۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۲
  • کد خبر: 213566
اوکراین؛ بازی با حاصل جمع صفر

شانا- گروه مقاله: رویارویی قدرتهای بزرگ اروپا بر سر منطقه نفوذ در این قاره پدیده جدیدی نیست، از این رو کشمکش اوکراین غیر منتظره نمی نماید.

 از عهدنامه وستفالی در سال 1648 که به جنگهای سی ساله در اروپا پایان داد و  نخستین بار دولت ـ ملت در شکل کنونی آن پدید آمد اروپا همواره بحرانهایی شبیه به بحران اوکراین را تجربه کرده است.

در  بیش از 350 سالی که از عهدنامه وستفالی می گذرد، تا انقلاب فرانسه در 1789 و سپس جنگهای ناپلئون و به دنبال آن برگزاری کنگره وین در 1815 تا ظهور و بروز اتحادها و ائتلافهای گوناگون تا سال 1914 که جنگ نخست جهانی  شروع شد، ایجاد جامعه ملل بر اساس عهدنامه ورسای و ناکارآمدی آن، شروع جنگ دوم جهانی  و سپس جنگ سرد و تقسیم دوباره اروپا؛ کشمکشهایی نظیر آنچه که در اوکراین در حال وقوع است همواره بحشی از تاریخ اروپا بوده است.

اما همین کشمکشهای رایج که عمدتا بر سر حیاط خلوت قدرتهای بزرگ اروپا و یا ایجاد موازنه قوا رخ می دهد در گذشته در مواردی از کنترل خارج شده و زندگی اروپا و حتی همه کشورها را تحت تاثیر قرار داده است، چنان که دو جنگ جهانی و یا رقابتهای گسترده تسلیحانی در بیش از 4 دهه جنگ سرد عمدتا متاثر از  کشمکشهای اروپا بوده است.

همچنین بیراه نیست اگر ادعا کنیم پدیده دولت ـ ملت که بارزترین ویژگی دولتهای معاصر است، در اوکراین از هر کشور دیگر اروپایی ضعیف تر است. اگر بگوییم هویتهای ملی در انگیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و تعداد بسیار زیادی از دیگر کشورهای اروپایی کاملا نهادینه شده و تعریف مشخصی یافته است، به جرات می توان ادعا کرد که اوکراین از نظر تعریف هویت ملی ضعیفترین کشور اروپاست.

اوکراین حتی با وجود پایان جنگ سرد در سال 1991 و نیل به استقلال هنوز فاقد هویت منسجم ملی است و همین عامل سبب می شود دولتهای این کشور بین ماندن در کنار روسیه و یا پیوستن به اتحادیه اروپا با تردید روبرو باشند. تحولات این روزهای اوکراین نیز به خوبی نشان می دهد که چگونه روس تباران این کشور خواستار روابط نزدیک با روسیه هستند در حالی که دیگر بخشهای جمعیت آن بر گسترش ارتباط با اتحادیه اروپا تاکید دارند به نحوی که تجزیه اوکراین در امتداد چنین گسلهایی دور از انتظار نیست.

اما پی آمدهای سیاسی کشمکش بحران هر چه باشد تشدید بحران اوکراین بدون تردید بر امنیت انرژی تاثیر خواهد داشت و در همان حال ابزار انرژی در تعیین سمت و سوی آینده آن نقشی مهم بازی خواهد کرد.

کشمکش کنونی جدای از جایگاه کلی آن در تاریخ اروپا به میزان زیادی به امنیت انرژی گره خورده است و طرفین درگیر اعم از روسیه و غرب درحال ارزیابی وزن کارتهایی هستند که در عرصه انرژی در اختیار دارند تا آن را در بازی ای که با حاصل جمع صفر (برد یک طرف و باخت طرف دیگر) در جریان است به کار گیرند.

تا آنجا که به عرصه تحولات انرژی در بحران اوکراین مربوط است، شاید بتوان ادعا کرد که روسیه کارتهای بهتری در اختیار دارد. وضع اقتصادی اوکراین چندان مناسب نیست و این کشور در گریز از سلطه روسیه و نزدیکی به اتحادیه اروپا دست کم دو بار بازنده بوده است. یک بار در سال 2006 و بار دیگر در سال 2009. در آخرین کشمکش اوکراین و روسیه، کی یف در سال 2009 موافقت کرد در ازای دستیابی به برخی امتیازها در زمینه گاز، بندر سواستوپل را در دریای سیاه  برای مدت 25 سال در اختیار ناوگان دریایی روسیه قرار دهد؛ امتیازی بزرگ برای روسیه در رویارویی پیشین.

آذر ماه گذشته روسیه موافقت کرد بهای هر یکهزار متر مکعب گازی را که به قیمت 400 دلار در بازار اروپا می فروشد به بهای 268.5 دلار به اوکراین بفروشد تا به این وسیله این کشور را ترغیب کند در تصمیم خود برای برقراری روابط نزدیکتر با اتحادیه اروپا تجدید نظر کند. 

همچنین آمار نشان می دهد سال گذشته گازپروم رقم بی سابقه 162 میلیارد متر مکعب گاز به اتحادیه اروپا و ترکیه صادر کرد که 86 میلیارد متر مکعب آن از مسیر اوکراین ترانزیت شده است.

اکنون با تحولات جدید در اوکراین شرکت روسی گازپروم تهدید کرده است در تخفیفهایش تجدید نظر خواهد کرد و  و از کی یف خواهد خواست تا از ابتدای ماه آینده میلادی بهای گاز را بدون تخفیفهای در نظر گرفته شده بپردازد. این در حالی است که روسیه مدعی است اوکراین نتوانسته است طبق توافق قبلی بدهی خود را بابت دریافت گاز پرداخت کند، بدهی ای که به گفته رییس گازپروم اکنون به یک میلیارد و 890 میلیون دلار رسیده است.

روسیه همچنین پیش از این با احداث خط لوله "نورث استریم" عرضه مستقیم گاز به آلمان را آغاز کرده است و به این وسیله اتکای خود را به صادرات از خاک اوکراین کاهش داده است. مسکو همچنین در صدد است با احداث خط لوله "ساوت استریم" بیش از پیش مسیرهای صدور گاز به ایتالیا و شماری از کشورهای شرق اروپا را متنوع کند.

مسکو در دو کشمکش قبلی با اوکراین و متحدان آن در  غرب با به کارگیری ابزار "نفوذ" توانست به اهداف خود دست یابد. اما این بار اروپا و آمریکا تمام قد از دولت غربگرای اوکراین حمایت می کنند و دولتی که در کی یف قدرت را به دست گرفته است مصمم است روند جدایی از روسیه و نزدیکی به اتحادیه اروپا را به نقطه ای بدون بازگشت برساند. همین تشدید رویارویی ها سبب شده است تا روسیه این بار ابزار "زور" را برای دستیابی به اهدافش به کار گیرد و با به کارگیری نیروی نظامی  درکریمه حضور یابد.

در تازه ترین رویارویی روسیه و غرب پس از جنگ سرد یا غرب باید اوکراین را به عنوان حوزه نفوذ روسیه به رسمیت بشناسد و یا این که روسیه با کوتاه آمدن در کشمکش جاری بپذیرد که پس از سقوط شوروی جایگاهی بیش از یک قدرت متوسط ندارد. در هر حال، بازی دیگری با حاصل جمع صفر شروع شده است و کارت انرژی در این بازی برد و باخت رو شده است. باید منتظر ماند و دید که آیا بازی با همین کارتهای انرژی پایان می یابد یا این که برای تعیین نتیجه به حرکتهای بیشتری نیاز است. 

حشمت الله رضوی   

کد خبر 213566

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =