چندوقت پیش بود که درباره مسابقه تلویزیونی برندهباش و حامی مالی خاص برنامه که یک روال شرطبندی حرام را دنبال میکرد، حرفها و حدیثهایی مطرح شد. یکی از شخصیتهای نزدیک به احمدینژاد که در دولت او هم سمتهایی داشت، متهم شد که از قبال شرطبندی پشت برنامه میلیاردها تومان به جیب زد و معلوم نشد با کدام مسئولی در سازمان صداوسیما سر یک سفره حرام نشست. البته برخی عکسها هم در فضای مجازی در این زمینه منتشر شد که جناب… با جناب… در حال خوش و بش دیده میشدند. نه پیگیری شد و دنبالهگیری و تحقیقی. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی هم احساسات و نگرانی بروز ندادند.
هرچه بود همانجا معاملات انجام شد و تکلیف پولهای حرام که آنجا مطرح شده بود روشن نشد. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی هم در قبال آن پروژه چند میلیارد تومانی اعتراض و تحقیقی نکردند.
ظاهرا فردی که پشت این فساد گسترده مالی و حقوقی و شرعی بود یکی از دلواپسان بود و ترجیح داده شد که در قبال او تحقیقی صورت نگیرد.
یک اتفاق نادر در این سالها این است که همواره سه نهاد و سازمان کشور مورد انواع و اقسام ارزیابیها و اتهامها بوده و مورد انواع حرف و حدیثها درباره فساد و دزدی قرار گرفتهاند و بلافاصله پس از رفتن وزیر یا مسئولی خاص آنها هم ساکت شدهاند و منتقدان دست از سر آن فساد و… برداشتهاند.
هنوز پرونده استخدام معاون نیروی انسانی مترو در زمان جناب آقای دکتر قالیباف و دوستان او مطرح است، پرونده میلیاردها پول زمین و تعداد زیادی قطعات زمین شهرداری که بر پایه برخی مناسبات به افراد واگذار شده و شهرداری درآمد کافی را از این قبال نداشته، مطرح است، اما کک دوستان نمیگزد. وقتی پای دلواپسان وسط باشد که نباید پروندهای را دنبال کرد.
وزارت نفت و بانک مرکزی هم از این دست امور هستند. اگر امور خود را به دلواپسان بسپارند که افراد درست و درمانی میشوند و دلیلی نمیماند که پرونده آنها رسیدگی شود.
در صنعت نفت نیز دلیل ورود بابک زنجانی به وزارتخانه که ظاهرا بر تارک حضرات نشسته بود از سوی نمایندگان محترم با هیچ اعتراضی روبهرو نشد، اما حالا که وزیر میگوید منافع نفت و فروش آنها را به نااهلان نمیسپارد فریاد از هزار سوراخ بلند است که ای آقا تو به درد دوره بحران نمیخوری و الخ!
متاسفانه دمخروس چنان از زیر قبای معترضان به وزارت نفت بیرون زده است که هر قسم حضرت عباسی بیفایده است. برخی البته نیابتی وارد اتهامزنی میشوند و با ادبیات مورد علاقه دزدان و باجگیران سخن میگویند، به گونهای که تنها آنها را خوشحال میکند.
این شیوههای حذفی اگر در دوره استالین کاربرد داشت در دوره معاصر کاربرد ندارد. یادمان هست که در دوره استالین به بهانه کشف یک کودتا همه ارتش شوروی سابق را قلع و قمع کردند و وقتی آلمان به آنها هجوم برد تازه فهمیدند چه کردهاند.
اکبر نعمتالهی
نظر شما