بخش نخست گفتوگوی شانا با رهام قاسمی، مدیرعامل شرکت پتروایران به فعالیتها، بنگاهداری اقتصادی و دلیل تایید صلاحیت پتروایران برای تبدیل شدن به شرکت E&P اختصاص داشت. در بخش دوم و پایانی این گفتوگو، قاسمی از نگرانیهای خود درباره طولانی شدن روند امضای این قراردادها، قدرت ریسک پذیری این شرکت برای اجرای قراردادهای جدید، مذاکره با شرکتهای بین المللی و توان مالی اجرای پروژهها از سوی پتروایران سخن می گوید
وی همچنین در پاسخ به منتقدان الگوی جدید قراردادهای نفتی گفت: «من با همه احترامی که به نقدهای کارشناسانه و مدبرانه نه مغرضانه قائل هستم، اما چنین تصوری ندارم که اجرای این قراردادها محل اشکال جدی باشد.»
بخش دوم و پایانی گفتوگو با مدیرعامل شرکت پتروایران به شرح زیر است:
در هر حال ریسکهای اکتشافی بالاست، چگونه میخواهید ریسکها را مدیریت کنید، در حالی که تجربهای هم در این زمینه ندارید؟
ما هنوز تجربه اجرای کامل پروژههای اکتشافی را نداریم و بدون شک در این بخش توانایی تقبل ریسک در حدی که مدنظر الگوی جدید قراردادهای نفتی است، نداریم. اتفاقا سیاست وزارت نفت هم این است که در قراردادهای جدید نفتی با مشارکت شرکتهای خارجی فعالیت کنیم و در بخش اکتشاف که ریسک بالایی دارد شرکتهای ایرانی ریسک کار را نپذیرند. این مسئله تنها مختص پتروایران نیست، فکر میکنم نه تنها ما، بلکه بقیه شرکتهای تایید صلاحیت شده دیگر هم ریسک اجرای پروژههای اکتشافی را ندارند.
بیشتر در چه بخشهایی با مشکل روبرو هستید؟
ما در اجرای پروژه بالادستی در 2 بخش با مشکل روبرو هستیم، تامین سرمایه و در اختیار داشتن فناوریهای نو. این دو چالش اصلی ماست. در الگوی جدید قراردادی هم قرار بر این است که ریسک فعالیتهای اکتشافی را شرکتهای خارجی به عهده داشته باشند زیرا ممکن است شرکتهای ایرانی برای یک فعالیت اکتشافی برای نمونه ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کنند و سرانجام نتیجهای هم حاصل نشود و شرکتهای ایرانی در شرایطی نیستند که بتوانند چنین هزینهای کنند، این بخش از کار به عهده شرکتهای خارجی خواهد بود و ما از مرحله بعد با آنها همکاری خواهیم داشت.
البته ما پیش از آغاز همکاری با شرکتهای بزرگ خارجی، تجربههای موفق و ناموفق خود را در اجرای پروژهها تجزیه و تحلیل کردیم و در صدد رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت خود برآمدیم. به هر حال ما تجربه اجرای چهار میلیارد دلار پروژه را داریم. لایه نفتی پارس جنوبی آخرین پروژه ماست و تاکنون 290 میلیون دلار هزینه کردهایم.
راهبرد شما از این پس چیست؟ با پایان فاز نخست توسعه لایه نفتی پارس جنوبی، پتروایران دیگر پروژه ای ندارد و معلوم هم نیست که در مناقصههای پیش رو، شما برنده شوید.
ما تا پایان سال ۹۵ درگیر اجرای لایه نفتی پارس جنوبی خواهیم بود. از 2 سال پیش که بحث بازنگری در قراردادهای نفتی آغاز شد ما هم فعالیتهای خود را در این زمینه آغاز کردیم. به تجزیه و تحلیل چالشها و فرصتهایی که این قراردادها برای ما ایجاد میکند، پرداختیم. جلسههای مختلفی را با کمک کارشناسان داخلی و خارجی برگزار کردیم. در گام دوم به غربالگری فنی و مهندسی پروژههای معرفی شده در کنفرانس تهران پرداختیم. ریسک فعالیت در دریا و خشکی را بررسی کردیم و پس از آن راهبرد خود را برای ورود به این پروژهها تعریف کردیم.
با توجه به این که گفتید توان مالی بالایی ندارید، بنابراین راهبرد شما ورود به پروژههای کم ریسک است؟
جز موردی که گفتید، نخستین راهبرد ما این است که در شرایط کنونی تا حد امکان درگیر پروژههای خشکی نشویم، تجربه و ظرفیت این شرکت در بخش دریاست. بنابراین بهتر است اکنون روی چنین پروژههایی تمرکز کنیم. در دومین گام، پروژههای هدف خود را مشخص و اعلام کردیم و شرکای بین المللی خود را هم شناسائی کردیم و با آنها توافقهایی داشته ایم.
حال اگر این میدانها به مناقصه رفت و شما برنده نشدید چه میشود؟
این موضوع دغدغه ما هم هست. ما سیاستگذار نیستیم، بلکه تابع سیاستهای دولت هستیم اما معتقدم پروژههایی مانند توسعه میدانهای مشترک، ماهیت مناقصه ندارد. هرکدام موضوعهای تکنیکی و مذاکرات خاص خود را دارد. شما به تجربه دنیا هم نگاه کنید، قطر برای توسعه میدان «الشاهین» که در طرف ایرانی «لایه نفتی پارس جنوبی» است، با شرکت دانمارکی «مرسک» مذاکره کرد و توسعه را به آنها واگذار کرد، اما اکنون در مرحله دوم توسعه، در مناقصهای که برگزار شد شرکت فرانسوی توتال برنده شد. براساس قرارداد امضا شده با توتال، این شرکت مانع از افت تولید 320 هزار بشکهای این میدان میشود؛ ضمن اینکه یک سوم منافع میدان هم به توتال تعلق میگیرد. هزینههای توسعه لازم برای حفظ این مقدار تولید را هم توتال میپردازد.
یعنی لایه نفتی پارس جنوبی نباید به مناقصه برود و با مذاکره به شرکتهای صاحب صلاحیت واگذار شود؟
در باره میدانهای مشترک، الزام قانونی برای برگزاری مناقصه وجود ندارد و لازم نیست که به طور حتم واگذاری توسعه میدان به مناقصه برود. این اختیار قانونی به وزارت نفت داده شده است تا اگر صلاح بداند توسعه این میدانها را با ترک تشریفات مناقصه و از طریق مذاکره واگذار کند. ضمن اینکه فضای مناقصه زمانی فراهم می شود که برای هر پروژه چند متقاضی وجود داشته باشد که فکر نمیکنم حداقل در شرایط کنونی در باره همه میدانها به این فضا رسیده باشیم. البته هنوز مناقصهها آغاز نشده است، شاید آن زمان شرایط تغییر کرده باشد. با این حال امیدوارم که ما هم با توجه به سوابقی که داریم در توسعه لایه نفتی پارس جنوبی حضور داشته باشیم. این حضور برای ما بسیار مهم است.
به نظر میآید نگران هستید؟
به هر حال من به عنوان مدیرعامل شرکت پتروایران نگران آینده این شرکت هستم. اگر نتوانیم در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی، قراردادی را امضا کنیم، در سال 96، دورنمای خوبی برای شرکت نمیبینم و به اعتقادم اگر قراردادهای تازه ای برای توسعه میدانهای نفتی امضا نشود همه شرکتهای بزرگ نفتی داخلی بزودی بیکار میشوند. در این صورت ما با انبوهی از نیروهای بلاتکلیف و بیکار روبرو خواهیم شد و توانمندیها و ظرفیتهای بالقوه این شرکت هم بهشدت تحلیل میرود.
از همین حالا هم با مشکلات فراوانی روبرو هستیم. هم اکنون بیش از 6 ماه است یکی از دکلهای دریایی ما بیکار است. این دکل یکی از مدرنترین دکلهای حفاری حاضر در آبهای ایران است، چنین دکلی از آغاز امسال بیکار شده است و با وجود رایزنیهای فراوان به دلیل کاهش شدید سطح فعالیتها، تا این لحظه هنوز در عمل توفیقی در مسیر بکارگیری دوباره آن حاصل نشده است.
با توجه به این که مدل جدید قراردادهای نفتی از سوی رئیس مجلس شورای اسلامی به دولت ابلاغ شده است، به نظر میآید به زودی شاهد امضای قرارداد ها خواهیم بود. با این حال الگوی جدید قراردادهای نفتی منتقدانی هم دارد و هنوز آنها معتقدند که اجرای این قراردادها سرانجام به نفع ایران نخواهد بود.
من با همه احترامی که به نقدهای کارشناسانه و مدبرانه نه مغرضانه قائل هستم که خیلی از این نقدها هم به بهبود روند کمک کرد، اما چنین تصوری ندارم که اجرای این قراردادها محل اشکال جدی باشد. این طور نیست در توسعه یک میدان انتظار داشته باشیم که شرکتهای خارجی با خود سرمایه بیاورند اما منفعت متناسب با آن هم عاید آنها نشود. زمانی براساس تئوریهای سوداگری در تجارت بین الملل به طور معمول سود یکطرفه ملاک بود، آنها معتقد بودند که باید منافعشان از همکاری کسب شود و مهم هم نیست که طرف مقابل آیا سود می برد یا خیر اما امروز جهتگیری تجارت بین الملل تغییر کرده است. تجارتی پایدار خواهد بود که بازی دو سر برد داشته باشد، اگر تجارتی از این حالت متوازن خارج شود، بدون شک موفق نخواهد بود.
امروز هم که منتقدان قراردادهای نفتی میگویند باید این قراردادها بسیار سختگیرانه تدوین شود. به نظر میرسد به بعد دوم مسئله یعنی ایجاد انگیزه طرف مقابل توجه چندانی نمی شود. هر سرمایهگذاری به دنبال کسب منافع خودش هست. این ما هستیم که باید با هوشیاری یک بازی برد- برد را رقم بزنیم و در مذاکرات منافع خود را تامین کنیم، نه اینکه از اساس بازی را بر هم زنیم.
شما به این موضوع معتقد نیستید؟
به پرسش شما این گونه پاسخ می دهم، فرض کنیم که قراردادی امضا کردیم که همه ریسکها را به طرف مقابل منتقل کردیم و همه منافع توسعه میدان را برای خود در نظر گرفتیم. آیا بهواقع فکر می کنیم شرکتهای خارجی هرچه ما بگوییم می پذیرند؟ این موضوع از دو حالت خارج نیست، یا عطای اجرای پروژه را به لقای آن می بخشند، یا این که اگر هم بیایند بدون شک به نسبت ریسک پروژه قیمتها را بالا می برند و هزینه ریسک اضافی را در قرارداد لحاظ و به مبلغ قرارداد و یا دیگر شرایط آن اضافه می کنند. اینجاست که ما بیشتر ضرر میکنیم، زیرا آنها همه ریسکها را بررسی کرده و براساس آن به برآورد هزینه می پردازند در نتیجه واگذاری همه ریسکها به طرف مقابل الزاما به نفع ما نخواهد بود.
در دوران تحریم بسیاری از شرکتهای خارجی که به ایران آمدند و با ما همکاری کردند، هزینه ریسک خود را محاسبه کردند و سرانجام خیلی بیشتر از قیمتهای واقعی از ما میگرفتند. به نظرم شاید بهتر باشد در این قراردادها حساسیت ما متوجه چند مطلب اساسی باشد:
1- دقت نظر در طرح جامع توسعه میدان (MDP) با تشکیل کارگروههای حرفهای و یا استفاده از مشاوران حرفهای بینالمللی.
2- تعیین تکلیف نقش شفاف و پر رنگ شرکتهای ایرانی در کنار شریکان خارجی؛ در حوزه توسعه و مرحله تولید و نگهداشت تولید.
3- برنامهریزی براساس توسعه پلکانی میدانها.
4- فازبندی دوره تولید به سه دوره 8، 6، 6 ساله و منوط کردن استمرار دوره بعد به ارزیابی عملکرد پیمانکار در دوره پیش.
5- اولویت واگذاری به میدانهایی که نیاز به فناوری پیشرفته دارند همانند خزر و لایه نفتی پارس جنوبی یا میدانهایی با ضریب بازیافت پائین.
بر همین اساس اگر در موارد برشمرده دقت لازم اعمال شود بقیه مسائل فرعی و قابل مذاکره و حل هستند.
مسئله این است که منتقدان معتقدند شرکتهای داخلی توانمندی توسعه میدانهای مشترک را دارند، چرا باید توسعه میدانهای کم ریسک در قالب این قراردادها گنجانده شود و شرکتهای خارجی به توسعه آن بپردازند، درحالی که آنها به منافع شرکتهای ایرانی توجهی ندارند.
وزارت نفت بارها گفته است که اگر پیمانکاران ایرانی توانایی مالی اجرای این پروژهها را دارند می توانند در مناقصهها شرکت کنند. اما به نظر شما در شرایط کنونی پیمانکاران ایرانی به تنهایی و بدون حمایتهای مالی مناسب توانایی توسعه میدانهای بزرگ را دارند؟ خیر! زیرا ما باید از بانکهای داخلی وام بگیریم که سود بالایی از ما دریافت می کنند آن هم برای پروژه ای که زیر 10 درصد برای ما عایدی دارد.
این را هم بگویم که ساز و کارهای سرمایهگذاری در کشور با کاستیهایی روبروست، مشاوران مالی و سرمایهگذار خوب و حرفهای کم داریم. بانکها هم حاضر نیستند در سود و زیان اجرای پروژه با شرکتها شریک شوند و این که خود آنها شرکتهای سرمایهگذاری ایجاد کرده اند و بیشتر تسهیلات را به آنها میدهند. پس اگر مشکل تامین مالی وجود نداشته باشد منطقی است در میدانهای کم ریسک، توسعه را به شرکتهای ایرانی واگذار کنیم.
به این ترتیب پتروایران به تنهایی قادر به حضور در توسعه پروژههای کوچک و متوسط در قالب این قراردادها نیست؟
صریح بگویم ما سرمایه خیلی زیادی نداریم و گرنه تجربه این کار را به خوبی داریم. وزارت نفت هم به ما گفته است اگر سرمایه دارید می توانید در این نوع پروژهها به عنوان رهبر کنسرسیوم شرکت کنید. البته این طور هم نیست که به طور کامل هیچ کاری نکنیم و دست روی دست بگذاریم. خیر این طور نیست. به بخش مالی شرکت گفتهایم دنبال جذب سرمایه باشند و بتوانیم در این بخشها وارد شویم. اما مسلم است که خودمان سرمایهای در خور اجرای این پروژهها نداریم. نگاهمان به تامین سرمایه است، در واقع چنین سرمایه انباشتهای در داخل نداریم یا سازوکارهای لازم برای تجمیع و جذب آن هنوز ایجاد نشده است. جذب سرمایه از خارج هم تضامینی نیاز دارد که نیازمند حمایت دولت یا شرکت ملی نفت ایران برای تضمین بازپرداخت این سرمایههاست.
چطور میخواهید این مشکل را حل کنید؟
مشکل موجود در بحث سرمایه این است که سرمایهگذار خارجی هیچ وقت سرمایههای کلان خود را به اعتبار پتروایران وارد کشور نمیکند، آنها به دنبال تضمین دولت یا وزارت نفت هستند. بانکها و موسسههای معتبر بین المللی هم به اعتبار «پتروایران» وامی در خور اجرای این پروژهها نمی دهند، در حالی که شرکتهای نفتی بزرگ و معتبر بین المللی به راحتی با اعتبار خود می توانند وامهای کلان بگیرند. مطلب دوم ضمانت نامههایی که باید بابت این سرمایهها بدهند نیز هست، ما باید سرمایه را به اعتبار خود بگیریم و عواید پروژه را به عنوان ضمانت بگذاریم، به نظر شما موسسههای بین المللی این تضمین را در شرایط کنونی از ما می پذیرند؟
به چه نتیجهای رسیدید؟
مشارکت با شرکتهای صاحب سرمایه و فناوری در اجرای پروژهها اما به عنوان شریک فعال نه چرخ پنجم درشکه، راه حل ماست و در این زمینه نیاز به حمایت جدی و تکلیفی شرکت ملی نفت ایران و گنجاندن این مطلب در قراردادها داریم.
به این ترتیب تنها مشکل پیش روی شما بحث تامین منابع مالی است، در بخش مدیریت پروژه و انتقال فناوری در چه موقعیتی قرار دارید؟
ما در باره مدیریت پروژه و نیروی متخصص مشکل حادی نداریم، هر چند که روزآمد شدن دانش و استفاده از فناوریهای روزآمد در این بخشها بسیار ضروری است. در ضمن دکل حفاری و خدمات حفاری هم داریم اما افزون بر سرمایه، در دسترسی سریع و آسان به فناوریهای پیشرفته که خود در کاهش هزینه توسعه میدانها سهمی بسزا دارد، در شرایط کنونی مشکلاتی داریم.
در مذاکره با شرکتهای خارجی بیشتر چه موضوعی را مد نظر قرار دادید؟
هنوز مناقصه مدل جدید قراردادهای نفتی برگزار نشده است و مذاکرات ما هم با شرکتهای خارجی بیشتر همکاری مشترک و اثبات توانمندیهاست. البته تا زمانی که مناقصهها برگزار نشود نحوه همکاری ما با یکدیگر نهایی و مشخص نمی شود. با این حال تاکید کردهایم که آماده مشارکتی فعال در توسعه برخی میدانها هستیم و جز بحث تامین منابع مالی، هیچ محدودیت و کمبودی نداریم و نسبت به توان نیروهای خود برای اجرای پروژه اطمینان کامل داریم. خوشبختانه آنها نیز به این مزیت ما پی بردهاند، امیدواریم که بهزودی در برخی از این مذاکرات به نتایج امیدبخشی برسیم.
اما به نظر میرسد پتروایران در مقطع کنونی خیلی هم ریسکپذیر نیست؟
ما تعدادی از کوپنهای خود را پیشتر در پروژههای بیع متقابل پیشین خرج کردیم. ما هم مانند برخی پیمانکاران خارجی قراردادهای بیع متقابل از اجرای این قراردادها متضرر شدیم، هیچ کمکی هم به ما صورت نپذیرفت و گاها کم لطفی هایی هم شده است، برای نمونه ما برای توسعه لایه نفتی منابعی را هزینه کردیم، تعهد خودمان را هم براساس قرارداد انجام دادیم اما به دلیل این که توسعه این میدان متکی به شناور فرآورش و ذخیرهسازی شناور (FPSO) بود، هم اکنون همه فعالیتهای ما معطل پایان ساخت و آغاز بهرهبرداری از این شناور است. حال ما بهره پولی که گرفته ایم را می دهیم اما هنوز به دلیل آغاز نشدن تولید، درآمدی هم از این پروژه نداریم. یا در باره پروژه میدان سلمان ما وامهای ارزی سنگین با بهره بالا گرفتهایم و مرتب سود آن را می دهیم اما در ارتباط با بازپرداختها هنوز با ما همکاریهای لازم صورت نگرفته است.
در واقع می خواهم بگویم که شرکت پتروایران با شرایط موجود به هیچ وجه توان پذیرش ریسکهای بالای بیشتری را ندارد، اما با استفاده از تجربههای یکپارچه سازی، استفاده از نیروهای خبره و توانمند، مشکلی در اجرای پروژههای با ریسک معقول و معمول نداریم.
فکر میکنید توان اجرای چند پروژه را در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی دارید؟
اگر شرکتهای توانمند و صاحب فناوری در کنار ما باشند، میتوانیم همزمان 2 مگاپروژه را اجرا کنیم. البته پتروایران پیش تر سابقه همزمان اجرای چهار پروژه بزرگ را هم داشته است و در صورت نیاز با تامین منابع لازم و صرف زمانی معقول میتوان این ظرفیتها را دوباره احیا کرد. در باره پروژههای متوسط و کوچک هم به دنبال یافتن سازوکارهای تامین منابع مالی مناسبی هستیم.
البته این را هم بگویم که با همه نگرانیهایی که داریم، نسبت به آینده امیدوار هستم. امیدوارم فضای سیاسی منطقه وارد فضای غیرقابل پیش بینی نشود، زیرا ایران با توجه به ذخایر نفت و گاز خود، هم اکنون در میان کشورهای منطقه امنیت بالایی دارد. افزون بر این با قیمتهای کنونی نفت کشورهایی نظیر ما با توجه به قیمتهای پائین استخراج نفت نقطه توجه مشتریان نفتی و بازیگران جهانی هستند.
در چنین شرایطی امیدوارم حفظ آرامش فضای سیاسی لازم برای سرمایه گذاری تداوم یابد و دوباره سرمایههای خارجی به صنعت نفت ایران جذب شود. چنانکه در دوره ای هم شاهد وقوع این اتفاق بودیم، فکر می کنم این روند دوباره می تواند تجربه شود، به شرط این که منافع ملی را فدای منافع زودگذر نکنیم.
در پایان هم میخواهم بگویم ما هم باید در فعالیت های اقتصادی از جمله توسعه میدانهای نفتی همه زوایا از جمله حفظ منافع ملی، استقلال و عزت ملی، جذب سرمایه خارجی، رونق اقتصادی و استفاده از فناوریهای پیشرفته، تقویت شرکتهای داخلی و کاهش بیکاری جوانان را یکپارچه مورد توجه قرار دهیم زیرا نگاه یک بعدی به مسائل چاره ساز رفع مشکلات جاری کشور نیست.
گفتگو از : نگار صادقی
نظر شما