به گزارش شانا، در متن توضیحات اداره کل روابط عمومی وزارت نفت به این گزارش خبرگزاری فارس که پنجم شهریورماه منتشر شد آمده است:
۱- در ابتدا لازم میدانیم مراتب عمیق تأسف خود را از اینکه یک وکیل سابق مجلس شورای اسلامی ایران تا این حد نسبت به مسائل و واقعیات کشور ناآگاه هستند ابراز داریم. آقای خادمی تا پیش از حضور در مجلس شورای اسلامی، کولهباری از خاطرات مغشوش و حب و بغضهای شخصی خود را در قالب انتقاد نسبت به صنعت نفت، به خورد رسانهها میدادند و حالا با کمال تأسف چهار سال خاطرات دوره وکالت ایشان هم به ذخایر فکریشان اضافه شده است. سبک او در موضعگیری علیه مدیریت صنعت نفت در گذشته و اکنون این است که سوار بر توسن هیجان، با غلیان احساسات و تحت تأثیر اوهام، سخنانی بر زبان میراند که از شدت نادرستی، گاه سوژه خنده و اسباب تفریح کارشناسان را فراهم میآورد. مرور موضعگیریهای تند و غیرکارشناسی ایشان نشان میدهد متأسفانه یکی از عوامل تضعیف جایگاه کارشناسی کمیسیون محترم انرژی مجلس دهم در افکار عمومی، موضعگیریهای غیرعلمی و فاقد وجاهت فنی او درباره مسائل صنعت نفت بوده است. در طی چهار سال گذشته بارها این وزارتخانه نسبت به ارائه پاسخ به ادعاهای موهوم ایشان اقدام کردند، اما متأسفانه آقای خادمی تجدیدنظری در اطلاعات و آمار غلطی که بعضاً به رسانهها ارائه میکنند نکردند، البته به نظر میرسد این هم یکی از ایرادات برخی رسانههای کشور است که از شوق شنیدن هر صدای مخالف دولت، ادعاهای غیرمستند را صحتسنجی نکرده و بدون هیچ تحقیق و تلاشی تنها به نشر آنها میپردازند که بخش عمده موضعگیریهای آقای خادمی در چهار سال گذشته مصداق همین موارد بوده است؛ سخنانی که البته چند تریبون انتشار معین و ثابت داشته که خبرگزاری محترم فارس هم گل سرسبد آنهاست. البته اعتبار جناب آقای خادمی روشن است و شاید نیازی به پاسخگویی به اظهارات تکراری ایشان نباشد اما از آنجا که ظاهراً خبرگزاری محترم فارس بهعنوان تریبون یک نهاد خاص مکلف به حمله روزانه به وزارت نفت شده است، ادعاهای مطروحه در این رسانه را پاسخ میدهیم تا مبادا طراحان عملیات تخریبی علیه وزارت نفت، سکوت ما را حمل بر صحت خود کنند.
۲- درباره ضرورتها و الزامهای توسعه صنعت پالایشگاهی پیشتر هم توضیح داده شده است که حسب قانون دولت سالهاست مستقیم از ایجاد مجتمعهای تولیدی منع شده و حتی فراتر از این مکلف به واگذاری سهام خود در مجتمعهای پیشتر ساخته شده است، پس این تصور باطل که برخی گمان میکنند دولت و وزارت نفت باید خود رأساً مشغول به ساختن پالایشگاه شود از ریشه خطاست، بلکه وزارت نفت مکلف است زمینه لازم برای تأمین خوراک و حمایتهای معمول در احداث مجتمعهای پالایشی از سوی بخش غیردولتی را فراهم کند،. درباره ستاره خلیجفارس هم این پالایشگاه از نظر ماهیتی متعلق به بخش غیردولتی است و وزارت نفت از احداث آن بهعنوان یک پروژه ملی حمایتهای لازم را به عمل آورده است و ورود وزارت نفت از سال ۹۲ به این پروژه صرفاً برای باز کردن گره پیچیدهای بود که در اثر مدیریت غلط به اتلاف وقت و منابع ملی منجر شده بود و اگر حمایتهای دولت نبود این پالایشگاه همچنان در فهرست طرحهای راکد ملی ایران قرار داشت، به هر روی این توهم که برخی گمان میکنند شخص وزیر نفت مسئول مستقیم طراحی یا احداث پالایشگاه است ناشی از عدم اطلاع ایشان از حیطه قوانین و مقررات کشوری است. آقای خادمی که خود را «متخصص» نفت میپندارند و از درسهای آموخته نروژ برای رسانهها سخن میگویند خوب است اینجا هم توضیح دهند که آیا در نروژ هم دولت مسئول ساخت پالایشگاه است؟ درباره ستاره خلیجفارس و فاجعهای که در اثر ندانمکاریهای دولت قبل در این طرح ملی رخ داده بود توضیحات مستقلی منتشر میشود.
۳- در بخش دیگری از این گفتوگو آقای خادمی از خاطراتشان در مجلس سخن گفتهاند و تهمتهایی را که پیشتر درباره فقدان نگرانی وزیر نفت از تحریمها مطرح کرده بودند تکرار کردند. نخست به استحضار ایشان و همه همفکرانشان میرسانیم وزارت نفت دولت یازدهم از سال ۹۲ شدیدترین تحریمهای نفتی علیه یک کشور را از دولت قبلی و محبوب ایشان به ارث برده بود و کار در وزارت نفت از سال ۹۲ در شرایطی آغاز شد که تقریباً تمامی مراودات بینالمللی کشور در زمینه نفت قطع شده بود، اینکه نفت خام کشور صادر میشود نه علاقهمندی شخص یا دولتی مشخص، بلکه تکلیف قانونی و مستند به برنامههای توسعه کشور است که در مجلس تصویب و به دولت ابلاغ میشود. نکند آقای خادمی، این متخصص صنعت نفت خیال میکنند که صادرات نفت خام به میل و اراده شخص وزیر نفت ایران صورت میگیرد، در این صورت چرا از دوستانشان در دولتهای قبل که اینهمه به آنها افتخار میکنند نمیپرسند چرا تا پیش از وقوع موج تحریمها بالاترین میزان صادرات نفت خام را در تاریخ ۱۱۰ ساله این صنعت ثبت کردید؟ چرا نمیپرسند وقتی کیسه دولت قبل از دلارهای نفتی انباشته بود به فکر توسعه ظرفیت پالایشگاهها نیفتادند؟ چرا به جای تأمین فرآورده موردنیاز مردم با اجرای نادرست یک فرآیند بنزینسازی، سلامتی مردم را به بازی گرفتند؟ نه جناب خادمی، صادرات نفت نه سلیقه دولت آقای احمدینژاد و وزرای نفت آن است و نه سلیقه دولتهای بعدی و آقای زنگنه. صادرات نفت خام یک بخش از برنامههای مصوب تأمین منابع مالی کشور و یک رکن در استراتژی کلان ایران برای حضور در ساختار تأمین انرژی جهان است، تحریمها هم در دوره قبل و هم در این دولت به تحقق این برنامه ملی و استراتژی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران ضربه وارد کرده، اما ضربه بدتر از تحریمها، صدای طبلهای توخالی و فریادهای متوهمانه کسانی است که با خیالپردازی فکر میکنند اگر به جای نفت خام فرآورده داشتیم تحریمها اثر نمیکرد، البته این فریادها عمدتاً از گلوی افرادی است که در تمام عمر کاری و تخصصیشان حتی یک مراوده بینالمللی نداشته و به هیچوجه سازوکار تحریم و مبادلات نفت و فرآورده را نمیشناسند، به همین دلیل تا اسم تحریمهای نفتی را میشنوند به خیال خام، گمان میکنند اگر به جای نفت، چیز دیگری بود تحریم شامل آن نمیشد!
۴- در بخش دیگری از این مصاحبه، آقای خادمی از تأسیس شرکتهای بهرهبرداری تابع مناطق نفتخیز جنوب، نفت مناطق مرکزی، مهندسی و توسعه نفت، پتروپارس و پتروایران بهعنوان عوامل تضعیف شرکتهای نفتی یادکرده و دلیل آورده است که تأسیس این شرکتها سبب شده نیروهای فنی مناطق نفتخیز جنوب متفرق شوند! آقای خادمی و خبرگزاری محترم فارس، ایکاش این همه بر طبل تفرقه نکوبید و گاه و بیگاه با نگاه به نقشه کشور عزیزمان ایران به یاد بیاورید که همه جای این کشور نامش ایران است، اینهمه تلاش برای اختلافافکنی میان جنوب - غیرجنوب، این همه تلاش برای تهمت زدن به سیاست ملی توسعه صنعت نفت شما را به کجا خواهد رساند؟ آیا اشتیاق دارید به سمت تبلیغ نرم «تجزیهطلبی» حرکت کنید؟ تأسیس تمامی آن شرکتها با هدف ارتقای ساختار توسعه صنعت نفت بوده و کارنامه هرکدام از آنها نشان میدهد که در این سیاست گامهای درستی برداشته شده است، آیا شما انتظار داشتید وقتی مثلاً شرکت نفت مناطق مرکزی ایران تأسیس میشود همه کارکنان و مدیرانش باید «غیرجنوبی» باشند؟ قطعاً وزارت نفت اجازه طرح این مرزبندیهای خطرناک را نخواهد داد، ما یک ایران داریم و همه ثروت و انفال آن هم متعلق به همه ملت ایران بدون تجزیه و مرزبندی است، برای تکمیل کادر مدیریتی و نیروی انسانی همه شرکتهای تابع وزارت نفت، صلاحیت مدیریتی و ایرانی بودن ملاک است نه اصل و نسب قومی و جغرافیایی. اگرچه کارنامه عملکرد استخدامی شما در شرکتی که مدتی مدیرعامل آن بودید حاکی از آن است که به نسب قومی و جغرافیایی بیشتر اهمیت میدادید.
۵- نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در بخش دیگری از گفتوگوی خود به تکرار اشتباههایی دیگر دست زدهاند، درباره خط لوله صادرات گاز به پاکستان، برعکس تفکر آقای خادمی، ایران تعهدات خود را انجام داده است و در صورتی که پاکستان اراده کافی برای دریافت گاز را نشان ندهد امکان طرح شکایت و دریافت غرامت وجود دارد و هیچ کمکاری از سوی ایران صورت نگرفته است. درباره قرارداد واردات گاز از ترکمنستان نیز آقای خادمی متأسفانه تفاوت میان سوآپ گاز و واردات گاز برای مصرف در شبکه را نمیداند، عدم دریافت گاز برای مصرف داخلی از مبدأ ترکمنستان به استناد ادله قوی حقوقی ایران و در تقابل با «زیادهخواهی» طرف ترکمن صورت گرفت اما موضوع سوآپ گاز از ترکمنستان از طریق خاک ایران همچنان به قوت خود باقی است.
۶- درباره کار سوخت، پیشتر هم متذکر شدهایم که حذف الزام به استفاده از کارت سوخت مصوبه مجلس بود اما وزارت نفت به دلیل اینکه این الزام در شرایط برابری نرخ، تنها سبب زحمت مردم میشد و بعضاً گلایهها و شکایات مردمی را در پی داشت قلباً موافق این حذف بود، سرانجام اما هر نوع نظر مجلس را تمکین میکردیم. از عجایب روزگار هم این است مجلس به حذف کارت سوخت رأی داده و حالا آقای خادمی با فرافکنی به دنبال سوءاستفاده از رأی همان مجلسی است که خودش عضو آن بوده است، این نشان میدهد که ایشان اصالتاً با مکانیزم دموکراسی پارلمانی مشکل دارند و باعث مزید تعجب است که با این اندیشه چگونه ردای وکالت مردم شریف ایذه و باغملک را بر تن کردند.
۷- درباره میدان مشترک فروزان (مشترک میان ایران و عربستان)، نخست آمار آقای خادمی در هر دو بخش یعنی عدد ادعایی تولید در سمت عربی میدان و نیز عدد ادعایی ایشان در تولید بخش ایرانی میدان فروزان غلط و با حقیقت فاصلهای طولانی دارد، در ضمن موقعیت مخزنی میدان فروزان به صورتی است که بخش کوچکتر آن در سمت ایرانی قرار دارد و بهطور طبیعی امکان برداشت نفت بهصورت برابر میسر نیست، در ضمن از آغاز دولت دوازدهم یکی از برنامههای مهم این وزارتخانه توسعه برداشت و بهسازی نگهداشت این میدان بوده است که سرانجام پارسال با انجام مناقصهای این پروژه کلید خورده است، مزید اطلاع آقای خادمی طرح توسعه این میدان در بخش زیرسطحی شامل ۱۲ حلقه چاه جدید، ۱۱ حلقه چاه تعمیری، سه حلقه چاه RE-INTRY و در بخش روسطحی شامل احداث سه خط لوله دریایی به طول ۲۷ کیلومتر، ساخت و نصب دو سکوی جدید و کابلکشی چهار رشته فیبر نوری است که فعالیتهای اولیه این پروژه در دست اجراست.
۸- در پایان ضمن دعوت از آقای خادمی به افزایش اطلاعات و دانش خود نسبت به مسائل صنعت نفت، از رسانههای محترم بهویژه رسانههایی که این روزها خود را «مکلف» به حمله به دولت و حضور در صف مقدم فعالیتهای زودهنگام انتخاباتی میدانند درخواست میکنیم که در جریان رویکرد منتقدانه خود، با اعتبار و آبروی ملی، منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران بازی نکنند، چه بسا محتوای نادرستی که این معدود رسانههای عزیز بدون تحقیق و صحتسنجی درباره طرحها و پروژههای صنعت نفت ایران منتشر میکنند بعدها با هدف کاهش اعتبار بینالمللی صنعت نفت ایران از سوی بدخواهان و لابی جهانی عبری - عربی مورد استناد و بازنشر قرار بگیرد.
نظر شما