در میان این همه عامل و مؤلفه در پدیداری آلودگی هوا که به گفته یک مقام شورای شهر تهران ۲۳ دستگاه در آن نقش دارند، بیشتر توجهها معطوف مازوت شده است، چرا چنین رابطهای برجسته شده و به زعم تکرار و تأکید چندباره وزارت نفت بر استفاده نکردن از مازوت در نیروگاههای تهران، این رابطه همواره به رخ کشیده میشود؟
نخست، ﻛﻬﻦالگوها عناصر ساختاری اسطورهسازی هستند که همواره در روان ناهشیار بشر وجود دارند و زمینهای برای نشاندادن واکنشهای مشابه به محرکهای معین فراهم میکنند. به یک معنا کهنالگو نوعی تمایل ساختاری است که اولاً نهفته است و در ثانی بیانگر محتویات و فرآیندهای پویای ناخودآگاه جمعی بوده و ثالثاً در هیئت سیمای تصاویر ابتدایی ظاهر میشود.
دوم، در ماههای ابتدایی سرما در نیمهی دوم سال پدیدهی آلودگی هوا در بعضی از شهرها و کلانشهرهای کشور رخ میدهد. برخی عوامل جوی (موضوع علم هواشناسی و جغرافیا) در برخی شهرهای صنعتی (موضوع علم اقتصاد) در برخی کلانشهرها (موضوع علم سیاست و جمعیتشناسی) به دلایل بیشتر فناورانه (موضوع علوم مهندسی) از منظر برخی پدیدههای جمعی نظیر حملونقل درونشهری (موضوع صنعت، فناوری تولید، انسانشناسی و جامعهشناسی شهری) در شکلگیری این وضع آلودگی سهم دارند.
سوم، به نظر میرسد با اندکی تسامح میتوان رابطه آلودگی هوای تهران و مازوت در فصل سرد را نوعی کهنالگو تلقی کرد. چنانکه ذکر شد کهنالگوها در برخی مواقع ابتداییترین تصاویر را برای مخاطب ایجاد میکند بنابراین مخاطب بدون هیچگونه زحمت فکری به نتیجه رابطه میرسد و آن را درونی میکند.
کهنالگوها فقط نام یا تصورهای فلسفی نیستند بلکه اجزایی از خود زندگی هستند که به طرز جداییناپذیر از طریق عواطف به انسان مرتبط میشوند. درگیرسازی عواطف انسانی بخش مهمی است. رسانهها در این مقطع به تعداد تلفات انسانی در هر سال بابت آلودگی هوا توجه نشان میدهند بدون اینکه به خود زحمت تهیهی یک گزارش تحقیقی مستقل بدهند.
آنها هر کلامی را که از زبان مدیران همه بخشهای مختلف دولتی و شهری بیرون آمده در کنار یکدیگر قرار میدهند و بدون اعلام نتیجهای قطعی، در عمل نتیجهگیری را بهعهده مخاطب میگذارند؛ مخاطبی که شاید در این خفقان آلودگی به هر موضوعی فکر میکند جز به دریافت نتیجه از یک گزارش رسانهای!
چهارم، مدیران شهری هر ساله در مقطع بروز آلودگی هوا به جنبوجوش افتاده و به سیاق سالهای گذشته از مازوت بهعنوان دلیل اصلی آلودگی یاد میکنند. این در حالی است که درباره پدیده مهم منابع آلاینده در تهران ممکن است آمارها و اعداد متفاوتی وجود داشته باشد. در یک مطالعه در سال ۱۳۹۸ بر اساس دادههای شهرداری تهران، سهم عوامل آلاینده به تفکیک آلایندههای گازی و ذرات معلق محاسبه شده، که بیشترین مقدار آلایندگیهای گازی محصول خودروهای سواری و موتورسیکلتهاست.
در مقام بعدی نیروگاهها و کامیونها و صنایع تهران قرار دارند. نیروگاهها سهم اندکی دارند زیرا اکنون سالهاست حتی یک قطره مازوت برای استفاده در نیروگاهها در اختیار آنها قرار نگرفته است. در بحث ذرات معلق نیز کامیونها و خودروهای سواری در مقام نخست تولید ذرات معلق آلاینده هستند. به بیان دیگر منابع متحرک بهویژه خودروها و موتورسیکلتها و خودروهای سنگین عمدهترین منابع آلاینده در تهران هستند. با این اوصاف چرا همه تلاش دارند چنین موضوع پردامنه و پیچیدهای را به مازوت تقلیل بدهند؟
پنجم، متأسفانه برخی مسئولان (اعم از مسئولان شهری، نمایندگان مجلس و غیره) رویه مسئولانهای در رویارویی با آلودگی در پیش نگرفتهاند. طبق آنچه که بارها اعلام شده است، وزارت نفت هیچ محمولهای از مازوت تحویل هیچ نیروگاهی در تهران نداده است. سوخت نیروگاهها از محل گاز طبیعی تأمین میشود.
هنگامی که سرمای هوا رو به شدت میرود، گاز طبیعی با اولویت بخش خانگی مصرف شده و موقت بهطور بسیار محدود ممکن است سوخت گاز نیروگاهها قطع شود تا گاز بیشتری به سمت منازل گسیل شود. در این صورت نیروگاهها در این مقطع محدود از سوخت دوم که همان گازوئیل است استفاده میکنند.
در نیمه نخست سال همه مخازن نیروگاهها پر میشود تا در صورت نیاز از آن استفاده شود. در این فرآیند هیچ ردی از مازوت به چشم نمیخورد. درواقع نمیتوان چنین موضوعی را از چشم این همه کارکنان نیروگاه و متصدیان حمل و مهندسان و افراد دخیل در صنعت نفت و نیرو مخفی کرد با این وجود باز هم موضوع مازوت مطرح است.
شاید یک دلیل این باشد که تعبیر قراردادی در کهنالگوها غیرممکن مینماید. به همین دلیل است که از حیث آکادمیک از اساس مطالعه اسطورهها در مرحله پس از مطالعه کهنالگوها قرار میگیرد. از سوی دیگر به باور برخی کارشناسان این الگوها بهصورت ذخایر تجربی درمیآیند که بهطور مداوم تکرار و بهصورت نوعی انرژی در لایههای عمیقتر ناخودآگاه حک میشوند، بنابراین هرگاه که آلودگی هوا حادث میشود، موضوع باید به هر طریق ممکن به مازوت و نفتکوره ربط پیدا کند.
وقتی که هیچ مستندی ناظر بر تحویل حتی یک قطره نفتکوره و مازوت به هیچ نیروگاهی در تهران یافت نمیشود، آنگاه آن نماینده مجلس شورای اسلامی ادعا مدعی میشود که گازوئیل مصرفی نیروگاهها معادل مازوت است! مهم آن است که این رابطه برقرار شود حتی اگر در قالب گزارههای غیرعلمی و غیردقیق باشد.
زمانیکه مقامهای وزارت نفت و وزارت نیرو اعلام میکنند که یک قطره نفتکوره در نیروگاههای تهران وجود ندارد، آنگاه آن عضو شورای شهر ناچار از توسل به «شنیدهها» میشود.
یک مقام مسئول دیگر نیز ترجیح داده مازوت را کنار بگذارد و آلودگی هوای تهران را گردن خود پایتختنشینان بیندازد. این مقام ادعا کرده که تهرانیها به شمال میروند و آنجا بنزین بیکیفیت میزنند. چرا این شخص پیش از این اظهارنظر به خود زحمت نداده که فرآیند حملونقل سوخت را واکاوی کند تا چنین گزارهای را بر زبان نیاورد؟
ششم، آنچه در کشور ما به وفور یافت میشود، قانون است. اکنون باید مسئولان تراز اول کشور را در برابر این سؤال قرار داد که چرا از ایفا نشدن تعهدهای قانونی بخشها و دستگاههای مختلف کشور چشمپوشی میشود؟ برای نمونه قانون هوای پاک مقرر میدارد که نیروگاهها باید تجهیزات فیلتری مخصوص برای خروجیهای خود بهره گیرند.
آیا این اقدام و دیگر اقدامها مصرح در قانون اجرایی شده است؟ در متن قانون یادشده به نام ۱۷ دستگاه و سازمان اشاره شده که عبارتند از سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت کشور، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت صنعت،معدن و تجارت (صمت)، سازمان ملی استاندارد، خودروسازان داخلی، واردکنندگان خودرو، نمایندگان خودروسازان خارجی، وزارت راه و شهرسازی، وزارت نفت، شهرداری تهران، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، صدا و سیما، سازمان انرژی اتمی.
هفتم) کهنالگوها همه جا هستند. آنها ما را راهنمایی میکنند، به ما الهام میبخشند، بر زندگی ما حاکم هستند و درون هر یک از ما زندگی میکنند. کهنالگوی مازوت نیز از همین دسته است.
هرگز نمیتوان از یک وزارتخانه (برای نمونه نفت یا نیرو) انتظار داشت که یکتنه به جنگ غول آلودگی هوا برود، بلکه لازم است که دیگر دستگاهها و سازمانها و نهادها حسب مورد به تعهدهای خود در بخشهای مختلف پایبند باشند.
باید قبول کرد که اقدامهای منفردانه هیچکدام از دستگاههای یادشده نمیتواند آثار مدنظر قانونگذار را بهدنبال داشته باشد، با این همه به نظر میرسد برخی متولیان امر با هدف فرار از ایفای وظایف قانونی خود، تلاش دارند وظایف مربوطه را به گردن دیگر دستگاهها بیندازند.
پویا نعمتالهی
نظر شما