«طرح ژنرالهای پروژههای سخت ...» این تنها نامی است که میتوانم روی طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز بگذارم، اما چرا «پروژههای سخت؟» پروژههای خطوط انتقال گاز این طرح واقع در استان سیستان و بلوچستان از جمله پروژه «ایرانشهر - چابهار» نمونه عینی و خوبی برای این نامگذاری است.
چنانچه امروز به استان سیستان و بلوچستان سفری داشته و بازدیدی از محل اجرای پروژههای این طرح داشته باشید بهخوبی معنای «پروژه سخت» را درک و احداث چنین پروژهای در این منطقه را گذر از هفت خوان رستم خواهید نامید. احداث «خط لوله ایرانشهر - چابهار» در مسیر ۲۹۰ کیلومتری از میان کوههای سر به فلک کشیده و مسیلهای متعدد، بیشک نشان از توانمندی مثالزدنی ژنرالهای این طرح در شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران دارد.
خوان اول: نبرد با دیو زمان
هنگامی که «پروژه خط لوله انتقال گاز ایرانشهر - چابهار» بهدلیل وقفهها و تأخیرهای طولانی که در اجرای این پروژه طی توافقنامهها و قراردادهای قبلی با پیمانکاران شده بود به طرح خط هفتم و یازدهم سراسری ابلاغ شد بدون شک «زمان» بااهمیتترین موضوع و خوانی بود که باید از پس آن برمیآمدیم که در نخستین گام با تقسیم کار و واگذاری پروژه به چهار پیمانکار برای استفاده از ظرفیت چند پیمانکار داخلی بهصورت همزمان، مهمترین تصمیم در به حداقل رساندن زمان اجرای پروژه را اتخاذ کردیم.
خوان دوم: گذر از میان کوههای استوار و سر به فلک کشیده
به یاد میآورم برای نخستین بار که طی مأموریتی به استان سیستان و بلوچستان سفر کردم، تصور ذهنیام استانی با شرایط جغرافیایی مسطح و ریگزارهای پهناور بود که تا کیلومترها ادامه داشت،اما همه این تصورات زمانی فروریخت که با مسیری سختگذر از میان کوهها در این پروژه مواجه شدم.
شکافتن کوهها و ایجاد مسیری از دل سنگهای سخت و مقاوم که بخش عظیمی از آن به کمک مواد ناریه انجام شد، تنها بخشی از مشکلات پیش رو برای احداث خطوط لوله بود. مسیرسازی «خط لوله ایرانشهر - چابهار» با حجم تقریبی ۱۰ میلیون مترمکعب، تنها یکی از خوانهای واقع در مسیر این طرح در دل دیار رستم بود که با آن روبهرو شدیم.
خوان سوم: نبرد با بیآبی
بیآبی در این دیار سومین خوانی بود که برای مبارزه با آن دست به دعا برمیداشتیم و طلب باران میکردیم. کاهش بارندگیها در سالهای گذشته و خشک شدن چاهها و رودخانهها ما را به تأمین آب مورد نیاز آزمون از دیگر روشها سوق داد. هدایت مسیلها و ایجاد سد موقت برای ذخیره آب مورد نیاز تست یک سکشن و انتقال آن به سکشنهای بعدی تنها راهی بود که ما را به ادامه کار امیدوار میکرد.
خوان چهارم: ایستادگی در برابر سیل
ماهیت زمین منطقه و جذب نشدن آب حاصل از بارندگیهای مقطعی و فصلی، نعمت باران را با جاری شدن سیلاب به تهدید تبدیل میکرد و موجب خسارت به پروژه میشد. بارانهای شدید مقطعی و کوتاهمدت که کیلومترها بالاتر بهوقوع میپیوست سبب سیلاب در مسیر کارگاهها میشد، در حالی که در موقعیت کارگاهها اصلاً خبری از ابر هم نبود و این موضوع همه را غافلگیر و عملیات اجرایی را متوقف میکرد و برگرداندن شرایط به حالت اولیه برای مهیا شدن مقدمات کار موجب صرف زمان و تأخیر در اتمام کار میشد.
خوان پنجم: بادهای موسمی
بادهای موسمی ۱۲۰ روزه معروف سیستان، خوانی است که همه پروژههای این طرح در سطح استان را با چالش جدی مواجه کرده است. وزش طولانیمدت باد در روزهای متوالی با هجوم ریزگردها که بیش از چهار ماه سال جریان دارد فعالیت تیمهای اجرایی خصوصاً جوشکاری و عایقکاری را متوقف و موجب تأخیر در عملیات اجرایی میشود. مدفون شدن لولههای ریسهشده زیر خروارها خاک که توسط بادهای ۱۲۰ روزه سیستان به حرکت درمیآیند و گاه ارتفاع آن به چند متر هم میرسد تنها گوشهای از نبرد بیپایان با بادهای موسمی بود که ما را وادار به تلاش مضاعف کرد.
خوان ششم: کمبود ماشینآلات، نبود امکانات و خدمات مربوطه
خوان ششم، ریشه در محرومیت منطقه و نبود ماشینآلات مسیرسازی در سطح استان و تمایل نداشتن دستگاهداران دیگر استانها برای فعالیت در این منطقه است. وجود پروژههای مشابه در دیگر نقاط کشور که از آبوهوای مناسبتری برخوردار بوده و از نظر بُعد مسافت هم نزدیکتر بودند سبب نبود انگیزه آنان برای ورود به میدان نبرد با کوههای سرسخت استان سیستان و بلوچستان شده و همواره یکی از مسائل جدی ما در احداث پروژههای استان تلقی میشود.
حجم و سنگینی کار و نیاز ماشینآلات راهسازی به تعمیرات و سرویسهای متداول از مشکلاتی بود که باید آنها را برطرف میکردیم. نبود امکانات و قطعات یدکی مورد نیاز در سطح استان و لزوم تأمین از دیگر نقاط کشور و نبود تعمیرکار متخصص و وقفههای دمبهدم، همه دستبهدست هم میدادند تا کار را نشدنیتر کنند.
خوان هفتم: همزمانی با پروژههای مشابه
وجود پروژههای مشابه بهویژه پروژه اولویتدار «خط لوله انتقال نفت گوره - جاسک» سبب اختصاص ظرفیت کارخانههای فولاد، ورق و لولهسازی به این پروژه شد و تأمین لولههای مورد نیاز ما در سایزهای ۵۶ و ۴۲ اینچ را با تأخیر مواجه کرد که با وجود این مهم با برنامهریزی و پیگیریهای مستمر بر این مشکل نیز فائق آمدیم و سرانجام پایان سال ۱۴۰۱ همه پروژههای این طرح در سطح استان سیستان و بلوچستان با همه مسائل و خوانهای پیش رو تکمیل و به بهرهبرداری رسیدند.
شایان ذکر است هرکدام از این هفتخوان به تنهایی قادر به توقف هر پروژهای بود اما استقامت و پایداری همکارانم در طرح خطوط هفتم و یازدهم سراسری گاز موجب به ثمر نشستن همه پروژههای در حال اجرا در سطح استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۴۰۱ (جمعاً بهطول ۷۶۰ کیلومتر) شد.
حال که اندکی از فشارها و شرایط سخت آن ایام میگذرد، باید اذعان کنم در همان ایام سخت که در خط مقدم این پروژهها به نبرد با هفت خوان سیستان مشغول بودیم، حمایتهای بیدریغ مدیران ارشد شرکت شامل حال ما بود و بدون این حمایتها، بیشک هیچ پروژهای به سر منزل مقصود نمیرسید،از این رو جا دارد از این فرصت استفاده کنم و از مدیرعامل، اعضای هیئتمدیره و رؤسای ادارهها که در تمام لحظات پشتیبان و حامی ما بودند تشکر و قدردانی کنم و این حمایتها را عامل اصلی «انجام پروژههای سخت» در طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز اعلام کنم.
مجید علیپوری
مجری طرح خطوط لوله هفتم و یازدهم سراسری گاز
نظر شما