۶ روایت از ملی شدن صنعت نفت؛ از مذهبی تا چپ‌گرایانه

مؤلف کتاب «رویه‌ها و سیاست‌های نفتی ایران از قاجار تا کودتای ۲۸ مرداد» ۶ کلان روایت غالب در جامعه ایرانی و سطح بین‌المللی درباره ملی شدن صنعت نفت را تشریح کرد.

روایت اول:

میکائیل وحیدی‌راد در گفت‌وگو با خبرنگار شانا درباره روایت‌شناسی جنبش ملی شدن صنعت نفت اظهار کرد: روایت‌هایی که موجود است و در واقع پژوهشگران و عموم مردم این روایت‌ها را می‌خوانند یا دیده‌اند به چند دسته کلی می‌توان تقسیم کرد، روایت نخست که روایت ملی‌گرایانه است که در واقع می‌توان گفت به نوعی روایت غالب بر جامعه امروزی ماست که در دوره ملی شدن نفت هم کاملاً غالب بود و بر استقلال سیاسی اقتصادی کشور و رهایی از به نوعی شبه‌استعمار انگلستان تأکید داشت و ملی شدن صنعت نفت را به نوعی به یک آرمان ملی تبدیل کرده بود و لذا احیای حاکمیت ملی را در گرو مبارزه با انگلستان و به‌دست گرفتن کنترل صنعت نفت می‌دانست.

وی در تبیین این روایت تصریح کرد: دکتر مصدق به‌عنوان چهره‌ای ملی در مقابل دیگری که در اینجا انگلستان است قرار می‌گیرد. از همین رو در همان دوره هم در واقع حمایت‌های توده مردم از دکتر مصدق قابل تبیین است، بنابراین ملی ‌شدن صنعت نفت به‌منزله پیروزی اراده ملت ایران بر وضعیت استعماری انگلستان بر ایران تفسیر می‌شود، البته در این دیدگاه مصدق به‌دلیل اینکه در مقابل دربار از یک سو و مهم‌تر از آن در مقابل انگلستان ایستادگی کرد به چهره‌ای تبدیل شد که امکان نقد و انتقاد از سیاست‌های او را منع می‌کرد.

استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: تأکید بسیار زیاد بر نقش شخص دکتر مصدق سبب شد به نوعی هاله‌ای از قدسیت گرد او شکل بگیرد که هرگونه نقد و به چالش کشیدن سیاست‌های دکتر مصدق را برنمی‌تافت و آن را به‌نوعی حمله به آرمان ملی ایرانی تفسیر می‌کند. این رویه همچنان ادامه دارد.

روایت دوم:

وحیدی‌راد روایت دوم را روایت چپ‌گرایانه دانست و اظهار کرد: در این روایت به‌دلیل فعالیت‌های حزب توده در ایران و انسجامی که به‌وجود آورده بود و بر نقش کارگران و آگاهی آنها تأکید داشت، این روایت در کنار روایت ملی‌گرایانه قرار گرفت و به‌موازات هم پیش می‌رفتند و با تأکید بر نقش کارگران و مبارزه ضد استعماری با انگلستان به‌عنوان نمود امپریالیسم تلاش می‌کرد کارگران و توده مردم را علیه استعمار انگلستان بسیج کند. در این روایت البته تأکید بیشتر بر مبارزه جهانی علیه امپریالیسم غلبه بیشتری دارد. امروزه روایت چپ به‌دلیل تغییر ماهیت، همچنین از بین رفتن شوروی کمرنگ شده و طرفداران چندانی ندارد.

وی ادامه داد: در این روایت دکتر مصدق خود در آغاز از طبقه فئودال محسوب می‌شد که به نوعی در مقابل کارگران تعریف می‌شد، اما کم‌کم از اردوگاه بورژوازی خود فاصله گرفت و به اردوگاه سوسیالیسم نزدیک شد. او برخی افراد نزدیک به چپ را حتی در دولت خود وارد و به سمت اتحاد با آنان حرکت کرد که همین امر یکی از دلایل وقوع کودتا از نظر روایت چپ شناخته می‌شود.

مؤلف کتاب «رویه‌ها و سیاست‌های نفتی ایران از قاجار تا کودتای ۲۸ مرداد» تأکید کرد: با وجود نقش پررنگی که طرفداران چپ در جنبش ملی شدن نفت ایفا کردند، همان‌گونه که گفته شد امروزه به همان اندازه کمرنگ و کم‌رمق شده است.

روایت سوم:

وحیدی‌راد روایت مذهبی را روایت سوم بیان کرد و گفت: به‌دلیل فعالیت روحانیان و نقشی که در شکل‌گیری این نهضت ایفا کردند برخی بر این عقیده‌اند که بدون حضور و فعالیت روحانیان پیروزی این جنبش و این نهضت بسیار ضعیف بود، فعالیت‌های گروه‌هایی چون فداییان اسلام و افرادی چون آیت‌الله کاشانی نمودهای عینی برای اثبات این روایت هستند. در این روایت رهبری نهضت از دکتر مصدق ساقط و بر نقش پررنگ آیت‌الله کاشانی تأکید می‌شود. در این روایت همراهی آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی نه‌تنها به‌دلیل مسائل اقتصادی، بلکه یک وظیفه شرعی که در جهت دفاع از اموال مسلمین در برابر بیگانگان است ترسیم می‌شود، از این رو می‌توان آن را حتی به نوعی به یک جهاد علیه استعمار بریتانیا تفسیر کرد، اما دیدگاه‌های لیبرال دکتر مصدق در مقابل دیدگاه مذهبی آیت‌الله کاشانی نتوانستند در یک نقطه آرام و قرار بگیرند.

وی با بیان اینکه در روایت ملی‌گرایانه اختلاف آیت‌الله کاشانی و مصدق و در واقع به نوعی کناره گرفتن آیت‌الله از حمایت مصدق را به نوعی خیانت به آرمان‌های ملی شدن نفت می‌دانند، اظهار کرد: البته در حافظه جمعی این گروه، مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت همچنان مشروع است، چراکه از یک طرف سبب کنترل مسلمانان بر منافع خود شد، از سمت دیگر مبارزه‌ای علیه استعمار انگلستان بود، اما در این مسیر مصدق به‌ دلیل اینکه نتوانست وحدت نیروهای ملی را در کنار نیروهای مذهبی حفظ کند مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ این روایت بر نقش محوری آیت‌الله کاشانی بیشتر تکیه دارد و او را به‌عنوان یک قهرمان ضد استعماری چنان برکشیدند که مصدق را زیر سایه خود قرار داد، لذا در نو روایت مذهبی از جنبش ملی، آیت‌الله کاشانی به‌عنوان نقش محوری و دکتر مصدق به‌عنوان مکمل در نظر گرفته می‌شود که به‌دلیل دیدگاه‌های سکولار خود قابل نقد است.

روایت چهارم:

وحیدی‌راد روایت‌های سلطنت‌طلبانه را روایت چهارم عنوان و تصریح کرد: این روایت که تا انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ از سوی دربار و نهادهای رسمی تبلیغ می‌شد. جنبش ملی شدن نفت را به‌عنوان حرکتی بی‌ثبات‌کننده و اقدامی علیه اقتدار سلطنت، ثبات سیاسی و منافع بلندمدت ایران و حتی اشتباهی بزرگ معرفی می‌کند، همچنین رهبر آن یعنی دکتر مصدق را به‌عنوان فردی خودسر، مخل نظم موجود و غیرواقع‌بین که در مقابل حکومت علم مخالفت برداشت و فردی ضد قانون معرفی می‌کند، البته این روایت در سیر خود دچار تحولاتی شد و اساساً در اوایل دهه ۵۰ و با افزایش قیمت نفت و اقدام‌هایی که محمدرضا شاه در زمینه افزایش قیمت نفت و تغییر قراردادهای آن انجام داد عملاً روایت رسمی ملی شدن نفت را به اقدام‌های شخص محمدرضا شاه در دهه ۵۰ این دهه نسبت دادند.

وی ادامه داد: در این روایت همچنان به‌دلیل اقدام‌های دکتر مصدق ازجمله در انحلال مجلس هفدهم، برگزاری رفراندوم و به‌دست گرفتن کنترل ارتش از طریق اختیارات بیشتر ... او فردی ضد قانون تعریف می‌شود که کودتا علیه سلطنت و نقض قانون اساسی مشروطه به‌شمار می‌رود. در این روایت همچنان شاه به‌عنوان ناجی تصویر می‌شود که توانست با از بین بردن هرج و مرج کشور را نجات دهد و کودتا نیز اقدامی برای بازگرداندن نظم و پیشگیری از فروپاشی کشور قلمداد می‌شود. هرچند در این روایت نیز بر ارزشمند بودن ملی شدن نفت اشاره می‌شود اما نحوه اجرای آن از طرف دکتر مصدق زیر سؤال می‌رود. آرمانگرایی بیش‌از اندازه دکتر مصدق، عدم برنامه‌ریزی مناسب برای جایگزینی شرکت نفت انگلیس و ایران و عدم شناخت درست از مناسبات بین‌المللی در این روایت نقدهایی است که به دکتر مصدق وارد می‌شود.

مؤلف کتاب «رویه‌ها و سیاست‌های نفتی ایران از قاجار تا کودتای ۲۸ مرداد» افزود: در این روایت دکتر مصدق به‌عنوان رهبر جنبش ملی شدن صنعت نفت به یک شخصیت شکست خورده و منزوی که به‌دلیل لجاجت کشور را به خطر انداخت معرفی می‌شود و در مقابل شاه به‌عنوان ناجی و معمار نوسازی ایران تبدیل می‌شود. روایت سلطنت‌طلبانه همچنان در میان حامیان سلطنت پهلوی طرفداران خود را دارد.

روایت پنجم:

وحیدی‌راد از روایت کشورهای خارجی به‌عنوان دیگر روایت ملی شدن نفت نام برد و بیان کرد: روایت‌های غربی یا بین‌المللی یا کشورهای خارجی که عمدتاً دو کشور انگلستان و آمریکا شامل می‌شود در بستر جنگ سرد شکل می‌گیرد. در این جنگ سرد منافع اقتصادی ژئوپلیتیک اهمیت بسیاری دارند. از این نظر اقدام‌های دکتر مصدق در ایران مستقیم علیه نظم جهانی تحت رهبری غرب به شمار می‌رفت، همچنین تهدیدی علیه منافع نفتی آنها در خاورمیانه تلقی می‌شد، لذا عاملی بی‌ثبات‌کننده بود. در ارتباط با رهبر جنبش یعنی دکتر مصدق نیز در روایت غربی او شخصیتی غیرمنعطف، احساساتی و خطرناک تصویر می‌شود که حاضر به هیچ‌گونه مصالحه‌ای نبوده است، بنابراین دکتر مصدق در این روایت فردی ضدنظم موجود به شمار می‌رود. در این روایت همچنان دکتر مصدق خود فردی ملی‌گرا ترسیم می‌شود که به‌دلیل ناتوانی در مدیریت بحران می‌توانست زمینه سقوط کشور و گسترش کمونیسم را فراهم کند، بنابراین عنصر کلیدی در این روایت قرار دادن جنبش ملی شدن نفت در چارچوب جنگ سرد است که می‌توانست منجر به سلطه شوروی بر ایران و در نتیجه به خطر افتادن منافع غربی‌ها در منطقه خاورمیانه و سقوط ایران به دامان بلوک شرق شود.

وی افزود: در این روایت همچنان کودتا به‌عنوان یک اقدام ضروری برای برگرداندن ثبات به منطقه و مقابله با تهدید شوروی نگریسته می‌شود، همچنین امضای قرارداد کنسرسیوم و بازگشت شرکت‌های غربی به‌عنوان راه‌حلی معقول و سودمند برای همه طرف‌ها و ازجمله ایران ارائه می‌شود. در تاریخ‌نگاری غربی از دهه‌ها پیش از انتشار اسناد کودتا، نقش کشورهای خارجی کمرنگ و بیشتر بر ناکارآمدی دکتر مصدق و بی‌ثباتی کشور تأکید می‌شود، اما با انتشار اسناد محرمانه در سال‌های اخیر این روایت نیز مورد بازنگری قرار گرفته است. این روایت در مقابل روایت ملی‌گرایانه نیز قرار می‌گیرد و کودتا را به‌عنوان اقدامی ضروری به‌منظور بازگرداندن ثبات توجیه می‌کند، همچنین در برابر روایت مذهبی نیز که تأکید بر روش‌های دینی دارد بیشتر بر مسائل اقتصادی جنگ سرد و منافع منطقه‌ای تمرکز دارد. در مقابل همگرایی بیشتری با روایت سلطنت‌طلبانه دارد و بر ثبات منافع مشترک تأکید دارند.

استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: در روایت غربی‌ها کمتر بر نقش شاه تأکید می‌شود و بیشتر بر منافع بین‌المللی غرب و لزوم برگرداندن ثبات در منطقه مورد تأکید قرار می‌گیرد.

روایت ششم:

وحیدی‌راد روایت پایانی را روایت انتقادی اعلام و اظهار کرد: روایت انتقادی از سوی مورخان یا نظریه‌پردازانی مطرح می‌شود که به جای ستایش بی‌چون و چرای دکتر مصدق یا محکومیت یک‌جانبه ملی شدن صنعت نفت به بررسی عوامل ساختاری و انسانی، بررسی نقاط ضعف، تناقض‌ها و پیامدهای این جنبش می‌پردازند. در این روایت دکتر مصدق نه به‌عنوان یک قهرمان و یک فرد معصوم که در روایت‌های ملی‌گرایانه تصویر می‌شود، و نه یک فرد بی‌ثبات‌کننده در روایت‌های سلطنت‌طلبانه و غربی تصویر می‌شود، بلکه به‌عنوان یک فرد با توانایی‌ها و محدودیت‌های خود دیده می‌شود. در این روایت، آرمانگرایی بیش‌ از اندازه دکتر مصدق و اصرار بر ملی کردن کامل صنعت نفت و رد پیشنهادهای همچون تقسیم ۵۰-۵۰، عدم توانایی در حفظ وحدت با نیروهای حامی خود ازجمله نیروهای مذهبی، یا حتی حزب توده، ناتوانی در بسیج اقتصادی و مدیریت اقتصاد پس از اعمال تحریم‌ها، اشاره می‌شود.

وی تصریح کرد: این نگاه یعنی نگاه روایت انتقادی بیش از آنکه به دکتر مصدق متمرکز شود به ساختار اجتماعی و سیاسی ایران در آن زمانه نگاه می‌کند و چنین می‌پندارد که ناکامی این جنبش صرفاً بر عهده مصدق یا مداخله خارجی نبود، بلکه در ضعف ساختاری ریشه دارد. ازجمله ایران به‌دلیل عدم توسعه صنعتی برساخت‌های لازم برای مدیریت مستقل صنعت نفت را دارا نبود. جامعه ایران به‌دلیل تفرقه سیاسی ازجمله وجود گروه‌های چون ملی‌گرا، مذهبی، کمونیستی، سلطنت‌طلب، امکان تشکیل یک جبهه متحد در برابر فشارهای خارجی را نداشت. جامعه طبقاتی ایران در دهه ۱۳۳۰ جنبش را عمدتاً روی دوش طبقه متوسط شهری و روشنفکران قرار داد و فقدان مشارکت گسترده طبقات روستایی و کارگران، پایگاه اجتماعی جنبش را شکننده کرد.

مؤلف کتاب «رویه‌ها و سیاست‌های نفتی ایران از قاجار تا کودتای ۲۸ مرداد» با بیان اینکه این روایت کمتر به دنبال دشمن‌تراشی یا قهرمان‌سازی است و بیشتر بر فهم علل چندعاملی شکست‌ها و پیروزی‌های جنبش تأکید دارد، گفت: روایت انتقادی از جنبش ملی شدن صنعت نفت یک روایت یا یک کلان روایت چندلایه است که به جای ساده‌سازی، به پیچیدگی‌های رویداد تاریخی می‌پردازد. ازجمله مصدق را در بستر محدودیت‌ها و جنبش را در چارچوب ضعف‌های ساختاری ایران و شکست آن را در به هم پیوستن ناکارآمدی‌های داخلی و فشار خارجی مورد واکاوی قرار می‌دهد. در این روایت هدف نه قهرمان‌سازی و نه سرکوب، بلکه فهم عمیق علل ناکامی یک حرکت تاریخی است.

کد خبر 655891

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =