به گزارش شانا، صندوق بینالمللی پول کل یارانه انرژی پرداختی در جهان را طی سال ۲۰۱۵، ٥,٣ تریلیون دلار (معادل ٦.٥٠ درصد تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان) پیشبینی و تأکید کرده است که پرداخت یارانه برای مصرف انرژی موجب بروز مشکلات سلامت شهروندان و آلودگی هوا میشود.
این رقم احتمالاً از کل هزینههای بهداشتی و درمانی کشورهای جهان که در سال ٢٠١٣ توسط سازمان بهداشت جهانی برآورد شده است (٦ درصد تولید ناخالص داخلی) فراتر میرود.
در ایران هم برابر قانون هدفمندی یارانه ها که در سال 89 در مجلس تصویب شد، قرار بر این است که از محل اصلاح قیمت حاملهای انرژی و افزایش آن، دولت منابعی را کسب کند و این منابع را در راستای افزایش رفاه و تامین اجتماعی و توسعه اقتصادی کشور هزینه کند.
البته در اینجا بحث بر سر 48 هزار میلیارد تومان یارانه ای که در طی سال به اقتصاد کشور تزریق می شود و خود عاملی برای رشد نقدینگی و تورم است، نیست. بلکه موضوع بحث، تفاوت عملکرد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در مقوله ای به نام یارانه انرژی است.
ناگفته نماند که یکی از عوامل موثر در افزایش حجم یارانه انرژی در کشوری مثل ایران، پایین بودن بهره وری انرژی به دلیل رعایت نکردن استانداردهاست که منجر به بالا بودن شدت انرژی شده است. ضمنا به این نکته باید افت شدید ارزش پول ملی را در سالهای پایانی دولت دهم اضافه کنیم که منجر به افزایش چند پله ای و یکباره فاصله میان قیمتهای ریالی انرژی در داخل و خارج از ایران شد که بحث آن را به فرصتی دیگر وامی گذاریم.
بنزین و نفت گازی که در سراسر جهان داد و ستد می شود، دارای قیمت تجاری مشابهی در سطح بین المللی است، اما قیمت پرداخت شده توسط مصرف کننده نهایی تا حد زیادی منعکس کننده سیاستهای قیمتگذاری ملی است.
در برخی مناطق از جمله اروپا، شاهد تحمیل مالیاتهای بالا و در کشورهایی مانند ایران، ونزوئلا و عربستان شاهد پرداخت یارانه های بالا به مصرف کنندگان سوخت هستیم.
استفاده و قیمتگذاری بنزین و نفت گاز (دیزل) در هر کشور و منطقه از عواملی مانند قیمت جهانی نفت خام، هزینه های فراوری و توزیع، تقاضای محلی، ارزش پول ملی، مالیات وضع شده و در دسترس بودن منابع (عرضه) تاثیر می پذیرد. در این میان، کشورهای عمدتا توسعه یافته تقریبا بالاترین نرخها را در استفاده بنزین و نفت گاز به ازای هر فرد نسبت به دیگر کشورها دارا هستند و این به معنای درآمدهای بیشتر برای آنها از محل مالیات بر بنزین و نفت گاز ( دیزل) است.
به طور مثال:
در سال ٢٠١٢ هزینه نفت خام ٦٢ درصد، هزینه تصفیه ١٢ درصد، مالیاتها و توزیع ١٢ درصد و بازاریابی ١٤ درصد از قیمت نهایی یک گالن بنزین را در ایالات متحده به خود اختصاص داده است.
در این سال، در کشور ترکیه سهم مالیات در قیمت بنزین ٧٢ درصد بود که در مقام مقایسه با سهم مالیات در قیمت بنزین در آلمان ( ٦٢ درصد)، ایتالیا ( ٥٧ درصد)، ژاپن ( ٦٠ درصد)، کانادا ( ٢٥ درصد) و ایالات متحده ( ١٢ درصد) رقم بالاتری را به خود اختصاص داده است.
در هند نیز مالیات دولت مرکزی و ایالتی تقریبا نیمی از قیمت بنزین فروش رفته در پمپهای بنزین را تشکیل می دهد. مجموع مالیاتهای دولت مرکزی ( ٢٤ تا ٢٦ درصد) به همراه دیگر مالیاتها در نهایت حدود ٥٠ درصد از قیمت نهایی بنزین فروخته شده از سوی پمپهای بنزین را به مشتریان در بر می گیرد.
کسب درآمد کشورهای یادشده از محل فروش فراورده های نفتی و با هدف تامین اعتبارات بودجه ای دولت در حالی است که تعداد دیگری از کشورهای جهان به بنزین و دیگر فراورده های نفتی یارانه پرداخت می کنند.
در این گونه کشورها که عمدتا صادر کننده نفت هستند، یارانه ها، هزینه های حمل و نقل و قیمت کالاها را ارزانتر می کند اما بهره وری مصرف سوخت را به شدت پایین و قاچاق سوخت و شدت انرژی را به شدت بالا می برد.
به طور مثال، هم اکنون پرداخت یارانه انرژی و پایین بودن قیمت سوخت در ایران، علاوه بر بار مالی 48 هزار میلیارد تومانی برای دولت، آسیبهای زیست محیطی غیرقابل جبرانی را در پی داشته و موجب شدت گرفتن قاچاق سوخت شده است.
قیمت سوخت در ایران در مقایسه با کشورهای همسایه در حدی است که با وجود ریسک بالای قاچاق، باز هم قاچاقچیان نمی توانند از سود این کار چشم پوشی کنند و بیشتر آحاد متوسط جامعه به بالا هم تمایل چندانی به استفاده از وسایل نقلیه عمومی ندارند. علاوه بر این، قیمت پایین انرژی از جمله اصلی ترین مشوقهایی است که در طی سالیان گذشته استفاده از کالاهای انرژی بر را در ایران رونق داده و هم اکنون بخش بزرگی از تولیدات نفت و گاز ایران را می بلعد.
قیمت بنزین و دیزل در ایران و کشورهای همسایه ای که عمده ترین قاچاق سوخت به این کشورها صورت می گیرد، نشانگر برخی دلایل آشکار قاچاق سوخت است که به همراه عوامل پنهان، هر روز شرایط را برای متولیان اداره امور کشور سخت تر و سخت تر می کند.
در این زمینه نگاهی هر چندکوتاه به تفاوت قیمتها در ایران و برخی کشورهای همسایه گویای همه چیز است!.
قیمت بنزین و دیزل در ایران
در 25 مه 2015، پس از افزایش قیمتها در ایران، قیمت هر لیتر بنزین ٠,30 دلار ( 1000 تومان با دلار 3300 تومانی ) و قیمت هر لیتر دیزل آزاد( گازوییل) حدود 0.18 دلار ( 600 تومان با دلار 3300 تومانی آزاد) و قیمت هر لیتر دیزل سهمیه ای حدود 0.09 دلار ( 300 تومان با دلار 3300 تومانی آزاد) گزارش شده است.
قیمت بنزین و دیزل در عراق
در 25 مه 2015، قیمت هر لیتر بنزین در عراق ٠.63 دلار ( 2079 تومان با دلار 3300 تومانی ) و قیمت هر لیتر دیزل ( گازوییل) حدود ٠.62 دلار ( 2046 تومان با دلار 3300 تومانی) گزارش شده است.
براین اساس، قاچاق هر لیتر بنزین از ایران به عراق حدود ٠,33 دلار ( 1089 تومان ) و قاچاق هر لیتر دیزل ( گازوییل) بالغ بر 0.44 دلار ( 1452 تومان ) سود در بر دارد. در این حالت یک قاچاقچی خرده پای سوخت تنها با قاچاق روزانه ١٠٠ لیتر بنزین به مدت ٣٠ روز در ماه، حدود 3 میلیون و 200 هزار تومان و در بخش دیزل و با همین مقدار قاچاق، حدود 4 میلیون و 300 هزار تومان سود به جیب می زند!.
قیمت بنزین و دیزل در ترکیه
در 25 مه 2015، قیمت هر لیتر بنزین در ترکیه 1.81 دلار ( 5973 تومان با دلار 3300 تومانی ) و قیمت هر لیتر دیزل ( گازوییل) حدود 1.54 دلار ( 5082 تومان با دلار 3300 تومانی) گزارش شده است.
براین اساس قاچاق هر لیتر بنزین از ایران به ترکیه حدود 1.51 دلار ( 4983 تومان ) و قاچاق هر لیتر دیزل ( گازوییل) بالغ بر 1.36 دلار ( 4488 تومان ) برای قاچاقچیان سود در بر دارد. در این حالت یک قاچاقچی خرده پای سوخت تنها با قاچاق روزانه ١٠٠ لیتر بنزین به مدت ٣٠ روز در ماه، حدود 14 میلیون و 900 هزار تومان و در بخش دیزل و با همین مقدار قاچاق، حدود 13 میلیون و 500 هزار تومان سود به جیب می زند!.
قیمت بنزین و دیزل در پاکستان
در 25 مه 2015، قیمت هر لیتر بنزین در پاکستان 0.84 دلار ( 2772 تومان با دلار 3300 تومانی ) و قیمت هر لیتر دیزل ( گازوییل) حدود 0.82 دلار ( 2706 تومان با دلار 3300 تومانی) گزارش شده است.
براین اساس قاچاق هر لیتر بنزین از ایران به پاکستان حدود 0.54 دلار ( 1782 تومان ) و قاچاق هر لیتر دیزل ( گازوییل) بالغ بر 0.64 دلار ( 2112 تومان ) سود در بر دارد. در این حالت یک قاچاقچی خرده پای سوخت تنها با قاچاق روزانه ١٠٠ لیتر بنزین به مدت ٣٠ روز در ماه، حدود 5 میلیون و 300 هزار تومان و در بخش دیزل و با همین مقدار قاچاق، حدود 6 میلیون و 300 هزار تومان سود به جیب می زند!.
نتیجه
چنانکه ملاحظه می کنیم، با توجه به تفاوت باور نکردنی قیمت بنزین و دیزل ( گازوییل) در بین ایران و برخی کشورهای همسایه، قاچاق سوخت از ایران دارای چنان جذابیتهایی برای قاچاقچیان است که با وجود قوانین موجود مبارزه با قاچاق، یعنی ضبط اصل محموله به نفع دولت و وضع جریمه ای معادل سه برابر ارزش محموله، قاچاقچی اگر از هر ٣ محموله قاچاق سوخت تنها یک محموله را سالم به مقصد برساند بازهم این کار به قدری سودآور است که به او قدرت تحمل این ریسک را می دهد. به نظر می رسد راه حل موثر برای مبارزه با این معضل، تعدیل قیمتهای داخلی سوخت و متناسب کردن آن با نرخهای بین المللی با هدف کاهش حاشیه سود قاچاق سوخت باشد.
در غیر این صورت تفاوت قیمتهای سوخت بین ایران و کشورهای همسایه، ضمن رونق دادن به بازار قاچاق از ایجاد انگیزه لازم برای کارآفرینی در حوزه های تولید بویژه در مناطق مرزی جلوگیری خواهد کرد و در عین حال سهم قابل توجهی از سود حاصل از تجارت سوخت را از جیب بیت المال به جیب عده ای سودجو سرازیر خواهد کرد.
نظر شما