با فرارسیدن سال ۲۰۲۲ میلادی به نظر میرسد بازارهای جهانی نفت بی سر و صدا برای آغاز دورهای تازه جدید آماده میشود. آینده صنعت نفت و گاز بدون در نظر گرفتن مثبت یا منفی بودن نتیجه آن تغییر کرده است.
برای بیش از ۱۰۰ سال، مسئله اصلی افزایش تولید برای تأمین بازارهای بیشتر غربی و نوظهور و رقابت میان شرکتهای غیردولتی (IOC) و شرکتهای دولتی (NOC) بود. درست پس از بحران سال ۲۰۰۸، بازارها متوجه شدند که دوران کاهش قیمت نفت به پایان رسیده است. اقتصادهای آسیایی بهطور دائم مقصد اصلی بیش از سهچهارم تولیدکنندگان خاورمیانه و شمال آفریقا بودند.
از سوی دیگر، فناوریهایی برای بهبود کارایی و کاهش مصرف در سالهای ابتدایی دهه جاری بهشدت خودنمایی کردند و نشان دادند که مهم هستند. روند روی آوردن به منابع تجدیدپذیر انرژی در حال کند شدن است، اما بیشک جایگاه مناسبی در مصرف انرژی جهانی پیدا میکنند.
واکنش صنعت نفت به این تحولات پیامدهایی برای اقتصاد جهانی بهطور کلی و بر کشورهای تولیدکننده نفت و گاز بهطور خاص دارد. در سال ۲۰۲۱، نفت و گاز ۶۷ درصد از انرژی تجاری مصرف شده در جهان را تأمین کرد. با این حال، سهم گاز افزایش یافت. زغالسنگ هم عقب نیفتاد. تولید و صادرات نفت و گاز ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه را تشکیل میدهد. اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) هم کموبیش اتفاقنظر دارند.
هدف از این یادداشت، نشان دادن بعضی از چالشهای بزرگ پیش روی بازارهای نفت و گاز در سال ۲۰۲۲ است، صنعت نفت دیگر نمیتواند به انحصار خود در بازار حملونقل تکیه کند.
استفاده از فرآوردههای نفتی در بخش حملونقل حدود نیمی از بازار جهانی نفت و بیشتر رشد مورد انتظار آن را تشکیل میدهد. این عامل نشانههایی از کاهش را نشان میدهد. همهگیری ویروس کرونا و ظهور دورکاری بهعنوان یک واقعیت کاری جدید و دائمی، سبب مصرف کمتر سوخت و گاز شده است. تحمیل منظم قرنطینههای عمومی یا محدود به این معناست که در سال ۲۰۲۲ و شاید پس از آن هم همچنان حملونقل کمتر خواهد بود.
مردم رفتوآمد کمتری دارند اما مصرفشان بیشتر است، روندهای مصرف از اقتصاد وابسته به خدمات به اقتصاد وابسته به کالا و کالاهای کمدوام تغییر کرده است.
قیمت کالاهای مصرفی مانند قهوه و حبوبات و مواد غذایی بیش از قیمت گاز یا دیگر منابع انرژی افزایش یافته است. در این میان، شرکتها به جای نفت و گاز بیشتر در زمینه کالاهای مصرفی سرمایهگذاری میکنند.
مصرف کمتر گاز و سوخت جت توسط خطوط هوایی و صنعت هوانوردی نیز به معنای بیاستفاده شدن بخشی از ظرفیت پالایشگاههاست. بخش فرآوری بخش عمده صنعت نفت است.
کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده نفت سرمایهگذاری بسیاری در بخش پاییندستی داشتهاند. در واقع، شرکتهای نفتی بزرگ - هم شرکتهای خصوصی و هم شرکتهای دولتی - به نظام زنجیره ارزش خود که اغلب به آن A تا Z گفته میشود افتخار میکنند.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی در ماه اکتبر سال ۲۰۲۱، سرمایهگذاری جهانی پاییندستی ۱۸ درصد نسبت به گزارش همان ماه کاهش یافته بود.
قصد ندارم به موضوع فانتزی انتشار گازهای گلخانهای کنفرانس آب و هوایی سازمان ملل (COP۲۶) و حذف انتشار کربن بپردازم، اما صنعت نفت باید به مسئله دور شدن خودروسازان از موتورهای احتراقی و پرداختن به ساخت خودروهای الکتریکی توجه کند.
خودروهای الکتریکی سریعتر و سریعتر از آنچه در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ تصور میشد در حال پیشرفت هستند، بر اساس مطالعات اخیر شاهد رشد ۱۲ درصدی حضور موتورهای برقی در جادهها و بزرگراهها خواهیم بود. این مورد شامل وسایل نقلیه شارژ شده با انرژی خورشیدی هم میشود.
نقش سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و کشورهای غیراوپک احتمالاً تغییر خواهد کرد. منظورم این است که ائتلاف اوپک و متحدانش (اوپک پلاس) ماندگار خواهد بود. دبیرکل بعدی اوپک ممکن است تصمیم گیرد که نام این سازمان را به اوپکپلاس یا نام دیگری که ویژگی دائمیتری را برای سازمانی که زمانی تنها اوپک بود، تغییر دهد.
در واقع، کمیته کنونی نظارت بر بازار یادآور اوپک در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ است، زمانی که وزیران نفت و انرژی کشورهای عضو اوپک بیشتر از دو بار در سال ملاقات میکردند.
پویایی بازار بهشدت تغییر کرده است، بنیانهای بازار دیگر فقط شامل عرضه و تقاضا نیست، چند عامل دیگر ظهور کردهاند، بازار جهانی نفت در سال ۲۰۲۱ تنها درباره تورم و تصمیم بانک مرکزی آمریکا درباره نرخ بهره بحث میکرد. به احتمال زیاد تورم تا سال ۲۰۲۲ دستور کار اصلی سیاستهای اوپکپلاس خواهد بود.
به این ترتیب، اوپکپلاس نهتنها بانک مرکزی بازار جهانی نفت خواهد بود، بلکه باید بهعنوان یک طرف در اقتصاد جهانی و فرآیند تصمیمگیری پولی بینالمللی عمل کند.
اوپک پلاس باید به موضوع مدیریت ظرفیت تولید هم در داخل و هم خارج این سازمان بپردازد. صنعت نفت شیل باید ارتباط خود را حفظ کند و به این سازمان اجازه دهد تا برآوردهای بهتری در زمینه عرضه و تقاضا داشته باشد.
ایران برای تشکیل مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) دلیل داشت، اکنون با گذشت بیش از ۲۰ سال، صحنه جهانی انرژی شاهد این بوده است که افزایش کنونی قیمت نفت به گاز مربوط میشود. این مسئله بهطور ویژه در کمبود برق اروپا در سال ۲۰۲۱ مشهود است. در مجموع ۸۷ درصد برق اتحادیه اروپا توسط توربینهای گازی تولید میشود، در واقع، چند کشور تولیدکننده نفت از جمله ایران قربانی اختلال در عرضه گاز هستند.
با وجود اینکه جیئیسیاف از زمان تأسیسش عملکرد قابل قبولی داشته است، کشورهای عضو این مجمع انتظار دارند که ارتقای بیشتری داشته باشند و در کنار بهبود وجهه خود، در دوره انتقال بهسوی انرژی پاک، استفاده از گاز طبیعی در جهان را بیشتر تقویت کنند.
این مجمع به احتمال زیاد میتواند اساسنامه خود را برای رسیدگی به چنین مسائلی اصلاح کند، زمانی که اوپک تصمیم گرفت اساسنامه خود را برای رسیدگی به قیمتها بازنگری کند هم این اتفاق افتاد.
در این میان، دیپلماسی گاز در اوج خود است و شاید تا به حال چنین موقعیتی را تجربه نکرده باشد. ایالات متحده آمریکا و روسیه اکنون از خط لوله انتقال گاز نورداستریم-۲ بهعنوان سلاح استفاده میکنند.
آسیای مرکزی مشغول ساخت کریدورهای گازی است اما با وجود نیاز بیشتر اروپا به گاز در سه ماه نخست سال ۲۰۲۲ گاز بیشتری به این قاره عرضه نمیشود یا افزایش عرضه بیش از حد محدود است.
بیشتر کشورهای تولیدکننده نفت با فرسوده شدن میدانهای نفتی روبهرو هستند، بیشتر میدانهای نفتی کشورهای اوپکپلاس در دهههای پایانی عمر خود هستند، در حالی که این کشورها با کاهش حجم تولید نفت روبهرو هستند، کیفیت نفت آنها هم پایین است.
اوپکپلاس باید تغییرات لازم را ایجاد کند. با وجود اینکه ماهانه ۴۰۰ هزار بشکه در روز به برنامه تولید اوپکپلاس اضافه میشود، کشورهای عضو نمیتوانند تولید خود را به مقدار لازم افزایش دهند. میانگین پایبندی کشورهای این ائتلاف به سهمیه تولید در سه ماه دوم و سوم سال ۲۰۲۱، ۱۱۲ درصد بود. این مسئله نشان میدهد که ۲۳ عضو ائتلاف اوپکپلاس ظرفیت مازاد تولید ندارند.
این مشکل سبب سرمایهگذاری و افزایش ظرفیت تولید در سال ۲۰۲۱ نشد. تردیدها غالباند. دارندگان عمده ذخایر نفتی جهان مانند ونزوئلا و ایران تحریم هستند. سایر تولیدکنندگان - به دلیل استفاده از نفت بهعنوان سلاح - علائم دلگرمکنندهای از بازار نمیبینند. با وجود اینکه امنیت عرضه فرصت سرمایهگذاری ایجاد میکند، زمانی که با بازار برخورد سیاسی شود، سرمایهگذاران فاصله میگیرند. کمیت و کیفیت نفت رو به کاهش است و به احتمال زیاد سال ۲۰۲۲ بهتر از این نخواهد بود.
در پایان، سال ۲۰۲۲ سال جالبی برای بازار بینالمللی نفت خواهد بود. بر اساس اسناد دبیرخانه اوپک، بهبود تقاضا ادامه مییابد، اما در آینده شاهد عرضه بیشتری از سوی صنعت شیل و کشورهایی مانند نروژ، کانادا و ایالات متحده خواهد بود. ممکن است تعداد کمی از تولیدکنندگان آفریقایی مانند گویان به عرضه برسند.
همانطور که پیش از این ذکر شد، نفت شیل همچنان یکی از جنبههای مبهم بازار بینالمللی نفت باقی خواهد ماند. تولید نفت شیل متناسب با قیمتهای نفت و ثبات بازار نیست. مشخص شده است که برخلاف میدانهای نفتی معمولی، نفت شیل نمیتواند از مخازن بهعنوان ظرفیت مازاد تولید استفاده کند و پس از آغاز عرضه باید به تولید ادامه دهد و در صورتی که تولید متوقف شود، باید همه فرآیند را دوباره طی کند.
خطرات زیست محیطی ناشی از نفت و گاز شیل نیز یک مسئله مهم است. تیم محیط زیست کاخ سفید تیمی رادیکال است و در نتیجه تولیدکنندگان و بانکهای شیل به این آسانیها ریسک نمیکنند.
با این حال، گاز با توجه به شرایط آبوهوای زمستان ۲۰۲۲ عاملی مهم باقی خواهد ماند. زمستان شدید همچنین ممکن است به معنای کمتر شدن تابش آفتاب در تابستان و کاهش ظرفیت تولید انرژی خورشیدی در اروپا باشد. در واقع اکنون دوران طلایی گاز است، ممکن است همانطور که زمانی نفت را طلای سیاه مینامیدیم، گاز را طلای سفید بنامیم.
فریدون برکشلی
رئیس گروه تحقیقات انرژی وین
منبع: ماهنامه انگلیسیزبان ایران پترولیوم
نظر شما