به گزارش شانا به نقل از ایرنا، اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) روز چهارشنبه (دهم آذرماه) برای برگزاری یکصد و هفتاد و یکمین نشست عادی این سازمان در وین گردهم آمدند تا پس از دورهای طولانی از اختلاف نظر و افتراق دیدگاه درباره مقدار تولید، چارهای برای تغییر در وضع قیمت پایین نفت در جهان بیندیشند.
نشست 2 روز پیش، پس از مدتها رایزنی و بر مبنای توافق غیررسمی که اوایل مهرماه در الجزایر صورت گرفت سرانجامی موفقیت آمیز برای اعضا داشت. بر اساس توافق روز چهارشنبه کشورهای عضو اوپک، از ابتدای سال آینده میلادی 1.2 میلیون بشکه در روز از مجموع تولید این سازمان کاسته خواهد شد.
به این ترتیب، بیشتر اعضا پذیرفتند از میزان تولید خود به میزانی مشخص بکاهند. عربستان که بزرگترین تولیدکننده نفت اوپک است، بیشترین کاهش تولید را به میزان روزانه 486 هزار بشکه خواهد داشت. این در حالی است که ایران توانست ضمن معافیت از این کاهش عمومی، با دفاع از منطق خود برای افزایش تولید روزانه 90 هزار بشکه بر سهم تولید خود بیافزاید. براساس توافق صورت گرفته، ایران از ماه ژانویه 2017 میلادی تولید خود را از رقم سه میلیون و 707 هزار بشکه در روز آغاز می کند و به تدریج روزانه 90 هزار بشکه به این رقم خواهد افزود.
توافق اخیر که طی روزهای گذشته در زمره مهمترین رخدادهای جهان قرار گرفت از چند منظر قابل بررسی است:
1- از حدود 2 سال پیش تاکنون، عربستان سعودی و کشورهای همسو با سیاستهای آل سعود، به افزایش سطح تولید نفت اوپک اقدام کردند. توجیه افزایش سطح تولید این بود که بالا رفتن عرضه به کاهش قیمت نفت منجر میشود و در این وضع، دیگر تولیدکنندگان غیرعضو اوپک (به ویژه آمریکا با تولید نفت شیل) قابلیت رقابت موثر را از دست داده و بدین ترتیب حضور آنها در بازار کمرنگ خواهد شد. با وجود طرح چنین توجیهی، بسیاری هدف سعودیها از کاهش قیمت نفت را ضربه زدن به رقیبانی چون ایران و روسیه می دانستند؛ کشورهایی که در پروندههای منطقهای چون بحران سوریه مانع از تحقق اهداف ریاض شده بودند.
پافشاری سعودیها و کشورهای همسو با ریاض بر افزایش تولید نفت، سبب شد قیمت این کالا بسیار فراتر از حد انتظار سقوط کند و در این بین عربستان که بزرگترین تولیدکننده نفت در اوپک است، بیش از همه زیان دید. همراهی سعودیها با خواست کشورهایی چون ایران، از دید بسیاری از ناظران تا حد زیادی ناشی از فرونی یافتن چالشهای اقتصادی عربستان بود، ضمن آنکه نزدیک سازی سعودیها به جمع بندی کاهش تولید نفت بر اساس توافق اخیر فرایندی بود که پس از ماهها تلاش و رایزنیهای دیپلماتیک به ویژه از سوی ایران صورت گرفت.
2- مسئله مهم در توافق اخیر، پابرجایی موضع ایران در خصوص میزان تولید نفت خود بود. ایران که پس از توافق هستهای به دنبال بازپس گیری سهمش از تولید و صادرات نفت بود، بارها اعلام کرد تا زمانی که تولید نفت خود را به زمان پیش از تحریمها نرساند، دست از افزایش تولید برنخواهد داشت. در واقع حرف اصلی مقامهای نفتی ایران این بود که اگر قرار به کاهش تولید و تحمیل هزینه بر کشورهای تولیدکننده است، منطق حکم می کند این هزینه را کشورهایی بپردازند که سالها با افزایش غیرمنطقی سطح تولید سقوط قیمت نفت را رقم زدند. این موضع ایران در تهمه نشستها و مذاکرات به طور جدی از سوی مسئولان نفتی ایران پیگیری شد.
در نهایت، سعودیها که تا پیش از این، کاهش تولید خود را منوط به کاهش یا تثبیت تولید نفت ایران میدانستند، با مقاومت ایران از موضع خود عقب نشستند. براساس این توافق، اغلب اعضا موظف به کاهش تولید خود شدند اما ایران نه تنها از این موضوع مستثنی شد بلکه میتواند تا سقف معینی تولید خود را افزایش دهد. به عبارت بهتر کاهش تولید عربستان و دیگر تولیدکنندگان اوپک به سبد افزایش تولید ایران سرازیر می شود.
3- به دست آمدن این موفقیت در عرصه اقتصاد انرژی جهان مرهون تلاشهای پیگیر مسئولان وزارت نفت و حمایتهای دولت و مجلس از اقدامهای این مسئولان در فرایند توسعه زیرساختهای استحصال محصولات انرژی، افزایش تولید و رایزنیهای بین المللی در راستای تامین بیشینه منافع ملی در این حوزه است.
با وجود بسیاری از مخالفتها، صنعت نفت ایران که سالها از توسعه بازمانده و تولید آن از حدود چهار میلیون بشکه به زیر 800 هزار بشکه در روز سقوط کرده بود، در کوتاهترین زمان ممکن توانست از مزایای فضای پسابرجامی بهره جوید. در این پیوند، مدیریت کارآمد و استفاده از ظرفیتهای داخلی برای احیای صنعت خموده نفت ایران، جلب سرمایهها و فناوریهای نوین خارجی برای توسعه میادین انرژی در کنار رایزنیهای نفتی با اعضا اوپک و نیز تولیدکنندگان خارج از اوپک اقداماتی بوده که در راستای تحول چشمگیر اقتصاد انرژی ایران در دستورکار مسئولان وزارت نفت قرار داشته است.
4- با همه تفاسیری که گفته شد، نباید از نقش برجام در دستیابی به توافق نفتی غافل شد. اگر برجام نبود و تحریمهای دست و پا گیرعلیه صنعت نفت ایران ادامه داشت، صحبت از تولید و افزایش صادرات نفت ایران بی معنی بود. بنابر این می توان گفت این برجام بود که توافق نفتی یا به بیان برخی «برجام نفتی» را به ارمغان آورد.
پایان سخن اینکه دستیابی به توافقی این چنین بین کشورهای صادرکننده نفت یک بار دیگر نشان داد که منطق دیپلماسی و تعامل سازنده همیشه برنده است و می تواند وضعیت برد- برد را برای طرف های دارای منافع مشترک اما با دیدگاههای متفاوت رقم بزند. همان طور که اختلافهای جدی در موضوع فعالیتهای هستهای ایران از راه گفت وگو دور میز مذاکره و از طریق دیپلماسی سازنده دولت یازدهم حل و فصل شد، این بار نیز باوجود اختلاف نظرهای جدی در عرصه سیاسی میان برخی اعضای اوپک، منطق گفت وگو، همکاری های اقتصادی در جهت منافع مشترک را میسر کرد.
نظر شما