به گزارش شانا، فیلم سینمایی «پالایشگاه» که پیش از این با نام «گلهای باوارده» نیز شناخته میشد، بعد از گذشت تقریباً یک سال از حضور در جشنواره فیلم فجر، در سینماها به نمایش گذاشته شده است. فیلمی که از معدود آثار با محوریت صنعت نفت است، آن هم در دورهای که آبادان مورد هجوم ارتش عراق قرار گرفته بود. این فیلم، تاریخی مصور از رشادتهای کارکنان پالایشگاه نفت در دوره هجوم دشمن به این شهر است.
یکی از نکات جالب آن است که این اثر سینمایی از سوی یکی از فرزندان کارکنان نفت، یعنی مهرداد خوشبخت تولید و ساخته شده و به گفته او چون از یک خانواده نفتی است، از حساسیتهای موجود در این صنعت بهخوبی آگاه بوده، به همین منظور بسیار تلاش کرده تا هنگام تولید، به این حساسیتها توجه شود.
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: در سال ۱۳۵۹ همزمان با جنگ تحمیلی، تعدادی از مهندسان پالایشگاه نفت آبادان در تلاش هستند با امکانات و تجهیزاتی که در داخل انبارهای آن است، پالایشگاههای دیگر را ترمیم کنند.
بانیپال شومون، امیررضا دلاوری، الهام نامی نیک، نادر سلیمانی و یاسین مسعودی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
سوژهای که از دل تحقیقات آبادان ۵۹ درآمد
مهرداد خوشبخت، کارگردان فیلم سینمایی «پالایشگاه» درباره روند تولید این فیلم سینمایی گفت: «از دل تحقیقات درباره ماجرا و اتفاقات آبادان، با کمک علیرضا اسلامی و تینا میرکریمی، فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» ساخته شد و از دل این فیلم، سوژه فیلم «پالایشگاه» و سوژههای دیگری درآمد که امیدوارم بتوانم آنها را نیز جلوی دوربین ببرم. نکته اینجاست که بعد از ساخت «آبادان، یازده ۶۰»، نزدیک به یک سال درباره پالایشگاه آبادان و اتفاقاتی که در سال ۱۳۵۹ برای آن رخ داد، تحقیق کردم و بر اساس آن توانستم افرادی را پیدا کنم که بهنوعی شاهدان اصلی این اتفاقات بودند.»
وی با اشاره به اینکه برای کامل شدن این تحقیقات با هزینه شخصی خود به شهرستانهای مختلف سفر کرده تا بتواند مصاحبههای لازم برای سوژهای را که مدنظرش بود ضبط کند، بیان کرد: «مصاحبهها با این هدف انجام شد تا بعدها بتوانم مستندی درباره اتفاقات پالایشگاه آبادان بسازم که قبل از اکران فیلم به نمایش درآید و به کمک آن جو تبلیغاتی و آگاهیرسانی در سطح جامعه ایجاد کنیم، اما متأسفانه به دلیل تأمین نشدن بودجه، این کار انجام نشد.»
خوشبخت توضیح داد: بعد از پایان تحقیقات، نگارش طرح اصلی فیلمنامه را شروع کردم که البته با دردسرهای بسیاری نیز همراه بود، چراکه اتفاقات بسیاری در آن مقطع زمانی رخ داد و باید از بین آنها، ماجرایی را انتخاب و برای آن یک خط داستانی طراحی میکردم.
این کارگردان سینما ادامه داد: «البته با توجه به تحقیقاتی که انجام داده بودم، با شخصیتهای بسیاری مواجه شدم که برای نگارش داستان باید برخی از این شخصیتها، به یک شخصیت واحد تبدیل میشد و یک درام قابلقبول برای آن طراحی میکردم که این خود بسیار سخت بود. بعد از پایان طرح، به یک خلاصه فیلمنامه ۳۰ صفحهای رسیدم و آن را با تلاش فراوان، به وزارت نفت و بنیاد سینمایی فارابی ارائه دادم و در نهایت توانستم نظر آنها را برای تولید فیلم جلب کنم و این بنیاد، قرارداد تولید فیلم «پالایشگاه» را با شرکت ملی نفت منعقد کرد.»
وی درباره دلیل همکاری غیرمستقیم خود با وزارت نفت برای تولید «پالایشگاه» توضیح داد: «باید این را یادآوری کنم که از نظر قانونی، وزارتخانهها نمیتوانند بهصورت مستقل، فیلم سینمایی تولید کنند و برای تولید یک فیلم، باید با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشارکت کنند. در نهایت این مشارکت منجر به تولید فیلم سینمایی «پالایشگاه» شد که محصول بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت ایران است.»
همکاری اداره کل روابط عمومی وزارت نفت و «پالایشگاه»
کارگردان فیلم سینمایی «آبادان، یازده ۶۰» در بخش دیگری از صحبتهای خود به همکاری وزارت نفت در تولید این اثر سینمایی اشاره کرد و گفت: «خوشبختانه وزارت نفت، روابط عمومی دارد که از نظر من، یک روابط عمومی فهیم است. کسانی مانند علی فروزنده، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت و همکاران وی مثل آقای قاسمی که از طرف نفت رابط ما بود، همچنین مسعود احمدیان، از طرف بنیاد فارابی، کسانی بودند که کمک زیادی به روند تولید این فیلم کردند. آنها یک شورا تشکیل داده بودند که فیلمنامه «پالایشگاه» را مطالعه کردند و مانند بنیاد سینمایی فارابی، چند نکته کوچک به ما گفتند که در نهایت فیلمنامه، تغییر چندانی نکرد.»
وی تأکید کرد: «البته توصیههایی نیز هنگام اجرا داشتند که این توصیهها دور از ذهن من نبود، چراکه خودم، فرزند نفتی هستم و پدرم از کارکنان نفت بوده و بهخوبی با حساسیتهای این صنعت آشنا هستم، بنابراین تمام این حساسیتها را برای تولید فیلم رعایت کردم، البته روابط عمومی وزارت نفت ایران، چه از نظر فکری و چه از نظر عملیاتی، همچنین بنیاد فارابی، همکاری بسیار خوبی داشتند و توانستم کار را بهخوبی پیش ببرم.»
خوشبخت ادامه داد: «بخشی از لوکیشن فیلم در کارگاه مرکزی پالایشگاه آبادان بود. این کارگاه، یکی از مکانهای قدیمی پالایشگاه است که همچنان مورد استفاده قرار میگیرد. کارگاه مرکزی پالایشگاه آبادان، نسبت به سال ۱۳۵۹ تغییر چندانی نکرده، اما بهدلیل همان تغییرات کوچک مانند رنگ و وجود برخی تجهیزات، بخشهای موردنیاز کارگاه را به رنگ قبلی درآوردیم،همچنین برخی مکانها را از طریق جلوههای بصری تغییر دادیم تا فضای فیلم، همانند فضای سال ۱۳۵۹ باشد. حتی لوکیشن برخی از سکانسهای شهر کاملاً ساخته شد که از آن جمله میتوان به لوکیشن پمپبنزین اشاره کرد. در کل میتوان گفت ۸۰ درصد از پلانهای فیلم از نظر جلوههای بصری روی آن کار شده، چراکه شهر آبادان از زمان جنگ تا به امروز با تغییرات بسیاری همراه بوده است.»
فیلمی که به دل نفتیها نشست
این کارگردان توضیح داد: اولین بار فیلم «پالایشگاه»، سال گذشته در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد که البته آن نسخه، نسخه مدنظر من نبود، چراکه هیچچیز فیلم آماده نبود و ما مجبور شدیم فیلم را در حضور وزیر نفت به نمایش بگذاریم که با وجود تمام کاستیها، همان نسخه مورد استقبال نفتیها قرار گرفت و از فیلم خوششان آمد.
خوشبخت اظهار کرد: معتقدم اینگونه فیلمها (پالایشگاه)، از فیلمهایی هستند که در تمام دنیا از سوی دولتها ساخته میشوند و مختص تولید سینمای ایران نیست. در واقع این فیلمها، حمایتهای دولتی دارند و به نوعی استراتژیک هستند و توانایی فنی یک کشور را به نمایش میگذارند. فیلمهایی که تاریخ شفاهی یک کشور را به ثبت میرسانند. به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت که مانند فیلمهای کمدی در سینما مورد استقبال مخاطب قرار گیرند، اما تولید چنین فیلمهایی از اهمیت بسیاری برخوردار است و تولید آن ارتباط مستقیمی با علاقه شخصی فیلمساز دارد که به ثمر میرسد. نسخه اکرانشده، نسخهای بسیار دیدنی است که باید آن را در سالن سینما دید. حس افتخار ملی در فیلم موج میزند و خوشحالم که مخاطبان به این نکته اشاره دارند.
منبع: نشریه مشعل
نظر شما