به گزارش شانا به نقل از فارس، پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم صادرات نفت ایران جهش قابل توجهی پیدا کرد. به گفته سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران در حال حاضر فروش نفت ایران در دولت سیزدهم دو برابر شده است که عمده مقصد صادراتی آن نیز به کشور چین است.
چندی پیش خبرگزاری رویترز با استناد به گزارش مؤسسه کپلر مدعی شد که صادرات نفت ایران به چین در ماه آوریل نسبت به سه ماهه نخست سال ۲۰۲۰ از ۸۴۰ هزار بشکه به ۵۷۵ هزار بشکه در روز کاهش پیدا کرده است (معادل ۲۶۵ هزار بشکه) و نفت روسیه با افزایش ۱۶ درصدی جایگزین بخشی از نفت ایران در چین شده است.
در ادامه مؤسسه تانکر ترکرز مدعی شد که خودِ ایران، نفت روسیه را به چین صادر میکند. سپس اوپک در گزارشی رسمی از افزایش تولید نفت ایران در ماه آوریل نسبت به سه ماهه نخست سال ۲۰۲۲ خبر داد.
طبق گزارش رسمی اوپک، تولید نفت ایران در ماه آوریل ۲.۵۶۴ میلیون بشکه بوده است که نسبت به سه ماهه نخست (۱Q۲۲) ۳۶ هزار بشکه افزایش داشته است.
در نتیجه یا ایران در ماه آوریل بازاری به اندازه ۳۰۱ هزار بشکه (۲۶۵ + ۳۶) برای فروش نفت خود و افزایش تولید پیدا کرده است یا خبر جایگزینی نفت روسیه با ایران در بازار چین صحت ندارد. این احتمال وجود دارد که با توجه به تخفیف ایران و روسیه در بازار چین، نفت دو کشور جایگزین نفت سایر بازیگران مثل عربستان و عراق شود.
در ادامه رویترز با استناد به آمار شرکت رهیابی محمولههای نفتی «Vortexa Analytics» نوشت، چین قرار است نزدیک به ۲ میلیون بشکه نفت ایران را در ماه جاری دریافت کند.
از طرفی خبرگزاری seatrade هم از روند افزایشی واردات نفت ایران از سوی چین گزارش میدهد و مدعی شده که طرح کمربند و جاده چین نیازمند رضایت ایران بوده که یکی از الزامات آن خرید نفت ایران است.
محرمانه بودن مقاصد صادراتی نفت ایران در تحریم سبب گزارشهای ضدونقیضی درباره آن شده است، بهطوری که یک رسانه خبر از کاهش صادرات نفت ایران به چین و جایگزینی روسها میدهد، مؤسسه دیگر ادعا میکند که ایران خودش نفت روسیه را به چین صادر میکند و گزارش رسمی اوپک مدعی افزایش تولید و صادرات نفت ایران است.
در این راستا برای بررسی تحولات بازار نفت پس از تحریم روسیه و آرایش کشورهای مختلف با فریدون برکشلی، مدیر گروه دفتر مطالعات انرژی وین به گفتوگو به نشستیم.
مشروح مصاحبه به شرح زیر است.
آیا پس از اعمال تحریم علیه روسیه و محدودیت صادرات نفت این کشور به اروپا، نفت روسیه رقیب نفت ایران در بازار چین شده است؟ چون روسها تخفیف زیادی میدهند.
بنده غالباً این تحلیل را در گزارشها دیدهام. البته در کوتاهمدت، هر عرضهکنندهای که به بازار و مقصد مشخصی وارد میشود، تهدیدی را برای عرضهکننده قبلی ایجاد میکند، اما این تحلیل مربوط به شرایط اشباع بازار است. وقتی عرضه در بازار بیش از تقاضا است، جنگ سهمیهها بین عرضهکنندگان بدیهی است. در حقیقت وجود اوپک بهعنوان، سازمان مدیریتکننده و تنظیم بازار بر پایه مدیریت عرضه کار میکند.
اما وقتی که تولیدکنندگان قادر به عرضه سهمیه تخصیصی خود به بازار نیستند، یعنی تمام تولیدکنندگان اوپک، اوپکپلاس و غیراوپک همه تولید میکنند اما باز هم تقاضا بیشتر از عرضه است، بنابراین تولیدکنندهای جای فروشنده دیگری را در بازار نمیگیرد، البته بازارهای مقصد جابهجا میشوند.
شرایط بازار جهانی مانند استخری است که از هر کجای آن آب بردارید، تغییری در سطح آب استخر درون آن مشاهده نمیشود، البته موضوع فرآورده نفتی فرق دارد. مصرفکنندگان فرآورده، روی فرآورده با ویژگی مشخصی حساسیت دارند. در هفتههای اخیر بحث بازار جهانی نفت، از اوپک تولیدکنندگان به سمت ایجاد اوپک خریداران سوق یافته است.
بهطور کلی آرایش مقاصد نفت کشورهای صادرکننده بعد از تحریم روسیه به چه شکلی ایجاد شده است؟ آیا نفت عراق و عربستان بازارهای قبلی روسها را پوشش میدهد؟
آینده بازار جهانی نفت از آن آسیا و کشورهای موسوم به جنوب است. وقتی صحبت از تغییر ژئواستراتژی انرژی میکنیم، البته بحث کوتاهمدت نیست. اما بالاترین نرخهای رشد تقاضای جهانی نفت در آسیا است. هندوستان، چین، کشورهای آ.سه.آن، بنگلادش و بقیه آسیا، موتور رشد تقاضای جهانی هستند.
در واقع در آسیا رشد بالای اقتصادی و به تبع آن رشد بالای مصرف انواع انرژی و بهویژه نفت و گاز رخ خواهد داد، بنابراین زمینههای بروز تغییرات در آرایش ژئوانرژی دنیا طی دهه گذشته شکل گرفت، اما اینک با وقایع اوکراین جدیتر شده است. بد نیست در اینجا اشاره کنم که رهایی معاملات نفت و فرآوردههای نفتی از چنبره دلار هم که البته چند سالی است شروع شده، حالا جدیتر شده است.
روسیه برای نفت و گاز خود در خواست روبل دارد. البته موضوع را خریداران نفت و گاز روسیه تحت بررسی قرار دادهاند. بورسهای بزرگ دنیا عموما به دلار کار میکنند، لذا تغییر سازوکار معاملاتی، جنگ سرد مالی و ارزی دنیا را وارد فرآیند تازهای خواهد کرد یا شاید بهتر است بگوییم که ظرفیت تأثیرگذاری بر روابط مالی و معاملاتی بازار جهانی نفت خواهد داشت.
در ارتباط با جایگزینی خلأ ناشی از دوری نفت روسیه از بازارهای اروپایی و احتمال جایگزینی نفت خام عراق و عربستان، البته هر دو کشور فروشندگان مهمی در بازارهای چین و هند هستند و اگر روسیه بهصورت تهاجمی و با تخفیفهای بالا وارد آسیا شود، عراق و عربستان به سمت اروپا، تمایل خواهند یافت، اما در یک فرآیند زمانی شاید ۶-۹ ماهه.
پالایشگاهها باید شرایط خود را با نفتهای خام تازهوارد وفق دهند. چین و هند بیشتر نفت خام سنگین مصرف میکنند و صادرکننده فرآوردههای مختلف هستند. انواع نفت خام روسیه گریدهای متفاوتی دارند که با پالایشگاههای اروپا سازگار هستند.
یک نفتکش از خارک یا بندرعباس تا نزدیک ترین بنادر چین، تقریباً ۴۰ روز در راه است. بنادر ما با مدیترانه حدود یک هفته است. این بر هزینه حملونقل و بیمه تأثیر بهسزایی دارد.
در حقیقت مقاصد صادراتی ما به لحاظ اقتصادی جنوب اروپا و مدیترانه است. البته از آنجا که رشد مصرف چین خیلی بالا است، همچنین به دلیل اعمال تحریمها، نفت ایران به سمت چین متمایل شده است.
بنابراین ایران میتواند در شرایطی که تحریمها رفع شود وارد بازارهای قبلی روسیه شود. در حقیقت روسیه هم عمدتاً بهدلیل تحریم به سمت شرق آسیا کشیده شده است. لذا ایران به جای رقابت با روسیه میتواند به بازارهای مدیترانه نگاهی داشته باشد.
البته در اروپا، پالایشگاهها عمدتا نفت سبکتر و کم سولفور مصرف میکنند، اما این موضوع با بلندینگ قابل حل است. یکی از کاربردهای ال.پی.جی برای ما همین بلندینگ است.
در شرایط فعلی که تحریم پابرجاست موضوع روبل مطرح میشود. روسیه از گذشته معامله روبل و یوآن را طراحی کرده بود؛ موضوعی که ما از آن برای تجارت دوجانبه با چین غفلت کردهایم.
مطرح میشود که صادرات میعانات گازی ایران به ونزوئلا و افزایش تولید نفت این کشور موجب شده است نفت ونزوئلا رقیب نفت ایران شود. به نظر شما این گزاره چقدر صحیح است؟
نفوذ اقتصادی ایران در ونزوئلا و برخی کشورهای آمریکای لاتین خیلی زیاد است. صنعت نفت ونزوئلا با ایران فرق دارد. ایران میتواند در سه ماه به تولید پیش از تحریمها برگردد، اما ونزوئلا بیش از یک سال وقت لازم دارد.
ونزوئلا در آمریکا یک پالایشگاه یک میلیون بشکهای دارد. بازار طبیعی ونزوئلا هم آمریکا است، اما حالا همه کشورهای تحت تحریم به چین و هند هجوم آوردهاند و همه هم تخفیف میدهند. البته نفت ونزوئلا تحت شرایط عادی فقط میتواند مستقیماً در پالایشگاه مصرف شود که برای آن طراحی شده باشد.
احتمالا آمریکا روی نفت ونزوئلا برای خودش حساب باز کند، چون دیگر از روسیه نفت وارد نمیکند.
بله، نفت ونزوئلا برای آمریکا خوب است، اما تقریباً یک تا ۱.۵ سال وقت لازم است تا تولید نفت ونزوئلا به رقم قابل توجهی برسد.
یک فرضیه دیگر نیز وجود دارد که چین با افزایش واردات از روسیه در حال افزایش موجودی نفت مخازن خود است و این افزایش واردات از سهم هیچ کشوری کم نکرده است. نظر شما چیست؟
الان چین و هند هر دو به صادرکنندگان عمده فرآورده تبدیل شدهاند. یعنی در واقع در حال تبدیل شدن به یک اوپک فرآورده هستندد. یعنی اوپک آینده، بازار انرژی اوپک فرآوردههاست و نفت خام مصرف نهایی ندارد.
درباره سؤال شما باید بگویم که حجم ذخیرهسازی نفت نامحدود نیست. الان هند روش پیشخرید نفت را از کشورها آغاز کرده است، این یعنی ذخیرهسازی نفت در مبدأ، اما اینطور نیست که کشوری بتواند در حجم نامحدود نفت خریداری کند.
البته بستگی به برآورد از بازارها هم دارد. الان قیمتها در طیف ۱۰۰ تا ۱۱۰ دلار در هر بشکه است. اگر پیشبینی یک جنگ طولانی و فرسایشی در اوکراین داشته باشند، شاید قیمت نفت از ۱۵۰ دلار هم عبور کند. خوب پس خرید و ذخیرهسازی نفت مقرونبهصرفه است. اما الان پر کردن ذخایر میتواند فقط جنبه امنیت ملی انرژی داشته باشد.
در مجموع ظرفیت ذخیرهسازی آمریکا ۶۸۰ میلیون بشکه است. ظرفیت چین، نصف آمریکاست و بنده اعداد دقیقی از میزان ذخیرهسازیهای چین در دست ندارم، اما وقوع این اتفاق نیز محتمل است.
در مجموع به اعتقاد بنده، بازار با کمبود عرضه مواجه است، در نتیجه نفت کشورهای تولیدکننده جایگزین هم و حذف نمیشوند، بلکه بازارهایشان جابهجا میشود. از طرفی بهدلیل تخفیف بیشتر و سیستم روبلی - یوآنی، روسها میتوانند بازار ایران و هر کشور دیگری را در چین تهدید کنند، اما در نهایت بازارها جابهجا میشوند.
تاثیر تحریم روسیه در بازار فرآورده نفتی ایران چگونه است؟
البته موضوع فرآورده نفتی با نفت فرق دارد. برای فرآوردههای نفتی باید فعالیت کرد. در واقع در بازار کنونی جهان، قیمتها فرآوردهمحور هستند. فرآوردهها، قیمت بازار جهانی نفت را هدایت میکنند و جهت میدهند. ما غالباً از دیپلماسی انرژی صحبت میکنیم و شاید به مفهوم دقیق آن توجه نداریم. دیپلماسی نفت، فرآورده، یا گاز کاملاً متفاوت هستند.
عربستان در هندوستان و چین و آمریکا، سهام پالایشگاهی دارد. همین حالا شرکتهای زیرمجموعه آرامکو عربستان و ادنوک امارات و ک.پی.سی کویت نفت ارزان و تخفیفی روسیه را میخرند، در پالایشگاههای خود فرآورده تولید و به کشورهای مختلف صادر میکنند.
اما از حالا ایران باید به فکر کسب بازار فرآورده در اروپا باشد. مشکل عرضه نفت خام ایران، صادرات روسیه و ونزوئلا نیست. به بیان دیگر به نظر بنده تحریم روسیه، بازار نفت ایران را تهدید نمیکند بلکه بازار فرآورده ایران را دچار مشکل میکند، هرچند صادرات فرآورده ایران نیز کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
به نظرم الان ایران صادرات فرآورده قابل توجهی ندارد، در نتیجه اساساً مسئله رقابت با روسیه دیگر مطرح نیست.
در واقع کاهش صادرات فرآورده نفتی ایران عمدتاً مربوط به افزایش مصرف داخلی است و ربطی به مسائل مربوط به روسیه ندارد. اما به هر حال لازم است فرآوردههایمان را متناسب با بازار اروپا عرضه کنیم. شرکتهای زیرمجموعه شرکت ملی نفت یا بخش خصوصی هم فرآوردههای ارزان و بلاتکلیف روسیه را تجارت کنند.
پیشبینی شما از آینده بازار نفت ایران در سال ۱۴۰۱ چیست؟ آیا ایران میتواند بازار فعلی خود را حفظ کند؟
چنانچه منظورتان قیمت است، تعهد عربستان و اوپکپلاس، ثبات نسبی بازار روی قیمت ۱۰۰ دلار در بشکه با نوسان ۱۰ درصدی مثبت یا منفی را در پی دارد. هر رقمی بالاتر از این سبب تورم و احتمالاً رکود اقتصادی در آمریکا و غرب میشود که عواقب بلندمدت نامطلوب برای بازار نفت و بازیگران آن دارد. در نتیجه برای سال ۲۰۲۲ یا حدوداً ۱۴۰۱ قیمت در طیف ۹۰ تا ۱۱۰ دلار در هر بشکه نوسان خواهد کرد که تحت شرایط کنونی بازار نفت و جهان مطلوب به نظر میرسد.
حفظ بازار ایران و دستیابی ایران به منابع مالی حاصل از فروش نفت در بازار موسوم به بازار خاکستری میسر است، اما هزینههایی را نیز برای ایران دارد، اساساً معاملات نفت به روشهای غیرمتعارف سبب اتلاف منابع است. به اعتقاد بنده، تحریم آمریکا از زمره تسلیحات کشتار جمعی اقتصادی علیه مردم ایران است. این مسئله باید در دادگاهها و مراجع بینالمللی مطرح و پیگیری شود.
آیا با توجه به شرایط فعلی و پیشبینی از تحولات آتی ایران میتواند عدد صادرات ۱.۲ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی در سال ۱۴۰۱ را محقق کند؟
البته شاید نتوان بهدقت عدد و رقم برای میزان صادرات نفت ایران تعیین کرد. در شرایط تحریم، آسان و شاید هم به صلاح نیست که عددی تعیین کرد، اما با توجه به توان صنعت نفت ایران تحقق رقم ۱.۲ میلیون بشکه در روز صادرات نفت و حتی بیشتر میسر است.
اخیراً وزارت نفت با مشارکت در تعمیرات پالایشگاههای آمریکای لاتین به جای بازاریابی بهدنبال بازارسازی است. این رویکرد را چطور ارزیابی میکنید و چقدر ظرفیت افزایش صادرات برای آن متصور هستید؟
به اعتقاد بنده رویکرد درستی است. شرکت ملی نفت حتی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب در چند کشور پالایشگاه یا سهام پالایشی داشت. در هندوستان، کرهجنوبی و آفریقای جنوبی پالایشگاههایی داشتیم. در برخی کشورها مثل سنگال پمپ بنزین و فعالیتهای توزیع و پخش فرآورده داشتیم. اینکه در سایر کشورها پالایشگاه داشته باشیم، مثبت است. البته در مورد انتخاب بازار مقصد و مبانی مترتب بر هزینه - فرصت لازم است بهدرستی دقت شود.
نظر شما