به گزارش شانا به نقل از داره کل امور اوپک، مجامع و سازمانهای بینالمللی وزارت نفت، پس از نشست اجلاس «دستورکار اقلیمی» که در سطح وزارتی و مقامات عالیرتبه اعضا در ۲۹ و ۳۰ اوت (۸ و ۹ شهریور) در مسکو برگزار شد، در بیانیهای کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی اعلام کردند که در مورد مشارکتی به توافق رسیدند تا «همگامسازی رویکردها برای تجارت گواهی انتشار کربن را تسهیل کند».
این در حالی است که بازار کربن در کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تاکنون ظهور و رشد کمی داشته است، اما انتظار میرود طی چند سال آینده تحولات زیادی را شاهد باشد.
از نظر کارشناسان، طرحهای قیمتگذاری کربن، مانند نظام تجارت انتشار اتحادیه اروپا (EU ETS)، راهی مؤثر و اقتصادی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای در جهان است. ماکسیم رشتنیکوف (Maxim Reshetnikov)، وزیر توسعه اقتصادی روسیه، گفت: ازجمله اولویتهای ما افزایش جذابیت پروژههای اقلیمی بهویژه برای سرمایهگذاران خارجی است. برای مثال، اکنون شرکتهای خارجی میتوانند روی ثبت واحدهای انتشار کربن در روسیه حساب باز کنند و برای کاهش ردپای کربن خود اقدام کنند.
بهتازگی چند کشور دارای اقتصادهای نوظهور به نقش اساسی قیمتگذاری کربن در اجرای سیاستهای اقلیمی و انرژی خود توجه کرده و شروع به تدوین و اجرای طرحهای توسعه بازار کربن کردهاند. در بین اعضای بریکس، چین توسعهیافتهترین بازار کربن را دارد و دارای نظام ملی تجارت انتشار است. این نظام هماکنون فقط تولید برق را پوشش میدهد و وزارت محیطزیست چین انتظار دارد که انتشار هفت بخش دیگر شامل تولید آهن و فولاد، فلزات غیرآهنی، مصالح ساختمانی، پالایش و پتروشیمی، مواد شیمیایی، کاغذسازی و هوانوردی غیرنظامی تا سال ۲۰۳۰ زیر پوشش این طرح قرار گیرد.
این کشور همچنین از مرکز مبادلات کربن منطقهای خود بهعنوان بستر آزمایشی برای گسترش بومسازگان (اکوسیستم) کربن خود، ازجمله عرضه محصولات سازگار با محیطزیست، آزمایش چارچوبهای کربن در بخشهای جدید اقتصاد و آمادهسازی برای تجارت جهانی کربن فرامرزی و مالیات کربن استفاده میکند. هشت مرکز مبادله آزمایشی کربن در پکن، تیانجین، شانگهای، هوبی، چونگکینگ، شنژن، گوانگژو و فوجیان برای اجرای نظام تجارت انتشار منطقهای و فراهمکردن بسترهای تجاری برای مبادله اعتبارات داوطلبانه داخلی با عنوان «کاهش انتشار گواهیشده چین» ایجاد شده است.
همچنین موج جدیدی از ایجاد نظامهای تجارت انتشار با سرپیچی از اصول نظام سنتی سقف و تجارت (Cap & Trade)، با تمرکز بر میزان شدت انتشار (چین) و قیمتگذاری مبتنی بر خروجی (کانادا) در حال شکلگیری است. این طرحهای تجارت انتشار از سوی اقتصادهای نوظهور مانند برزیل، آرژانتین، مکزیک، ترکیه، هند، شیلی، کلمبیا، اندونزی و ویتنام در حال توسعه است، اما باید در نظر داشت که قیمت کربن بهدلیل دامنه متفاوت بخشهای تحت پوشش نظامهای تجارت انتشار در سطح جهان بهطور قابل توجهی براساس شرایط هر کشور متفاوت است.
طبق دادههای وزارت محیطزیست و بورس انرژی شانگهای، قیمت کربن چین در تاریخ ۲۳ اوت ۸۹.۶۰ یوان (۱۲.۵۶ دلار) به ازای هر تن معادل دیاکسیدکربن بود. گواهی کربن تحت نظام تجارت انتشار اتحادیه اروپا تقریباً شش برابر گرانتر از قیمت کربن در چین است. قیمت کربن در روز ۳۰ اوت در بازار کربن اروپا برای تحویل در دسامبر ۲۰۲۴ حدود ۷۷.۴۶ دلار در هر تن بود.
گذار به انرژی سبز و چالشها و تبعات آن
با وجود تبلیغات زیاد، گذار از سوختهای فسیلی به انرژی سبز یا عملی نمیشود یا بهسادگی اتفاق نمیافتد. دستیابی به تغییر معنیدار در نظام انرژی با سیاستهای کنونی بهطور غیرقابل قبولی پرهزینه است. مگر اینکه جهتگیری سیاستها بهطور اساسی تغییر کند. در حال حاضر، سالانه حدود ۲ تریلیون دلار در سطح جهان برای گذار انرژی هزینه میشود. طی یک دهه گذشته، استفاده از انرژی خورشیدی و بادی به بالاترین سطح خود افزایش یافته است، اما این روند به کاهش مصرف سوختهای فسیلی منجر نشده و طی این مدت حتی به مصرف آنها اضافه شده است.
مطالعات بیشماری نشان میدهد که وقتی جوامع، انرژیهای تجدیدپذیر بیشتری را به سبد مصرفی خود اضافه میکنند، بخش عمده آن هرگز جایگزین زغالسنگ، گاز طبیعی یا نفت نمیشود، بلکه موجب افزایش مصرف انرژی آنها میشود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که به ازای هر ۶ واحد انرژی سبز جدید، کمتر از یک واحد جایگزین سوخت فسیلی میشود.
نکته مهم آن است که هیچیک از گزارهها و نتایج مطالعات نباید برای هیچ محققی تعجبآور باشد. در طول دوره گذار از چوب به زغالسنگ در دهه ۱۸۰۰، حتی درحالیکه زغالسنگ درصد بیشتری از نیاز انرژی را به خود اختصاص میداد، کل مصرف چوب افزایش یافت. همین امر زمانی که جهان از سوخت زغالسنگ به نفت تغییر مسیر داد، دوباره اتفاق افتاد. تا سال ۱۹۷۰ نفت، زغالسنگ، گاز و چوب همگی انرژی بیشتری از هر زمان دیگری تولید کردند.
در نیمقرن گذشته، تولید برق از نفت و زغالسنگ دوباره دو برابر شده است، برقآبی سه برابر شده و سهم گاز برای تولید برق چهار برابر شده است. همچنین انفجاری در مصرف انرژیهای هستهای، خورشیدی و بادی رخ داده است. کل جهان و افراد عادی هرگز در طول تاریخ انرژی بیشتری نسبت به زمان کنونی در دسترس نداشتهاند. طرح بزرگی که زیربنای گذار انرژی سبز کنونی است، بیشتر اصرار دارد که با حمایت و پرداخت یارانه به انرژیهای تجدیدپذیر در همهجا بهطور جادویی باعث حذف سوختهای فسیلی شود، اما یک مطالعه اخیر به این نتیجه رسیده است که صحبت از گذار «گمراهکننده» است. محرک اصلی برای گذار از سوختهای فسیلی همیشه این بوده است که خدمات انرژی جدید یا «بهتر» یا «ارزانتر» هستند.
اما انرژی خورشیدی و باد نمیتوانند انتظارات را در هر دو مورد برآورده کنند. آنها انرژیهای بهتری نیستند، زیرا برخلاف سوختهای فسیلی که میتوانند در موقع نیاز برق تولید کنند، آنها فقط میتوانند در صورت وجود باد و نور روز برق تولید کنند. این مشکل یعنی اینکه آنها ارزانتر نیز نیستند. در بهترین حالت، آنها فقط زمانی ارزانترند که خورشید بهاندازه کافی میتابد یا باد با سرعت مناسب میوزد.
وقتی هزینههای ذخیرهسازی برق برای مدت چهار ساعت در نظر گرفته شود، راهحلهای انرژی بادی و خورشیدی در مقایسه با سوختهای فسیلی غیررقابتی میشوند. دستیابی به گذار واقعی و پایدار به انرژی خورشیدی یا بادی به ظرفیت ذخیرهسازی بیشتر نیاز دارد و این موضوع گزینههای تجدیدپذیر را بهطور باورنکردنی غیرقابل قبول میکند. افزونبراین، انرژی خورشیدی و باد فقط بخش کوچکی از چالش بزرگ تأمین انرژی مورد نیاز جهان را برطرف میکنند. آنها تقریباً بهطور کامل در بخش برق مستقر هستند که فقط یکپنجم کل مصرف انرژی جهان را تشکیل میدهد.
درحالیکه همچنان برای یافتن راهحلهای سبز در بخش حملونقل تلاش میشود، هنوز شیوههای سبز برای تأمین نیازهای عظیم انرژی در بخش گرمایش، تولید صنعتی یا کشاورزی شروع نشده است. همگان، سختترین و حیاتیترین بخشها مانند فولاد، سیمان، پلاستیک و کود را نادیده میگیرند. پس جای تعجب نیست که با وجود تمام صحبتها درباره گذار انرژی، حتی دولت بایدن که حامی چنین ایدهای است، به این واقعیت اذعان دارد که با وجود اینکه منابع انرژی تجدیدپذیر تا سال ۲۰۵۰ بهطور چشمگیری در جهان افزایش خواهند یافت، مصرف نفت، گاز و زغالسنگ نیز افزایش مییابد.
بنابراین با ادامهدادن به مسیر کنونی، ما هرگز به گذار انرژی پاک و دورشدن از سوختهای فسیلی نخواهیم رسید. این امر مستلزم پرداخت یارانههای بسیار بیشتر برای توسعه انرژی خورشیدی و بادی، تولید باتریها و هیدروژن است. بهعلاوه، گذار واقعی سیاستمداران را ملزم میکند مالیاتهای هنگفتی بر سوختهای فسیلی اعمال کنند تا مطلوبیت آنها را کاهش دهند. شرکت مشاورهای مککینزی (McKinsey) هزینه مستقیم برای دستیابی به گذار واقعی را سالانه بیش از ۵ تریلیون دلار تخمین میزند. این موضوع باعث کندی رشد اقتصادی میشود و ازاینرو هزینه واقعی گذار را پنج برابر بیشتر میکند. هزینههای سالانه برای افرادی که در کشورهای ثروتمند زندگی میکنند، میتواند بیشتر از ۱۳ هزار دلار برای هر نفر در سال باشد. رأیدهندگان با این هزینهها موافق نیستند.
تنها راه واقعبینانه برای دستیابی به گذار، بهبود گسترده انرژیهای جایگزین است. این به معنای سرمایهگذاری بیشتر در تحقیق و توسعه انرژی سبز است. نوآوریها در انرژی باد و خورشید، همچنین در ذخیرهسازی، انرژی هستهای و بسیاری از راهحلهای ممکن دیگر، مورد نیاز است. کاهش هزینههای انرژی جایگزین به زیر قیمت سوختهای فسیلی تنها راهی است که میتوان راهحلهای سبز را در سطح جهان و نهفقط در چند کشور ثروتمند و نگران اقلیم پیادهسازی کرد.
نظر شما