به گزارش شانا، دکتر محمدرضا ظهیرامامی، فعال بخش خصوصی در یادداشتی با این مقدمه درباره اهمیت این ارتباط نوشت:
نخست: از همه به این خاطر که اقدام یادشده در وزارتخانهای به وقوع پیوسته است که وزیر آن پیشینه غیرقابل انکار و فراوانی دارد و در هر حال ایشان سکان وزارتخانهای بزرگ و صنعتی عظیم را در دست دارند که به اعتباری پایه اقتصاد کشور بر آن استوار است و اکنون آقای زنگنه، به درستی و با درک صحیح از شرایط، زنگهایی را به صدا در آورده است که طنین خوش آن بیش از همه در بخش خصوصی شنیده میشود، زیرا این اقدام تابوی دیدار الزاماً حضوری را شکسته و با برقراری کانال رسمی جدید، راه را برای بهرهگیری از ابزارهای نوین ارتباطی باز و مهمتر از آن در بیان هدف این اقدام با صراحت بر تقویت ارتباط هر چه بیشتر بخش خصوصی و فعالان حوزه صنعت نفت نیز تأکید کرده است.
دوّم: ناظر بر این امر است که هر فرد منصف و بیطرفی میتواند بر این اقدام بجا و هوشمندانه مُهرِ تأیید بزند، زیرا انجام این کار هم در ایجاد مصونیت برای کارکنان آن وزارتخانه و هم در کاهش هزینههای تشریفات، پذیرایی و صرف وقت برای آن نهاد گسترده و همینطور ارباب رجوع و ذینفعان وسیعِ مرتبط، تأثیر قابل ملاحظهای بر جای خواهد گذاشت.
سوّم: این دلیل از دو دلیل پیشین نیز با اهمیتتر است. اینکه اقدام یادشده از همان ابتدا «بر ارتباط بیواسطه» تأکید میکند و این به معنای حذف و برداشتن دیوارهای حائل مفروض، میان دولت و بخش خصوصی است و در اینجا جناب آقای زنگنه، وزیر نفت به نوعی پیشقراول شکستنِ سد تشریفات و تعارفاتی میشود که پیش از آن میتوانست تا اندازه قابل توجهی دست و پاگیر، زمانبر و هزینهزا باشد. در یک جمعبندی ساده شاید بتوان گفت وزارتخانه یادشده این بار زنگ یا زنگهایی را به صدا در آورده است که مشروط به اجرا در آمدن درست و شنیده شدن صدای بخش خصوصی، میتواند زمینهسازی تحولی کیفی در ارتباطات میان دولتمردان و مردم را تسهیل و تسریع کند.
بیشک بهرهگیری دیگر نهادها از این الگوی پیشرو میتواند زمینهساز تحولاتی عمیقتر در مناسبات میان مردم و حاکمان باشد.
از سوی دیگر: آنچه به این اقدام ارزش و اعتبار افزونتری میبخشد امکان بهرهگیری بیواسطه و سریع دولت از دیدگاههای بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه، برای غلبه بر چالشها خواهد بود. زیرا بسیاری از صاحبنظران بر این نکته اذعان میکنند که بخش خصوصی رها از مناسبات کاغذبازی که تا اندازهای ممکن است گریبانگیر دولتها باشد و با اتکا به خلاقیت بیشتر بتواند در بیان ایدهها و بازتاب مناسب و بهموقع صدای خود، برای حل یا دستکم تعدیل بسیاری از چالشها منشأ اثر تعیینکنندهای باشد.
نکته پایانی: بر صحت و سنجیدگی اقدام یادشده قابلیت تکرارپذیری و امکان نهادینهسازی آن است. به این معنا که هرچند این ابتکارِ ارزشمند در شرایط اضطراری و متناسب با آن سامان یافته است، اما از آنجا که اجرای آن زیر ساختهایی را فراهم میآورد و از سوی دیگر در عمل سبب ترویج نوعی نگرش و فرهنگِ متعالی و روز آمد در حوزه ارتباطات میشود در عمل نهاد یا سازمانی که چنین اقدامهایی را به ثمر رسانده است هرگز به شیوههای گذشته باز نخواهد گشت.
امید است، باز هم شاهد بهره گیری مناسب از فرصت های نهفته در دلِ تهدیدها بوده و بیش از پیش شاهد توسعه رویکردهای توأم با نوآوری در همه ارکان اداره جامعه باشیم. به عنوان یک فعالِ بخش خصوصی اطمینان دارم توسعه این شیوه های نوین و روشهای تازه، راه را برای شفافیت، چابکی و پاسخگویی هر چه بیشتر باز کرده و مسیر حرکت به سمتِ اقتصادی مولّد را نیز هموارتر خواهد کرد.
نظر شما