آذرماه 92 زمانی که بیژن زنگنه پس از هشت سال دوباره در قامت وزیر نفت و رئیس هیئت نمایندگی ایران برای شرکت در نشست سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) راهی وین شد، تولید نفت ایران به کمتر از سه میلیون بشکه و صادرات نفت خام به همراه میعانات گازی به روزانه یک میلیون و 200 هزار بشکه رسیده بود و جایگاه کشوری که همواره در طول تاریخ اوپک از آن به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ این سازمان یاد می شد دو تا سه پله سقوط کرده بود، با همه این اوصاف وزیر نفت دولت تدبیر و امید با دستی خالی اما اراده ای قوی برای پیشبرد سیاست قطعی بازگشت ایران به بازارهای جهانی نفت خام پا به دبیرخانه اوپک گذاشت و در نخستین مصاحبه خود با قاطعیت اعلام کرد که «چهار میلیون بشکه تولید می کنیم حتی اگر قیمت نفت به 20 دلار برای هر بشکه برسد».
موفقیت تهران برای بازگشت به بازارهای جهانی نفت خام شبیه پازلی بود که برای تکمیل شدن قطعههای آن باید بهموقع و در زمان مقرر کنار هم چیده می شد، یکی از قطعههای اصلی برای تکمیل این پازل لغو تحریمهای فلج کننده نفتی بود که به شدت تولید و صادرات نفت کشور را تحت تاثیر گذاشته بود، کار به جایی رسیده بود که تنها تعداد محدودی مشتری آن هم با شرط کاهش تدریجی خرید نفت، خریدار نفت ایران بودند و طبق تحریمهای برنامه ریزی شده قرار بود از اوایل سال 2018 فروش نفت ایران به صفر برسد.
سرنوشت لغو همه تحریمهای ظالمانه ای که سالها مشکلاتی از جمله کاهش فروش و درآمدهای نفتی، بلوکه شدن پولهای حاصل از فروش حداقلی نفت خام، کاهش تکلیفی در برخی میدانهای نفتی، بسته شدن تعدادی از چاهها و دیگر مسائلی که افزون بر صنعت نفت دیگر بخشهای کشور را بی نصیب نگذاشته بود، همه و همه در گرو موفقیت تیم دیپلماسی کشور بود.
وزیر نفت هم در نشستهای نفتی وین برای پیشبرد سیاست افزایش تولید و صادرات نفت خام ایران چشم انتظار موفقیت مردان دیپلماسی در ژنو و وین بود و با دلگرمی از روند مثبت مذاکرات تیم مذاکره کنندهای هسته ای به دنبال احقاق حقوق ملت ایران در بازار نفت و پس گرفتن سهم از دست رفته ایران در اوپک بود.
پس از توافق ژنو دلگرمی مردان نفتی دو چندان شد و بارقههای امید برای توافق نهایی و لغو تحریمهای دست و پا گیر پدیدار شد، همین موضوع سبب شد وزارت نفت ایران استوارتر و مصمم تر در مسیر پیشبرد دیپلماسی نفتی و پس گرفتن حق ملت ایران در بازار نفت گام بردارد، به طوری که فعالیتها برای احیای آن دسته از تاسیسات نفتی که در دوران تحریم به اغما رفته بودند، بازاریابی برای بشکههای جدید نفت خام ایران آغاز شد و به پشتوانه همین آمادگی وزیر نفت و دیگران مسئولان نفتی جمهوری اسلامی در محافل داخلی و بین المللی با اطمینان خاطر کامل به بازارهای جهانی اعلام کردند که ایران بلافاصله پس از لغو تحریمها 500 هزار بشکه در روز و ظرف 6 ماه پس از آن روزانه 500 هزار بشکه دیگر به تولید خود می افزاید.
شرایط برای بازگشت ایران به بازارهای جهانی نفت خام کاملا مهیا بود و وزارت نفت بارها چه به صورت رسمی و غیر رسمی در قالب نامه و مصاحبههای مطبوعاتی اوپک و اعضای آن را برای افزایش تولید و صادرات نفت خام خود آماده کرده بود.
تلاشگران صنعت نفت ایران حالا دیگر منتظر گوشه چشمی ازسوی وزارت نفت برای زدن کلید افزایش برداشت نفت خام بودند، دیماه پارسال همه ایرانیان چشم انتظار اخباری خوش از هتل کوبورگ وین بودند، 23 تیرماه پارسال خبرنگاران رسانههای داخلی و بین المللی در وین و تهران برای مخابره اخبار توافق نهایی تهران و کشورهای گروه 1+5 تا صبح بیدار بودند.
سرانجام پس از 22 ماه مذاکره محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به همراه تیم مذاکره کننده ایرانی که از مهرماه 92 آغاز شده بود پس از ۱۷ روز مذاکره فشرده، ۱۴ ژوئیه 2015 (۲۳ تیرماه 94) در وین به یک توافق جامع و نهایی با گروه 1+5، بر سر آینده برنامه هستهای رسیدند، اما هنوز قدر دیگر تا پایان راه یعنی روز اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) باقیمانده بود که بستگی به اقدامهای تهران و گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی داشت و سرانجام 27 دیماه تاریخ ساز فرا رسید.
پایان کار مردان دستگاه دیپلماسی کشور تازه آغاز کار مردان نفتی ایران بود، برنامه افزایش تولید نفت و صادرات نفت خام ایران به همت کارکنان صنعت نفت کلید خورد به گونه ای که هدف افزایش تولید روزانه 500 هزار بشکه ای زودتر از موعد مقرر محقق شد و این روند تا به امروز ادامه دارد به گونه ای که تولید کنونی نفت خام ایران به روزانه حدود چهار میلیون بشکه و صادرات نفت به همراه میعانات گازی به دو ملیون و 900 هزار بشکه در روز رسیده است و بار دیگر جایگاه دومین تولیدکننده بزرگ به دست توانمندان صنعت نفت ایران احیا شد.
فرجام صنعت نفت ایران در نبود برجام
براساس مرحله دوم تحریمهای آمریکا، قرار بود یک میلیون بشکه از صادرات نفت خام ایران کاسته شود و تداوم آن روند، صادرات نفت خام کشور را در ابتدای سال 2018 میلادی به صفر می رساند.
اگر بشکه ای هم برای فروش می ماند تنها مقصدشان چند کشور آسیایی بود که آنها هم بر اساس قانون تحریمها باید به تدریج برای دریافت معافیت از تحریم، خرید خود را کاهش می دادند؛ اروپاییها هیچ وابستگی به نفت ایران نداشتند؛ اما هم اکنون بیش از 700 هزار بشکه نفت ایران به مقصد کشورهای اروپایی صادر می شود.
این پرسش مطرح است که اگر برجام نبود آیا اکنون مشتریانی مانند توتال فرانسه، شرکت انگلیسی-هلندی شل، لوتوس لهستان، انی و ساراس ایتالیا و دیگر شرکتهای پالایشگر در قاره سبز در فهرست مشتریان اروپایی نفت خام ایران بودند؟
پس از حصول توافق برجام در ژوئن 2015 (تیرماه 94) تولید نفت خام ایران در ژوئن سال 2015 سه میلیون و 110 هزار بشکه در روز بود، این رقم در ژانویه 2016 به روزانه سه ملیون و 350 هزار بشکه بود، حال در آستانه یک سالگی برجام تولید نفت خام ایران به سه میلیون و 950 هزار بشکه در روز رسیده است.
صادرات نفت خام ایران در اوایل سال 2015، پیش از اجرایی شدن برجام، یک میلیون و 81 هزار و 146 بشکه در روز بوده است، در حالی که این مقدار در آذرماه امسال دو میلیون و 300 هزار بشکه در روز بوده است.
میانگین صادرات میعانات گازی در سال 2013، 225 هزار و 828 بشکه بود که میانگین این رقم در سال 2016 به 611 هزار و 525 بشکه در روز رسید.
بدون شک نمی توان تاثیر برجام بر توافق تاریخی اوپک در آذرماه 95 را از نطر دور داشت، لغو تحریم ها و بازگشت ایران به بازارهای جهانی نفت خام شرایطی را پیش آورد که عربستان حاضر به پذیرش برنامه کاهش تولید نفت خام اوپک شد.
اگر برجام نبود، کشورهای عمده تولیدکننده نفت به رفتارهای قلدرمابانه خود در بازار نفت ادامه می دادند و بازار را از نفت اشباع می کردند و نگاه قدرت برترموتور اقتصادی کشور در کمال شایستگی به حاشیه رانده می شد.
برجام، همه چیز نبود اما کلیدی بود که با آن قفل بسیاری از درهای بسته اقتصاد و صنعت گشوده شد و امید که در سایه تدبیر و امید این گشایشها در سایه تعامل سازنده با دنیا ادامه یابد.
نظر شما