‌شود کمتر بر این بازار حکمفرماست . با این وجود در سال‌های اخیر از ایجاد سازمان صادر کنندگان گاز در کنار اوپک سخنانی به میان می‌آید، در حالی که به نظر نمی‌رسد چنین سازمانی تشکیل شدنی باشد، زیرا سه کشور روسیه ، ایران و قطر به تنهایی بیش از نیمی‌از گاز جهان را در اختیار دارند و از همین رو هیچ تشکیلاتی توان رقابت با این سه کشور را ندارد.با این حال برخی اقتصاددانان بر این باورند که سرانجام یک روز بازار جهانی گاز طبیعی می‌تواند بازار جهانی نفت را پشت سر گذاشته و وجهه‌ای بین‌المللی کسب کند. بسیاری از اقتصاددانان انرژی و تحلیلگران معتقدند که به نظر نمی‌آید سازمانی که قادر به دیکته کردن قیمت‌های جهانی گاز و میزان عرضه آن در بازارهای جهانی باشد، بتواند حتی زمانی که گاز طبیعی مایع (ال ان جی) به یک سوخت عمومی‌تبدیل شد، همانند نفت آن را در تانکرها کرده و روانه بازار کند. خبرگزاری آسوشیتدپرس در تحلیلی جامع، چالش‌های پیش روی این سازمان گازی را در مقایسه با سازمان نفتی بررسی کرده و نظرات مختلف را در این خصوص جویا شده است. دانیل یرگین، که کتاب معروف جایزه‌اش پولیتزر را برای او به ارمغان آورد، می‌گوید: این دو بازار کاملا با هم متفاوتند. وی معتقد است که بسیار بعید به نظر می‌رسد ساختاری که برای اوپک در نظر گرفته شده، برای گاز طبیعی کارساز باشد. به عنوان مثال، یرگین معتقد است، تولید <ال ان جی> تقریبا در بیشتر کشورها صورت می‌گیرد و این نیاز به وضوح احساس می‌شود که به نسبت نفت و نیازی که کشورها به یکدیگر دارند، باید وابستگی بیشتری بین کشورهای مصرف کننده و تولید کننده گاز به وجود آید. در عین حال، این نکته را نیز نباید فراموش کرد که بیشتر گاز طبیعی مصرفی در حال حاضر همچنان از طریق خط لوله منتقل می‌شود. همانطور که عربستان سعودی پادشاه مطلق نفت است، روسیه نیز چنین امتیازی را در خصوص بازار گاز طبیعی از آن خود کرده است. در واقع، روسیه 30درصد از ذخایر گاز دنیا را در خود جای داده است. ایران از این لحاظ با 15درصد ذخایر گازی بعد از روسیه قرار دارد. بر پایه این گزارش، ایران و هشت کشور دیگر عضو اوپک در مجموع 43درصد ذخایر اثبات شده گاز طبیعی را در خود جای داده اند. اما دیوید ویکتور، تحلیلگر انرژی معتقد است، وجود ذخائر عظیم گازی به مفهوم موفقیت در تولید <ال ان جی> نیست. وی چنین پیش بینی می‌کند که در آینده کشورهای پیشرو در بازار جهانی <ال ان جی> احتمالا کشورهایی با بیشترین ذخایر گازی نیستند، بلکه کشورهایی هستند که بهترین زمینه‌ها را برای سرمایه‌گذاری‌های خصوصی به منظور جلب فناوری مورد نیاز پروسه تهیه <ال ان جی> فراهم می‌کنند. شاید به همین دلیل باشد که <ال ان جی> به نسبت نفت، نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتری دارد. بر همین اساس، به عقیده ویکتور، تولید کنندگان در صدد آن هستند که برای جبران هزینه‌های اضافی، تولید این نوع سوخت را به حداکثر برسانند. برعکس، نفوذ اوپک در بازار جهانی نفت باعث می‌شود که علاوه بر حداکثر تولید و به دست گرفتن نبض بازار در این خصوص، سازمان بتواند در زمینه مازاد تولید، افزایش قیمت و زمان افزایش تولید نیز رهبری را در بازار به دست گیرد. به این ترتیب، شاید کمی‌اغراق آمیز باشد که تصور کنیم سازمانی مشابه سازمان کشورهای صادر کننده نفت می‌تواند برای کشورهای تولید کننده <ال ان جی> به وجود آید. به هرحال، هر سازمانی پس از تاسیس، بیشتر به دنبال ایجاد فرصت‌های طلایی برای سرمایه‌گذاری‌های خارجی در این بخش است و کمتر کشوری یا شرکت بین‌المللی حاضر می‌شود در جایی و برای چیزی سرمایه‌گذاری کند که برگشت سرمایه آن مشکوک به نظر می‌آید. در همین زمینه، دونالد نرمن، اقتصاددان ارشد <ام ای پی آی>، معتقد است که بازیگران بزرگ تجارت <ال ان جی> در آینده، کشورهایی هستند که قصد ساختن تجهیزات گرانقیمت را در این زمینه دارند. به عنوان مثال، نروژ تنها با داشتن 4/1 درصد ذخائر گاز طبیعی دنیا، می‌تواند با ساختن نیروگاه‌های بزرگ، به یک صادر کننده بزرگ <ال ان جی> در دنیا تبدیل شود. گاز طبیعی مایع یا ال ان جی مایعی بی رنگ و بی بوست که با میعان گاز طبیعی در دمای منهای 162درجه سانتیگراد به دست می‌آید. حجم گاز طبیعی پس از مایع شدن به یک ششصدم تقلیل پیدا می‌کند و این حجم باعث می‌شود تا امکان انتقال آن به وسیله کشتی‌های مخصوص به نقاط مختلف و بسیار دورتر از محل گاز طبیعی میسر شود. در محل مصرف گاز طبیعی مایع در مخازن مخصوص نگهداری می‌شود و سپس به وسیله آب دریا تا منهای 40یا منهای 50درجه سانتیگراد گرم می‌شود و به گاز تبدیل می‌شود و مورد استفاده در شبکه گاز یا تولید برق قرار می‌گیرد. پاک بودن دود حاصل از سوخت گاز مایع طبیعی در مقایسه با دود سایر سوخت‌ها ، به همراه نداشتن باران‌های اسیدی یا سایر مواد آلوده کننده همچنین نبود <سولفور سدیم> و وانادیوم در LNG که عناصر ایجاد کننده پوسیدگی ماشین‌ها هستند از جمله مزایای گاز مایع طبیعی به شمار می‌رود. برخی تحلیلگران پیش از این پیش بینی کرده بودند که با توجه به روند رو به رشد گرایش به استفاده از <ال ان جی> به جای نفت، بسیاری از کشورهای عضو اوپک سعی دارند با گرفتن این بازار، عرضه آن را در دست گرفته و بهای این ماده سوختی را همانند نفت به بازار گاز دیکته کنند. این در حالی است که در عمل برای بسیاری از کشورهای برخوردار از گاز طبیعی ، فناوری ال ان جی در عمل دست نیافتنی است.این در حالی است که جورج استرزینگر، مدیر اجرایی پروژه‌های انرژی‌های تجدید پذیر، می‌گوید: بدون کوچکترین شکی در این زمینه، باید مطمئن بود که اوپکی‌ها در این خصوص پاسخ مثبت خواهند داد. همانطور که این کار با نفت خام انجام شده، کنترل گاز در آینده نیز با کشورهایی خواهد بود که ذخایر گازی دارند. در واقع، تعیین کننده اصلی همانند نفت، دارندگان آن ماده سوختی هستند. اوپک بدون شک در این زمینه نیز تسلطی خواهد یافت که دست کم با تسلط آنها در نفت، قابل قیاس خواهد بود.از سال 2001، هر ساله بیش از ده‌ها کشور صادر کننده گاز دور هم جمع شده و در خصوص منافع مشترک با یکدیگر بحث و تبادل نظر می‌کنند.امسال (2005) نیز، به گفته عبدالله حمد بن العطیه، وزیر انرژی قطر، 15 کشور عضو گروه صادرکنندگان گاز دور هم جمع شده و با بحث و تبادل نظر با یکدیگر، به دنبال <هماهنگ کردن نظریات و یافتن منافع مشترک خود> خواهند بود. مهندس زنگنه وزیر نفت تاسیس چنین نهادی را در سال‌های نزدیک غیرعملی می‌داند و معتقد است که چنین نهادی در حال حاضر بیشتر یک نهاد مشورتی می‌تواند باشد. وی می‌گوید: از سال1379بحث های مفصلی را شروع کردیم تا سازمانی برای این موضوع تشکیل دهیم ، اما هیچکس با ما همراه نبودو بیشتر مخالف بودند. در نهایت ما با ظرافت یک اجلاس سالانه را تشکیل دادیم و جا انداختیم و اجلاس سالانه را نهادینه کرده و به تصویب رساندیم و اصولی را برای آن تدوین کردیم.در اردیبهشت 1380اجلاس تاسیسی آن در تهران برگزار شد و 12کشور در آن شرکت کردند. اجلاس دوم در الجزایر بود ، اجلاس سوم در قطر و اجلاس چهارم در مصر برگزار شد و اجلاس پنجم هم قرار است سال آینده در ترینیداد و توباگو باشد و قرار است 14یا 15کشور که همه از بزرگان تولیدکننده هستند بیایند. وی می‌افزاید: این اجلاس فعلا یک اجلاس مشورتی استو اعضا در آن تبادل اطلاعات و نظر می‌کنند و سعی می‌کنند فرم‌های قرارداد را نزدیک کنند. فعلا بحث بازار و قیمت نیست. ولی در آینده ممکن است این بحث هم مطرح شود.منتها دو مساله را باید در نظر بگیریم. اول این که طبیعت بازار گاز با بازار نفت متفاوت است و قیمت گاز یک قیمت محلی ، منطقه ای و قیمت جهانی است و دوم این که اوپک هم در دهه اول حیات جز تشکیل جلسات تشریفاتی کاری نداشت و از اواسط دهه 1970اوپک اهمیت پیدا کرد.به همین دلیل خیلی هم نباید عجله کنیم که بعد از چهار یا پنج سال به جای مهمی‌ برسیم. همین چند اجلاس هم از جهت تبادل اطلاعات مهم بوده و اصلا باید توجه داشت که ما نباید کاری کنیم که مصرف کننده تصور کند ما در صدد تشکیل کارتلی علیه او هستیم. امنیت عرضه انرژی مساله مهمی‌برای ماست و ما می‌گوییم برای امنیت تقاضا باید به مقدار کافی پول برای سرمایه گذاری داشته باشیم و اگر درآمد نداشته باشیم نمی‌توانیم سرمایه گذاری کنیم و همین اتفاقی که الان افتاده می‌افتد. یعنی قیمت‌ها بالا می‌رود و بنابراین ما به دنبال نهادی هستیم که منافع دوطرف را تامین و تثبیت کند. هم اکنون با توجه به جریان بازار نفت ، قیمت گاز رو به فزونی گذاشته است و همین سبب می‌شود نگاهی جدی تر به مقوله بازار جهانی گاز انداخته شود ،چرا که به گفته کارشناسان روند کنونی افزایش قیمت نفت ، قیمت دیگر فرآورده‌ها به خصوص گاز را افزایش خواهد داد.هم اکنون رشد میزان تقاضای جهانی نفت و کاهش رشد تولید غیر اوپک با ناتوانی یا بی میلی اوپک برای افزایش ظرفیت کافی به منظور تامین رشد میزان تقاضا در چند سال آینده همزمان شده است، در مطالعات اخیر که در موسسه مشاوره نفتی< در بازار فروشنده محور آمده است: آیا ما برای بازی جدید آمادگی داریم؟، فریدون فشارکی معتقد است نتیجه این امر افزایش قیمت نفت خام متوسط تگزاس غربی (WTI) به 70 تا یکصد دلار در هر بشکه است. فشارکی گفت: از چشم انداز عرضه ناکافی نفت می‌توان پیش بینی کرد که قیمت‌های نفت خام در اوایل سال 2008 میلادی افزایش قابل توجهی داشته باشد و این تاثیرات عمیق نه تنها بازارهای نفت بلکه مجموع بازارهای انرژی را تحت الشعاع قرار خواهد داد. قیمت‌های بالای نفت حتی باعث افزایش بیشتر قیمت‌های گاز خواهد شد و این روند ممکن است با افزایش قابل توجه میزان تقاضا برای < LNG >تشدید شود، امریکا که به تازگی توسعه بازار خود را شروع کرده است بیشترین میزان این رشد را به خود اختصاص خواهد داد و در نظر دارد تا سال 2010 به دومین وارد کننده بزرگ LNG در جهان تبدیل شود و در سال 2015 ژاپن را که اولین وارد کننده بزرگ LNG در جهان است پشت سر بگذارد. فشارکی می‌گوید ورود یک واردکننده بزرگ مثل امریکا به بازار در یک دوره زمانی کوتاه با توجه به قیمت‌های بالای نفت مطمئنا سبب افزایش قیمت‌هایLNG و باعث کمبود عرضه آن در بازار می‌شود به ویژه با توجه به اینکه در چند سال گذشته برای توسعه بخش بالادستی به منظور افزایش میزان عرضه مشکلاتی به وجود آمده است، تا همین اواخر در بیشتر بازارهای خارج از آسیا گاز با احتساب هزینه حمل و نقل ارزان تر از نفت بوده است اما این شرایط تغییر کرده است زیرا هزینه‌های سوخت‌های جایگزین برای استفاده کنندگان از گاز در بخش‌های پتروشیمی‌و نیروگاه‌ها به دنبال افزایش قیمت‌های نفت بشدت افزایش یافته است. فشارکی می‌گوید: < درحال حاضر بازارهای نفت و گاز دارای دو روند عمده هستند، اول همگرایی قیمت‌های نفت و گاز، دوم همگرایی قیمت‌های گاز در مناطق مختلف جهان، می‌توان گفت هردو روند یکسان هستند و برای ما یک بازار جدید تمام عیار معرفی می‌کنند با وجود این هنوز بیشتر خریداران و فروشندگان عوارض این امر را درک نکرده اند>. به دلیل اینکه تولید گاز در امریکای شمالی ثابت است و یا روند نزولی طی می‌کند قیمت گاز در امریکا افزایش یافته است، قیمت گاز در حال حاضر 6 دلار در هر> رئیس اجرایی < BG >در بسیاری از موارد قیمت‌های ملاک قیمت گذاری تک محموله‌های LNG در آسیا است. براساس نوشته نشریه < World gas intelligence > در گزارش محرمانه ای که اخیرا گروه مشاوره < Mckinsey >برای مصرف کنندگان انرژی در آسیا ارائه شده است پیش بینی می‌شود که Henry Hub در چند سال آینده حتی برای قراردادهای بلند مدت LNG در آسیا به عنوان قیمت مرجع مورد استفاده قرار خواهد گرفت. رقابت برای خرید LNG در داخل آسیا هم رو به افزایش است، چین و هند تا پایان این دهه سالانه به 40 میلیون تن دیگر LNG نیاز دارند و پیش بینی می‌شود میزان تقاضای واردکنندگان سنتی این فراورده نیز همچنان در سطح بالایی باقی بماند، فشارکی عقیده دارد این مسئله بازار LNG آسیا را به سوی فروشنده سالار سوق می‌دهد به طوری که قراردادهای مدت دار به سمت و سویی پیش می‌رود که انعکاسی از واقعیات جدید باشد. فشارکی تصریح کرد: تا سال 2002 فروش LNG در آسیا بر اساس آن چه که آن را < قراردادهای میراثی> می‌نامند انجام می‌شد، قراردادهایی که دارای شرایط انعطاف ناپذیر بوده و قیمت‌های آن بطور گسترده ای بر مبنای قیمت‌های نفت تعیین می‌شد، پس از آن نیز بازار به سمت مرحله دوم پیش رفت. از مشخصات ویژه این مرحله می‌توان به انعطاف پذیری بیشتر و قیمت‌های کمتر که مورد رضایت خریداران بود اشاره کرد و این مشخصات به علت وابستگی کمتر به قیمت‌های نفت ایجاد شد، یک قرارداد عرضه LNG میان Ras Gas و Petronet LNG کنسرسیوم دولتی واردکننده LNG هند منعقد شد و قرارداد دیگری هم بین شرکت ملی نفت فلات قاره چین و Australias Northwest Shelf به امضا رسید که نشانگر امتیازاتی است که خریداران جدید در این مرحله کسب کرده اند. تحت شرایط قراردادهای موجود خریداران کره ای و ژاپنی در سال 2003 به طور متوسط به ترتیب 4 دلار و 73 سنت و 5 دلار در هر میلیون BTU پرداختند که این میزان در سال 2004 افزایش یافت و به ترتیب به 5 دلار و 14 سنت و 5 دلار و 73 سنت رسید اما در ژانویه 2004 ، هند با عقد یک قرارداد واردات LNG را از Ras Gas در یک قرارداد 25 ساله شروع کرد، قیمت LNG خریداری شده در این قرارداد برای 5 سال اول ثابت و معادل 8/2 دلار برای هر میلیون BTU است. تصور می‌شود قیمت LNG برای خریداران چینی حتی پائین تر باشد در فرمول قیمت گذاری LNG خریداری شده توسط هند حداکثر قیمت نفت خام 24 تا 26 دلار در هر بشکه در نظر گرفته شده است، این قراردادهای مرجع به دیگر خریداران از جمله < اوساکا گاز> ژاپن و شرکت تولید فولاد < پاسکو> کره این فرصت را داد تا امتیازات مشابهی را کسب کنند. فشارکی می‌گوید: اما بار دیگر این شرایط در حال دگرگونی است، آسیا در حال تبدیل شدن به یک بازار فروشنده محور است و تولیدکنندگان از پذیرش سقف قیمت سر باز می‌زنند و بر تجدید نظر در قیمت‌ها اصرار دارند همچنین قراردادهای کوتاه مدت تر را هم نمی‌پذیرند، قیمت‌ها به زودی حتی به بالاتر از سطح مرحله دوم که به آن اشاره شد افزایش خواهند یافت و حتی بالاتر از سطح قیمت قراردادهای قدیمی‌اولیه قرار خواهند گرفت. در حال حاضر ممکن است علائم بازار به حد قوی نباشد که باعث شود خریدار یا فروشنده استراتژی خود را تغییر دهد این به آن معناست که خریداران ممکن است هنوز زمانی را برای توقف در شرایط مطلوب خود در اختیار داشته باشند. منبع: روزنامه دنیای اقتصاد، ویژه نامه عسلویه، یکشنبه 21 فروردین 1383
کد خبر 49472

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =