مدیریت کشور با پول‌های گران و سودهای هنگفت

بدون شک این یک مورد عجیب است. جریان مخالف وزارت کنونی نفت که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در این وزارت‌خانه نفی می‌کند و زیر سوال می‌برد و هیچ نقطه سفیدی در این روزهای وزارت نفت نمی‌بیند، ناگهان از بدهی سنگین شرکت ملی نفت ایران دفاع می‌کند و مثال می‌زند که این عرف شرکت‌های بزرگ نفتی است که بدهی داشته باشند و مثلا شرکت شل با تولید 3 میلیون بشکه‌ای، 70 میلیارد دلار بدهی دارد. به راستی بدهکار بودن شرکت ملی نفت به خزانه و بانک مرکزی و بانک های دیگر و پیمانکاران، موضوعی قابل افتخار است؟

حجم و میزان دقیق این بدهی‌ها با توجه به سیستم مالی شرکت نفت که سخت گزارش می‌دهد و آمار دقیق منتشر نمی‌کند کمی مشکل است اما در تلاش هستیم که گزارشی دقیق از میزان بدهی‌های شرکت نفت و منشا این بدهی‌ها به دست آوریم و در اختیار مخاطبان بگذاریم، اما یکی از مهم‌ترین قسمت‌های این بدهی وام یا سپرده‌گذاری است که بانک مرکزی به شرکت نیکو به نیابت از شرکت نفت داد که برای توسعه فازهای پارس جنوبی و دیگر پروژه‌های نفتی اختصاص یابد.

این همان سپرده‌گذاری بود که اکبر ترکان به اشتباه آن را 35 میلیارد دلار اعلام کرد. رقم این مقدار نبود. میزان واقعی 16 میلیارد یورو یا 20 میلیارد دلار بود که با نرخ لایبور+ 75.3 به شرکت نیکو داده شد. شرکت نیکو هم با نرخ بهره لایبور+ 5 درصد این مبلغ را در اختیار شرکت ملی نفت گذاشت. این در واقع راهکاری برای فرار از بلوکه شدن ذخائر بانک مرکزی بود و تصمیمی برای توسعه میدان نبود، در واقع از سر اضطرار این پول به نفت تخصیص داده شد. رونقی هم که در اواخر دولت احمدی نژاد در پروژه‌ها به وجود آمد از ناحیه همین این پول بود، اما به شرطی که پروژه‌ها به موقع و سر وقت و با کیفیت می‌رسیدند که بازپرداخت سود از محل فروش محصول به مشکل برنخورد. این در حالی است که همان سال‎های 89 و 90 اوراق مشارکت با نرخ 20 درصد هم فروخته شده بود که بخشی از بدهی‌های امروز شرکت ملی نفت است.

در واقع برای اجرای پروژه‌ها فقط به منابع داخلی اتکا شد. تازه منابعی که بسیار گران در اختیار نفت قرار گرفت. مدل توسعه دولت اصلاحات در نفت، توسعه میدان‎ها با پول‌های ارزان بین اللملی بود که از محل منابع همان میدان بازپرداخت می‌شد و پروژه‌ها معمولا در 54 ماه به سرانجام می‌رسیدند و تاخیرها کمرشکن نمی‌شد. اما مدل توسعه دولت اصولگرا اتکا به منابع داخلی کشور آن‎هم با قیمت‌ها و سودهای خیلی بالا و چندین برابر نرخ های بین اللملی بود. به طوری که ظرف پنج سال باید به اندازه همان اصل پول سود پرداخت می‌شد. مثلا 4 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت سال 89 در سال 91 حجم بدهی‌اش کاملا دو برابر شده است و این بدهی بر گرده و ذمّه شرکت ملی نفت است. حالا این افتخار دارد؟ این مدل تامین منابع مانند تامین منابع شرکت‌های بزرگ نفتی است که با نرخ سودهای 2 یا 3 درصد تامین مالی میشوند؟ 3 درصد کجا 20 درصد کجا؟

امروزه شرکت ملی نفت باید خدا را شکر کند که  پیشنهاد وزیر دولت قبل مورد توجه شورای اقتصاد و بانک مرکزی قرار نگرفت که پیشنهاد سود 35 درصدی برای اوراق مشارکت می‌داد. تقریبا با این نگاه مختصر و حداقلی روشن می‌شود که برخی جریان‌های مخالف نفت چرا باید از بدهی شرکت نفت با افتخار حرف بزنند و این را طبیعی و عرف جهانی بدانند. این بدهی‌ها محصول مدیریت رفقا و شرکای سیاسی‌شان است. مدیریتی که در طول هشت سال تولید نفت کشور را از 4 میلیون و سیصد به دو میلیون و هفتصد و صادرات نفت را به 700 هزار بشکه رساند، اما 70 میلیارد دلار بدهی برای آیندگان باقی گذاشت.

نکته جالب‌تر اینکه، در میان این بدهی شرکت نفت به بانک مرکزی پای بابک زنجانی هم به میان میاید. طبق نظر و تصمیم شرکت ملی نفت در سال 91 قرار می‌شود که یک میلیارد و 800 میلیون دلار از این مبلغ توسط بانک FIIB (بانک خودساخته بابک زنجانی در مالزی) از سوییس منتقل شود و به پیمانکارانی که برای شرکت نفت کار کرده بودند و طلبکار بودند، در خارج پرداخت شود. اما جناب بابک این مبلغ را می‌گیرد و پس نمی‌دهد و به هیچ پیمانکاری هم پرداختی از این ناحیه نمی‌کند که بخشی از مطالبات امروز نفت از ایشان است. سوالی که از این مخالفان باید پرسید این است که شل و توتال هم منابع‌شان را مفت و مسلم در اختیار بابک زنجانی ها می‌گذارند؟ یک وقت دریغ نفرمایید از مقایسه و مطایبه!!!

با این تصویر و صورت مشخص است چرا باید هم به این بدهی و این نوع تخصیص‌ها افتخار کرد.

برگرفته از رسانه‌های اجتماعی

کد خبر 274139

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =