هورالعظیم را که یادتان هست، منطقه معرفی شده و مشخص شده از سوی سازمان آب و برق خوزستان به نام هورالعظیم که در آن نفت در سال ۸۲ به پنج حوضچه تقسیم شده است. در واقع این ابلاغیه به شرکت ژاپنی اینپکس بوده است که در آن روزها قرار بود کار را در ایران آغاز کند. در سال ۸۲ هور متاثر از اقدامهای رژیم صدام حسین که از سال ۱۹۷۳ آغاز شده بود و احداث بزرگترین سد ایران روی رودخانه کرخه در سال ۱۳۷۰ و همچنین تغییرات اقلیمی که نه تنها در خوزستان، بلکه در همهایران اثر خود را به وضوح گذاشته است، جان چندانی نداشت.
ارتفاع جادهها و پدها و مکانهای حفاری بر اساس دادههای ابلاغی در سال ۸۲ طراحی و اجرایی شد. الگوی توسعه جادهها الگوی دوستدار و سازگار با محیط زیست نیست و ایرادهای زیادی به آن وارد است، اما در آن زمان با توجه به خشکی وسیع هور و همچنین نرسیدن آب در سالهای بعد به هورالعظیم، سرزنش کردن آن به عنوان عامل نابودی اکوسیستم حرفی خارج از منطق است.
عدهای معتقدند که توسعه در آن زمان باید به صورت آب کمعمق انجام میشد؛ این نظریه حرفی شبیه شوخی است، زیرا آن روزها تنها حوضچههای موجود یعنی یک و دو، کمتر از یک متر آب را به خود دیده بود و حال آنکه توسعه آب کمعمق حداقل به هشت متر عمق و راه عبور به دریاهای آزاد نیازمند است.
در دایک مرزی، دو مجرای ۳۵ دهنه و ۵۵ دهنه در حوضچه دو و یک و مجرای ۱۱۰ دهنه در حوضچه سه برای تبادل آبی با بخش عراقی در زمان سیلاب به صورت بتنی تعبیه شد که همواره امکان بستن دریچههای آن موجود است. عمیقترین جای هور تقریبا حوالی همین منطقهای از حوضچه دوم و سوم است که دریچه و پل بتنی ساخته شده است، با این توضیح که بخش عراقی اندکی عمیقتر است و همچنین بد نیست بدانیم که در حوضچه دو تقریبا ارتفاع یک متر بالاتر از سطح دریاهای آزاد است و اما در حوضچه چهار و پنج این ارتفاع تا چهار متر و بیشتر نیز افزایش مییابد.
آب از رودخانه میسان به حوضچه یک میریزد و از آنجا وارد حوضچه دو که همان آزادگان شمالی است میرسد، سپس از طریق یک پل بتنی ۷۵ دهنه یا همان دژ شط علی به حوضچه سوم میریزد. دایک شط علی جادهای بود که در زمان جنگ ایجاد شده بود، اما بعدها توسط نفت مستحکم شد و در واقع مرزبند بین حوض دو و سه بوده است که مسیر ارتباطش به سه همین دژ شط علی یا ۷۵ دهنه است.
بارانهای اخیر آورده آبی عظیمی برای هورالعظیم داشته است که توانست دوباره این هور زیبا را احیا کند. در زمان ورود سیلاب به هور و روی دایک شط علی چند لوله نصب شد که در کنار ۷۵ دهنه، آب را به حوضچه سه منتقل میکرد، اینجا همان جایی بود که بعدها به دستور شورای تامین چند برابر همان لولهها گشوده شد. حالا محمد درویش، کارشناس محیط زیست نوشته است که آب به بخش عراقی با شکستن دایک مرزی رانده شد و از آنجا به خلیج فارس و وا مصیبتا که فرصت از دست رفت و چنین و چنان. درویش مدعی است انفجاری که در دایک مرزی انجام شده خیانت بوده است.
باید به آقای درویش گفت که این انفجار از سوی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) و با تصمیم شورای تامین انجام شد و اگر نمیشد به دلیل حجم آب بخش ایرانی که بسیار بالاتر از بخش عراقی بود و البته باد شدیدی که در چند مرحله به شدت در منطقه میوزید دایک مرزی میشکست و از کنترل خارج میشد. همچنین آنسوی محل شکافته شده همان نیزارهای سوختهای قرار دارد که دودش امان مردم خوزستان را در تابستان پارسال بریده بود. حوضچههای چهار و پنج همواره با سه و سه با دو در ارتباط بوده است و اگر ارتفاع آب در حوضچه پنج کمتر است علتش آن است که زمین در حوض پنج، سه متر از حوض دو مرتفعتر است. چگونه یک کارشناس محیط زیست اینها را نمیداند؟
چگونه مدعی است که ما باید آب را در بخش ایرانی حبس میکردیم که گردش آزادی به بخش عراقی نداشته باشد؟ در روزهای آخر فروردین مرتب خبر از وقوع سیلابی بزرگتر از پیش داده میشد و اینکه حتی ممکن است سد کرخه از دو یال کنار بشکند. برای آماده بودن در چنین شرایطی باید بخشی از آب هور به بخش عراقی منتقل میشد تا اگر حجمی از سیلاب ناگهان وارد منطقه شود قابل کنترل باشد. جهان سوم جایی است که خیل عظیم مهندسان و کارکنان صنایع نفت و آب و برق و محیط زیست و ستاد تامین و استاندار و فرماندار به خیانت و دروغ متهم میشوند، آنگاه قهرمانان فضای مجازی ملتمس لایک، صادق و درستکار و البته در مقام قضاوت. ببخشید آقای درویش؛ در کشور ما درآمد اصلی از فروش نفت است، شاید در کشور شما درآمد از فروش خودرو یا فناوری باشد.
سعید ساویز
منبع: کانال تلگرامی از نفت چه خبر؟
نظر شما