با توجه به این که در پروژههای نفتی متعددی در کشورهای مختلف از جمله کویت، سودان، قزاقستان حضور داشتم، در ابتدا قصد دارم به برخی تفاوتهای میدان آزادگان شمالی از لحاظ فنی نسبت به میدانهای دیگر دنیا اشاره کنم. اصلیترین ویژگی این میدان، نفت خام سنگین آن است. این نوع نفت خام آب و رسوب پایه (BS&W) بسیار بالایی دارد و برای رساندن آن به نفت سبک و مورد نظر شرکت ملی نفت ایران به فرآیندهای پیچیدهای از مرحله استخراج تا مرحله تاسیسات سطحالارضی و مرحله آخر یعنی ورود نفت به خط لوله اصلی، نیاز است.
تفاوت دیگر، نوع قرارداد توسعه این میدان بود که همه مراحل فعالیت ما از ابتدا تا انتها باید به تایید کارفرما یعنی شرکت متن میرسید که این موضوع در زمانبندی کار تاثیر فراوانی گذاشت.
نظر به این که آزادگان شمالی، از میدانهای مشترک ایران با عراق بهشمار میرفت و ما از اهمیت و راهبردی بودن این میدان برای ایرانیها و شتاب در بهرهبرداری از آن مطلع بودیم، خیلی مهم بود که طبق زمانبندی قرارداد پیش برویم و تاخیری نداشته باشیم. بر این اساس کارهای مختلفی را برای تسریع این پروژه انجام دادیم. به عنوان نمونه ابتدا قرار بود تامین اقلام عمده و ضروری ما برعهده فهرست مشترک (وندورلیست) شرکتهای غربی باشد اما با توجه به اعمال تحریمها، آنها از پروژه کنار کشیدند و ما برای برطرف کردن این مشکل اقلام اصلی و کلیدی پروژه مانند کمپرسورها را خودمان سفارش دادیم.
فهرستی از از وندورهای چینی تهیه و پس از مذاکره مستقیم با آنها سفارشها انجام شد، ضمن این که سعی شد، بحث IPS (استانداردهای نفت ایران) نیز رعایت شود، همچنین ما نمایندگان کمپانی GL را به عنوان شرکت بازرسی پروژه در کارخانههای تولیدکننده کالا و تجهیزات مستقر کردیم تا نظارت کافی بر تولید آنها داشته باشند.
افزون بر این به وندورها نیز فشار آوردیم که اقلام را زودتر از موعد تحویل دهند. در مرحله آزمایشهای پذیرش اقلام که در کارخانه انجام میشود در برخی مواقع حضور نماینده کارفرما نیز الزامی بود، اما با توجه به پروسه طولانی اخذ مجوز برای نمایندگان شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) و به دنبال آن تاخیر در برنامه کاری پروژه، در بیشتر اوقات با هماهنگی مسئولان شرکت متن، این وظیفه را خودمان برعهده میگرفتیم.
پس از تحویل، مشکل حمل این تجهیزات سر راه ما قرار داشت. بر این اساس ما مجبور بودیم تجهیزات را از چین به کره جنوبی، از آنجا به کراچی پاکستان و در نهایت به آبادان منتقل کنیم که این زمان زیادی را هدر میداد. بر این اساس یک مسیر مستقیم از شانگهای به آبادان پیشنهاد کردیم که هر چند این مسیر هزینههای کشتی و حمل را افزایش میداد اما سرعت تحویل را بالا میبرد که این مسیر به تایید شرکت متن نیز رسید.
شایان ذکر است طبق قرارداد 51 درصد از کالا و تجهیزات باید از سوی سازندگان داخلی تامین میشد، من برآوردی در این زمینه ندارم، اما تا جایی که ممکن بود از تجهیزات داخلی استفاده کردیم و به برخی وندورهای ایرانی ازنظر مهندسی و فنی کمک کردیم تا محصول با کیفیتتری ارائه دهند. در این میان باید به توانمندی برخی پیمانکاران ایرانی اشاره کنم که سبب شد ما نیز در حین اجرای پروژه روشهایی بهتر از روشهای خودمان یاد بگیریم. بهعنوان نمونه عملیات نصب خط لوله از سوی ایرانیها بسیار بهتر و سریعتر از روش شرکت ملی نفت چین است.
با این حال، باید یادآوری کنم که بخشی از تاخیر در اجرای پروژه تغییر برخی قطعات و تجهیزات پروژه بود که با توجه به نوع مخزن و همینطور شرایط زیستمحیطی اجتنابناپذیر بود و باید از تجهیزات با کیفیت تری استفاده شود. در پایان اشارهای نیز به پیشرفت 40 درصدی تاسیسات سطحالارضی این پروژه ظرف مدت یکسال دارم، که نسبت به نمونههای مشابه، یک رکورد است. به نظر من در خلق این رکورد سه موضوع نقش داشت؛ نخست جلسات ماهانه ما با شرکا و ذینفعان این پروژه، دوم جلسات هفتگی ما در سایت با مسئولان ارشد شرکت متن و سرانجام فشار به سازندگان برای شتاب در تولید کالا و تجهیزات.
شودونگئ
مدیر سطحالارضی CNPC
نظر شما