به گزارش شانا، خوردگی یکی از مهمترین معضلات صنعت در ایران است. بر اساس برآورد انجام شده، تنها در سال 1375 ضرر و زیان مستقیم اقتصادی صنایع ایران از خوردگی، حدود سی برابر سرمایه گذاری دولت در بخش صنعت در همان سال بوده است.
در مصاحبه با جابر نشاطی، رئیس پژوهشکده حفاظت صنعتی پژوهشگاه صنعت نفت به ضرورت توجه به زیانهای کلان ناشی از خوردگی، تشریح مدیریت خوردگی و توانمندیهای پژوهشگاه بعنوان یکی از بازوهای صنعت در رفع مشکلات خود در حوزه نفت و انرژی پرداخته شده است.
خوردگی به طور مشخص در صنعت به چه فرآیندی اطلاق می شود؟
وقتی فلزی در کنار یک سیالی قرار می گیرد به تدریج دچار تخریب می شود. با توجه به این که بیشتر محیطهای صنعت نفت، محیطهایی خوردنده هستند و همچنین تنوع سیالات فرآیندی این آلیاژها نسبت به زمان طراحی آنها عمر کوتاهی را طی می کنند و از بین می روند بنابراین یکپارچگی یک واحد عملیاتی دچار مشکل شده و خسارتهای مالی و جانی به بار می آورد.
مهندسی خوردگی در کشور ما دارای شرایط خوبی است و به طور تقریبی در همه بازرسیهای فنی مناطق عملیاتی انجام می شود اما متاسفانه مدیریت خوردگی می توان گفت در کشور ما اصلا" آغاز نشده است.
مهندسی خوردگی و مدیریت خوردگی چه وجه تمایزی با یکدیگر دارند؟
مهندسی خوردگی از مرحله طراحی یک واحد صنعتی وارد می شود، یعنی از موضوعاتی مانند انتخاب آلیاژ، پوشش، بازدارنده خوردگی و در طول عملیات بهره برداری نیز از سوی بازرسان و مهندسی خوردگی دنبال می شود ولی در مدیریت خوردگی یکپارچگی آن مورد توجه قرار می گیرد و در یک بازرسی فنی فقط یک واحد پاسخگو نیست یعنی وقتی اتفاقی می افتد، در مهندسی خوردگی نمی توان علت را پیدا کرد زیرا هر واحدی در مهندسی خوردگی می گوید کارش را بخوبی انجام داده (بهره بردار، فرآیند...) در واقع یک نوع ISO است. این در دنیا یک رویکرد به نسبت جدید است که هنوز استاندارد مشخصی از طرف مجامع علمی برای آن ارائه نشده اما کتابهای خیلی خوب در سال 2012 به بعد منتشر شده که در حال بازکردن این مفاهیم هستند. البته این واقعیت را باید پذیرفت که صنعت ما در این موضوع کمی عقب است زیرا از سال 2000 به بعد این موضوع جدی شده است. در واقع در مدیریت خوردگی، فقط مهندسی خوردگی مطرح نیست بلکه با یکپارچگی که در پایش مشکلات مربوط به خوردگی برقرار می شود می توان آن موضوع را در کل سازمان ردیابی کرد.
آیا برآورد دقیقی از منافع اقتصادی مدیریت خوردگی داریم؟
در تمام کشورهای توسعه یافته، برآورد از هزینه های خوردگی به طور واضح وجود دارد اما متاسفانه در کشور ما وجود ندارد و ما باید به این بخش از هزینه ها توجه جدی کنیم. اگر واقعیت این هزینه ها از نگاه بخش خصوصی دیده شود، از تعویض یک پمپ، حائز اهیمت است تا هزینه های کلان کشوری. حتی به تازگی که مالکیت دارائیها در نفت مطرح شده یکی از مولفه های اصلی آن موضوع مدیریت خوردگی است. حتی وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی می کنیم یکی از موارد بسیار مهم آن همین است. اگر بتوانیم از دارائیهایمان صیانت کنیم و خوب استفاده کنیم و به عمر مفید آن توجه کنیم، آنچه به دست می آوریم، بسیار قابل توجه است. به طور مثال، اگر یک خط لوله ای را برای بیست سال طراحی و مستقر می کنیم، بعد از 3 ماه از کارایی خارج نشود. عمر پوشش در کشور ما حدود دو یا سه سال است درحالی که در دنیا بیشتر از ده سال است.
در مقایسه جهانی مبحث مدیریت خوردگی فاصله ما با کشورهای پیشرفته چقدر است؟
به طور معمول آسیب مالی ناشی از خوردگی به میزان 0.8 تا 5.2 تولید ناخالص ملی هر کشور است که شامل خسارتهای مستقیم (مانند هزینه ای که صرف می کنیم تا آلیاژی را جایگزین کنیم و یا هزینه فوت یک فرد) و غیر مستقیم که در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر نسبت ده به یک دارد، است. در صورتی که در کمپانیهای جهانی این نسبت، دو به یک است(مثلا"در مقایسه با BP). بررسیها نشان داده با مدیریت خوردگی می توانیم هزینه ناشی از آن را تا 30 درصد کاهش دهیم. در صنعت نفت مدیریت خوردگی از سال 88 شروع شد. وزارت نفت با نماینده شرکتهای تابعه جمع شدند و سند مدیریت خودرگی را تدوین کردند. این برنامه 12 برنامه کلان دارد که وزیر نفت در خرداد سال 93 آن را برای اجرا به سیاست گذاری به معاونت مهندسی وزارت نفت و در آنجا کمیته راهبری تشکیل شد و اجرایی شدن آن را پیگری می کنند.
به نظر شما مهمترین عامل که به فراگیر شدن این موضوع در صنعت نفت کمک می کند چه می تواند باشد؟
به نظر من شاه کلید این موضوع " آگاهی" است. در حال حاضر با وجود این که این موضوع حدود یک سال پیش از سوی وزیر نفت ابلاغ شده است، اما هنوز به علت نبود آگاهی کامل به قرارداد نرسیده ایم و اجرایی نشده است.
به ویژه در مناطق نفتخیز و عملیاتی، عمر تاسیسات خطوط لوله حتی به 50-40 سال می رسد و خوردگی آنها را تهدید می کند و این خطر بالقوه کلی صنعت نفت را تهدید می کند. باید تلاش کنیم سطح آگاهی را در مدیران و متخصصان صنعت بالا ببریم.
بطور مصداقی در یک خط لوله مدیریت خوردگی چه عملکردی دارد؟
سوال خوبی است، مهندسی خوردگی، نوع آلیاژی که خط لوله با آن باید ساخته شود، سیالها و چگونگی تزریق بازدارنده ها را مشخص می کند. در مدیریت خوردگی هر روز باید میزان تزریق بازدارنده ها کنترل و گزارش شود. در مرحله بعد، فردی که تزریق را انجام می دهد، این کاهش یا افزایش تزریق را باید پایش کند و اگر به حد استاندارد نرسیده، تمهیدات لازم را در نظر بگیرد، ضخامت خط را کنترل کند و هشدارهای مربوطه به مهندسان فرآیند و بهره برداری داده شود تا برای یکپارچگی سیستم برنامه ریزی انجام شود. به این ترتیب مسئولیت فقط با بازرسی فنی نیست. در دنیا برای هرکدام از این مراحل شاخص کیفی و کمی وجود دارد و بر اساس آنها کنترل صورت می گیرد.
چند ماه پیش در یک پالایشگاه متوجه شدم که ماده شیمیایی خریداری شده و در معرض نور آفتاب نگهداری می شود، در حالی که روی آن نوشته شده دور از آفتاب باشد. وقتی به ناظر فنی می گوئیم چرا، می گوید بهره بردار مسئول است، او هم می گوید تدارکات مسئول است و... در حالی که این ماده در آفتاب کارآیی خود را در جلوگیری از خوردگی از دست می دهد و هزینه بسیار بالایی را موجب می شود و ممکن است به دلیل این خوردگی، پالایشگاه 5 روز از کار بیفتد. ضرورت دارد که حرکت آغاز شده، شتاب بیشتری به خود بگیرد.
پژوهشگاه چه میزان در این زمینه کارکرده است؟
پژوهشکده حفاظت صنعتی پژوهشگاه صنعت نفت سالهاست روی موضوع مهندسی خوردگی کارکرده است. به طور معمول تمام اتفاقاتی که در این زمینه در حوزه صنعت نفت پیش می آید برای کارشناسی دقیق به پژوهشگاه می آید و ما ریشه حوادث را پیدا می کنیم. در کنار آن بسترهای نرم افزاری هم آماده کرده ایم. نرم افزارهایی نظیر پایش خوردگی، ارزیابی ریسک خطوط لوله، مدیریت سیستمهای پوششی، تعیین هزینه های خوردگی که به صورت میدانی برای یکی از پالایشگاهها هم انجام دادیم. بنابراین از نظر تخصصی ما قادر هستیم برای کل صنعت نفت مدیریت خوردگی را در سطح بسیار خوبی تدوین، پیاده سازی و اجرا کنیم.
در زمینه خوردگی اساتید زیادی هستند که فعالیت می کنند اما در موضوع مدیریت خوردگی، جایی مانند پژوهشگاه صنعت نفت مطالعه و کار نکرده است.
آیا برای آموزش در این زمینه اقدامی صورت گرفته است؟
ما سعی کرده ایم در سمینارها و برنامه های مختلف توجه مدیران را به سمت این موضوع جلب کنیم. متاسفانه فقط زمانی که حادثه ای رخ می دهد، توجهات جلب می شود. معتقدم باید کار را شروع کرد، از افراد برجسته در دنیا مشورت گرفت و نقایص را برطرف کرد. افزایش سطح آگاهی کارکنان یکی از دوازده اهداف کلانی است که در دستور کار کمیته مربوطه در وزارت قرار دارد که علاوه بر آن، تعیین هزینه های خوردگی، ساماندهی استفاده از مشاوران و پیمانکاران دارای صلاحیت، طراحی و اجرای سیستمهای پایش و کنترل خوردگی، بروز رسانی دستورالعملهای خوردگی، ممیزی و اجرایی کردن مفاد سند راهبردی نیز از موارد دستورالعمل مذکور است و باید به آن توجه کرد.
آیا بخش خصوصی هم در این زمینه فعال هست؟
بله، در همان کمیته راهبردی، بخش خصوصی هم دعوت می شوند و حضور دارند. اما به نظر من اگر مدیریت خوردگی را شروع کنیم، در بخش تایید صلاحیت، مشاوران و پیمانکاران خود به خود درگیر می شوند، زیرا دیگر در صنعت نفت پیمانکاران معیار انتخاب دارند و باید گواهینامه و صلاحیت ورود به این موضوع را داشته باشند. این صلاحیت در مدیریت خوردگی مکانیزه می شود و به طور مثال دیگر هر پیمانکاری نمی تواند کار پوشش انجام دهد.
نکته پایانی؟
باید عرض کنم که در دنیا از بحث مدیریت خوردگی هم فراتر رفته و موضوع مالکیت دارائیها را مطرح می کنند که مرحله بعد از آن است. امیدوارم با شروع این بحث بتوانیم به موضوع مالکیت دارائی های فیزیکی برسیم که بسیار موضوع مهمی است و باید به سرعت در این زمینه خودمان را به دنیا نزدیک کنیم.
نظر شما