در هفتههای اخیر، تنشها در منطقه خلیج فارس به عنوان مهمترین شاهراه انرژی جهان افزایش یافته است. مورد هدف قرار گرفتن چهار کشتی در بندر فجیره امارات، آسیب دیدن دو کشتی تجاری در آبهای دریای عمان و توقیف کشتی انگلیسی که وارد آبهای سرزمینی ایران شده بود، همگی منطقه خلیج فارس را دستخوش تحولات قابل توجهی کردهاند که می توانند بر آینده بازارهای جهانی انرژی تاثیرگذار باشند.
بهای نفت در سایه تنشهای خلیج فارس
تنش در منطقه خلیج فارس با انتشار خبر حمله به دو نفتکش اماراتی و نروژی در دریای عمان آغاز شد. پس از آن همزمان با سفر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن به تهران، دو نفتکش حامل محموله نفت به مقصد این کشور در سواحل امارات عربی متحده مورد حمله قرار گرفت. یک هفته بعد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک پهپاد ارتش آمریکا را به اتهام تجاوز به حریم هوایی ایران ساقط کرد. دو هفته بعد یک ابرنفتکش حامل نفت ایران در تنگه جبلالطارق توقیف و پس از آن خبر توقیف نفتکش بریتانیایی در آبهای ایران اعلام شد. مجموع رویدادهای فوق برای منطقه خلیج فارس پس از جنگ نفتکشها که در ذیل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران صورت گرفت، بیسابقه است.
با این حال عواملی نظیر رشد آینده اقتصاد جهان، پایداری رشد اقتصادی آمریکا، تبعات جنگ تجاری ایالات متحده با چین، کاهش رشد اقتصادی چین و سطح تولید و عرضه نفت تولیدکنندگان عمده نفت جهان از جمله آمریکا، روسیه و عربستان سعودی سبب شده که در مجموع بهای جهانی نفت با افزایش چشمگیری مواجه نشود. البته توجه به این نکته مهم است که اگرچه تاکنون معادلات بازار جهانی نفت در جهت کاهش تاثیرگذاری تنشهای سیاسی و امنیتی بر قیمت حرکت کرده و حتی اثر این شوکها بر قیمت، بسیار کوتاهمدت بوده و بهسرعت از میان رفته است، اما تکرار رویدادهای تنشزا در خلیج فارس در آینده میتواند به افزایش چشمگیر بهای نفت منجر شود. کما اینکه آژانس بین المللی انرژی در مورد افزایش قیمت جهانی نفت با توجه به افزایش تنش در منطقه خلیج فارس هشدار داده است. همچنین اویل پرایس نیز با توجه به تبعات تنشهای موجود تاکید کرده که وقوع هر نوع رویارویی نظامی در خلیج فارس میتواند قیمت نفت را تا ۳۲۵ دلار بالا ببرد.
اگر چه تنشهای حادث شده در خلیج فارس موجب افزایش چشمگیر بهای نفت نشدهاند، اما بهصورت غیرمستقیم بر آینده انتقال انرژی از این منطقه تاثیرگذار بودهاند. به عنوان مثال، افزایش قابل توجه نرخ بیمه نفتکشهایی که از خلیج فارس عبور میکنند، از یک سو هزینه انتقال انرژی را افزایش میدهد و از سوی دیگر حجم فعالیت شرکتهای نفتی را با کاهش مواجه میکند، زیرا افزایش هزینههای نقل و انتقال انرژی موجب کاهش سود این شرکتها میشود. چنین موضوعی در صورتی که در بلندمدت ادامه یابد، میتواند بر میزان رشد و توسعه اقتصادی در جهان نیز تاثیرگذار باشد.
آمریکا؛ مقصر اصلی
یکی از مهمترین دلایلی که میتواند توجیهکننده چرایی عدم افزایش چشمگیر بهای نفت در بازارهای جهانی پس از بروز تنشهای بیسابقه در خلیج فارس باشد، این است که سیاست آمریکا مبنی بر به صفر رساندن فروش نفت ایران با شکست مواجه شده است. در واقع ایران با بهرهگیری از روشهای مختلف، تحریمهای آمریکارا کماثر و از بروز خلأ در بازارهای جهانی جلوگیری کرده است. این در حالی است که اگر خلأ نفت ایران در بازارهای جهانی با ناامنی در خلیج فارس توام میشد، آنگاه قیمتها با جهش قابل توجهی مواجه میشدند.
بنابراین بر خلاف مواضع مقامهای ارشد آمریکایی که ایران را متهم کردهاند با دامن زدن به تنشها به دنبال انتفاع از افزایش قیمت جهانی نفت است، تهران هیچ نیازی به ایجاد تنش ندارد. این در حالی است که ناتوانی آمریکا در سیاست به صفر رساندن فروش نفت ایران میتواند دلیل منطقیتری باشد که واشنگتن را مجاب کند از طریق اقدامهای خرابکارانه در منطقه به دنبال اتهامزنی به تهران و در انزوا قرار دادن ایران باشد. در واقع آمریکا که با اعمال فشار بر خریداران نفت ایران نتوانسته سیاستهای خود را پیش ببرد، تلاش میکند با اقدامهای تخریبی در منطقه و افزایش تنش، اجازه صدور امن نفت سایر کشورها را نیز ندهد. بر این اساس آمریکا تلاش میکند ناکامی خود در جلوگیری از فروش نفت ایران را از طریق ایجاد خرابکاری و اقدامهای تخریبی در منطقه جبران کند.
در پیش گرفتن این سیاست غیرمنطقی از سوی واشنگتن می تواند هزینههای همه کشورها را افزایش دهد. به عنوان مثال، وقایع تنشزا در خلیج فارس یک بار دیگر مسئله تامین امنیت انتقال انرژی در جهان را برجسته کرده است، به نحوی که برخی از کشورهای اروپایی در پی ایجاد نیروهای مشترک در این خصوص هستند. با این حال چنین اقدامی از سوی اروپا نه تنها نمیتواند تامین کننده امنیت انتقال انرژی باشد، بلکه ضریب درگیری در منطقه را نیز افزایش میدهد و در صورت وقوع چنین اتفاقی دیگر نمیتوان نسبت به کنترل بهای انرژی در بازارهای جهانی خوشبین بود.
با این اوصاف عامل ناامنی در انتقال انرژی از خلیج فارس بیش از آنکه به ایران یا سایر کشورهای منطقه مرتبط شود، از سیاستهای ایالات متحده آمریکا ناشی میشود. خروج آمریکا از توافق هستهای و اعمال فشارهای یکجانبه در قالب تحریمهای اقتصادی و تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران، همگی در زمره اقدامهای تخریبی به شمار میآیند که بر ناامنی در خلیج فارس دامن زدهاند. از این رو اگر کشورهای مصرفکننده انرژی به دنبال یافتن مقصر برای افزایش تنش در منطقه هستند، باید انگشت اتهام خود را به سوی آمریکا نشانه بگیرند، زیرا پیش از اقداهای تحریمی و تخریبی آمریکا، منطقه خلیج فارس شاهد هیچ یک از تنشهای موجود نبود.
شعیب بهمن
نظر شما