۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۹
  • کد خبر: 273931
تفاوت منطق و التماس را می‎دانید؟!

مطرح شدن برخی انتقادها و ادعاهایی مبنی بر التماس به چینی‎ها با گذشت یک ماه از امضای موافقت‎نامه توسعه فاز 11 پارس جنوبی، بهانه‎ای شد تا مباحث منتقدان را به‎طور اجمالی مرور کنیم.

هجدهم آبان‎ماه امسال دومین موافقت‎نامه اصولی شرکت ملی نفت ایران در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی امضا شد؛ موافقت‎نامه طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی با کنسرسیومی متشکل از شرکت‌‌های توتال فرانسه، شرکت ملی نفت چین (سی‌ان‎پی‎سی) و شرکت پتروپارس. مطرح شدن برخی انتقادها و ادعاهایی مبنی بر «التماس به چینی‎ها» با گذشت یک ماه از امضای این موافقت‎نامه، بهانه‎ای شد تا مباحث منتقدان را به‎طور اجمالی مرور کنیم؛ مباحثی که بیشتر بر چند محور کلی تکیه داشته است:

نخست، حضور توتال فرانسه به عنوان راهبر اصلی در توسعه فاز 11 مورد سوال قرار گرفت؛ سوالی که توضیحات مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در جلسه پیش از امضای موافقت‎نامه، تا حدود زیادی به آن پاسخ گفت. محمد مشکین‎فام در این جلسه که با حضور خبرنگاران برگزار شد، از نیاز ضروری پارس جنوبی به احداث و راه اندازی سکوهای فشارافزایی گاز سخن گفت و به این واقعیت اشاره کرد که ایران، سرمایه و فناوری ساخت و راه‎اندازی چنین سکوهایی در دریا را در اختیار ندارد. وی یادآور شد: راه اندازی سکوی تقویت فشار گاز در فاز 11 پارس جنوبی، نه‎تنها تقویت زیرساخت‎های داخلی را به همراه دارد، بلکه می‎تواند به عنوان الگو برای دیگر فازهای توسعه‏‎ای این میدان گازی مورد استفاده قرار گیرد. در این میان، توتال از جمله شرکت‎های برخوردار از این فناوری است و با فاز 11 پارس جنوبی نیز آشنایی دارد. به گفته مشکین‎فام، این شرکت، سکوهای سرچاهی طرح توسعه فاز 11 را در سال ٢٠٠٦ طراحی کرد که اگر توسعه این فاز همان زمان انجام می‎شد، نیازی به نصب کمپرسور و سکوی تقویت فشار گاز حداقل در آن بازه زمانی نبود؛ اما با توجه به گذشت ١٠ سال، هم‎اکنون باید افزایش فشار گاز را از ابتدای توسعه سکو مدنظر قرار داد و در طراحی‎های گذشته بازنگری کرد. در آینده باید حدود ٢٠ سکوی فشارافزای گاز برای دیگر فازهای پارس جنوبی تعریف، ساخت، نصب و راه‎اندازی شود، بی شک دقت و حساسیت کافی در ساخت نخستین سکو بسیار ضروری است.

محور دوم نقدها به این موافقت‎نامه، به حضور شرکت ملی نفت چین مرتبط بود؛ موضوعی که با وجود گذشت حدود یک ماه، مجددا این روزها بر سر زبان برخی منتقدان سرسخت وزارت نفت افتاده است. سوالشان این است: چرا شرکتی که در سال اول فعالیت دولت یازدهم خلع ید شد، حالا طرف توافق شرکت ملی نفت ایران شده است؟ به نظر می آید شرکت ملی نفت ایران پیشتر با عملکردش به این پرسش پاسخ داده است. شرکت سی‎ان‎پی‎سی چین در حالی از توسعه میدان آزادگان جنوبی کنار گذاشته شد که همزمان با آن رویداد، به کار خود در طرح توسعه میدان آزادگان شمالی ادامه داد. این اقدام شرکت ملی نفت ایران نشان داد تصمیمات این شرکت بر اساس عملکرد پیمانکاران و نه بر پایه موضع گیری‎های خاص و یکطرفه است. سی‎ان‎پی‎سی که در 18 آبان ماه امسال، به عنوان یکی از اعضای کنسرسیوم طرف توافق با شرکت ملی نفت ایران معرفی شد، همان شرکتی است که اگرچه به دلیل عملکرد نامطلوب از آزادگان جنوبی کنار گذاشته شد، اما با اجرای تعهداتش در آزادگان شمالی، در این میدان به کار خود ادامه داد و فاز اول توسعه این میدان مشترک را به نتیجه رساند و برای فاز دوم توسعه هم اعلام آمادگی کرده است. آزادگان شمالی از مهمترین میدان‎های مشترک غرب کارون است که چندی پیش با حضور رئیس‎جمهوری به‎طور رسمی افتتاح شد و هم اکنون با ظرفیتی بیش از میزان هدفگذاری شده در فاز اول توسعه، در مدار قرار دارد؛ این یعنی شرکت ملی نفت جز به مصالح و منافع کشور نمی اندیشد و نسبت به رفتار پیمانکاران واکنشی مقتضی، متناسب و منطقی نشان می‎دهد. این همان نکته‎ای است که برخی منتقدان مغرض از درک آن عاجزند و یا خود را به تجاهل می‎زنند. به زبان دیگر، شرکت چینی آنجا که به تعهداتش عمل نکرد، با واکنش منفی مواجه شد و هنگامی که به تعهداتش پایبند بود، درهای همکاری را گشوده دید. حالا این آقایان به اصطلاح منتقد از کجای این منطق روشن، برداشت التماس به شرکت چینی کرده‎اند، الله اعلم!

و اما موضوعی که این روزها بیشتر موجبات دلواپسی این عده قلیل را فراهم کرده است، امضای تفاهم‎نامه با توتال است. نه از این حیث که «چرا توتال؟»، بلکه با این نگاه که «چرا تفاهم‎نامه؟». این عده قلیل که اگر قرارداد بسته می شد، زمین و زمان را به هم می دوختند که «چرا قرارداد؟»، حالا به امضای تفاهم‎نامه واکنش نشان می‎دهند. در پاسخ توصیه می‎شود این دوستان مروری بر مفاهیم تفاهم‎نامه و موافقت‎نامه داشته باشند تا تفاوت‎های این دو را دریابند. آنچه بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیوم توتال، سی‎ان‎پی‎سی و پتروپارس امضا شد، موافقت‎نامه اصولی بود. پس از آن توصیه می شود، اصول دستیابی به قرارداد همکاری را نیز مرور کنند تا پیش نیازهای قرارداد و نقش موافقت‎نامه را به یاد بیاورند.

فاز 11 پارس جنوبی، آخرین فاز توسعه‎ای این میدان مشترک گازی است که قرار است به الگوی انتقال فناوری در این میدان بدل شود. میدان گازی پارس جنوبی هم اکنون با تولید روزانه 470 میلیون متر مکعب در یک قدمی گنبد‎‎ شمالی ایستاده است و کشورمان تنها یک قدم با تحقق آرزوی دیرین برابری با قطر در تولید از پارس جنوبی فاصله دارد. موفقیت ها را بیشتر دریابیم...  

کد خبر 273931

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =