موضوع گفتوگو، بررسی ویژگیهای الگوی کسبوکار پژوهشگاه صنعت نفت است. اشاره به ارکان این الگو، ناگزیر صحبت را به حلقههای مفقوده پژوهش در صنعت نفت میکشاند و پای ریشههای تاریخی عدم اقبال نفت به پژوهش و فناوری هم به میان میآید. وقتی از وزیر علوم دولت خاتمی - که حالا دو سالی میشود راهبری پژوهشگاه صنعت نفت را بر عهده دارد - میخواهم بهعنوان فردی که سالها با سطوح مختلف آموزش عالی کشور سروکار داشته و در نفت هم دستی بر آتش دارد، به عملکرد وزارت نفت در حمایت از جامعه علمی و دانشگاهی «بدون تعارف» نمره دهد، میگوید: «رویکرد حمایتی نفت، مربوط به دیروز و امروز نیست و من به این وزارتخانه بهویژه در مقایسه با دیگر وزارتخانهها نمره خوبی میدهم، در عین حال معتقدم میلیاردها دلار ثروت در صنایع نفت و گاز ایران نهفته که ما هماکنون از یکصدم آن هم استفاده نمیکنیم و هنوز مسیر طینشده و راههای نرفته بسیاری پیشرو داریم».
مشروح گفتوگوی شانا با جعفر توفیقی را در ادامه میخوانید:
آقای دکتر، شما بر بازبینی مدل کسبوکار پژوهشگاه صنعت نفت تاکید دارید. پیش از اینکه درباره الگوی جدید کسبوکار این مجموعه صحبت کنید، درباره دلیل این بازبینی توضیح دهید.
پژوهشگاه برخلاف بسیاری از مراکز پژوهشی و دانشگاهها، بودجه مشخصی برای فعالیتهای پژوهشی خود ندارد و تنها مقداری اعتبار از شرکت ملی نفت ایران دریافت میکند که این اعتبار بهمنظور تامین بخشی از حقوق کارکنان هزینه میشود، بنابراین درآمدهای اختصاصی این مجموعه باید پاسخگوی هزینه مورد نیاز برای تامین بخش عمده حقوق کارکنان، تجهیز زیرساختها، نگهداشت فضای آزمایشگاهی و ... باشد. معنایش این است که پژوهشگاه اتکای چندانی به بودجههای دولتی ندارد و باید به کسبوکار تعریفشده خود متکی باشد. ما باید بتوانیم ضمن برقراری ارتباط مناسب با بخشهای مختلف صنعت، در کنار ارزشآفرینی برای صنعت و کارفرمایانمان، اعتبارهای مورد نیاز برای نگهداشت و توسعه فعالیتهای پژوهشگاه را هم تامین کنیم. همین موضوع، دلیل اصلی ما برای تعریف و پیگیری الگوی جدید کسبوکار است.
ویژگیهای این الگو چیست؟
بازنگری در حوزههای فعالیت، تمرکز بر شایستگیهای پژوهشگاه و نیازهای صنعت و جلوگیری از پراکندهکاری، نخستین رکن مدنظر ما در بازنگری الگوی کسبوکار پژوهشگاه است. رکن بعدی، توسعه روشهای بازاریابی است. طبیعتا ما نمیتوانیم منتظر سفارشهای صنعت باشیم و به این منظور، درصدد تعریف روشهای بازاریابی هستیم و حتی از همکاری شرکتهای کارگزار که بتوانند پژوهشگاه را در بازاریابی پژوهش و فناوری کمک کنند، بهرهمند میشویم. حتی به بازارسازی در کنار بازاریابی اهتمام داریم و در کنار نیازسنجی، برای نیازآفرینی هم تلاش میکنیم.
نیازآفرینی؟
بله. واقعیت این است که صنعت نفت ما هزاران نیاز آشکار و پنهان دارد و پژوهشگاه برای ایفای نقش موثر در کنار صنعت، نباید به نیازسنجی صرف اکتفا کند. باید نیازهای پنهان کشف و برای رفع آنها تمهیداتی اندیشیده شود. کما اینکه در حال حاضر کارگروههایی از پژوهشگاه در دل صنعت مستقر هستند و همین رویکرد بازارسازی و نیازآفرینی را دنبال میکنند.
قاعدتا تجاریسازی هم مدنظر است.
بله. یکی دیگر از حلقههای مدل جدید کسبوکار پژوهشگاه، تجاریسازی است. پژوهشگاه مرکز تحقیق و توسعه صنعتی است و با مراکز پژوهشی که تنها پژوهشهای بنیادی انجام میدهند، تفاوت دارد. پژوهش در این مجموعه باید به توسعه فناوری و کاربرد آن فناوری در صنعت منتهی شود. به این منظور حتی با شرکتهای پیمانکار فعال در پروژههای صنعت نفت ارتباطات وسیعی برقرار کردهایم تا برخی پروژهها با اتکا به دانش فنی پژوهشگاه اجرایی شوند. برای نمونه، پژوهشگاه صنعت نفت تنها دارنده دانش فنی جمعآوری گوگرد از ترکیبات نفتی است و بر اساس قراردادی که اخیرا در حاشیه نمایشگاه ایرانپلاست امضا کردیم، دانش فنی پژوهشگاه در اجرای پروژه بازیابی گوگرد پتروشیمی ایلام استفاده خواهد شد. نمونه دیگر، استفاده از دانش فنی پژوهشگاه در تصفیه خاکهای آلوده به مواد نفتی یا دانش فنی ما در حوزه کاتالیستهاست که در همین زمینه در نمایشگاه بینالمللی امسال (اردیبهشت) چند قرارداد برای تجاریسازی کاتالیستها امضا کردیم.
در این الگو، همکاری با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به چه شکل دنبال میشود؟ بیشتر بر رقابت تاکید دارید یا همکاری؟
هر دو. رقابتپذیری و شبکهسازی، دو رکن الگوی کسبوکار پژوهشگاه است. یعنی از طرفی برای افزایش قدرت رقابتپذیری، به ارتقای کیفیت خدمات، کاهش هزینههای تمامشده، افزایش سرعت در پاسخگویی به مشتریانمان و رضایتمندی آنان فکر میکنیم و از طرف دیگر، شبکهسازی و همکاری گسترده با دیگر مراکز علمی و تحقیقاتی را هم در دستور کار داریم. پس از انقلاب، ظرفیتهای زیادی در حوزه علوم و فناوری در کشور ایجاد شده و باید با شبکهسازی از این ظرفیتها بهرهمند شد. آنچه گفتم، شِمایی کلی از مدل کسبوکار پژوهشگاه صنعت نفت است.
برنامه ایجاد مرکز نوآوری پژوهشگاه هم در قالب مدل جدید دنبال میشود؟
بله. از سال ۹۶ که ریاست پژوهشگاه را عهدهدار شدم، یکی از برنامههایم ایجاد اکوسیستم نوآوری بود. با تجربهای که در وزارت علوم داشتم، میدانستم ایجاد چنین اکوسیستمی میتواند اتفاقی خوب و گامی در مسیر رفع حلقه مفقوده تجاریسازی علم و توسعه فناوری در کشور باشد. ما پیش و پس از انقلاب، در حوزه آموزش عالی پیشرفتهای خوبی داشتهایم، اما خلأ تجاریسازی دستاوردهای علمی همیشه خودنمایی کرده است. ایجاد محیطهای جدید برای ارتباط صنعت و دانشگاه از طریق انجام کارهای جمعی، زنجیره علم تا ثروت را تکمیل میکند و با همین رویکرد بود که پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد، توسعه یافتند و حالا هم شاهد شکلگیری مراکز نوآوری در کشور هستیم. رشد و توسعه پژوهشگاه هم مثل دیگر مجموعهها سقفی دارد؛ مگر اینکه به ایدههای خلاقانه و فناوریهای نو مجهز شویم. همین چندوقت پیش آقای زنگنه نشستی با شرکتهای دانشبنیان و شتابدهندهها داشتند. پیام آن جلسه این بود که صنعت نفت مشکلاتی دارد که دیگر خودش از پس رفع آنها برنمیآید و میخواهد ظرفیتهای فکری را به کمک بطلبد. انگیزه اصلی پژوهشگاه هم از ایجاد مرکز نوآوری، ایجاد ظرفیتهای جدید است. ما با این کار بدون اینکه درگیر ضوابط و بوروکراسیهای دولتی شویم، در عین حال که از کسبوکار جوانانمان حمایت میکنیم، به سرمایه انسانی خود هم میافزاییم، آن هم با بهرهمندی از جوانانی بااستعداد که میتوانند منشأ خلق ارزش افزوده بیشتر و بیشتر شوند.
افتتاح این مرکز به امسال میرسد؟
حتما. ما کارهای تئوریک و مطالعاتی لازم برای ایجاد این مرکز را پیشتر انجام داده بودیم که با تاکید صریح وزیر نفت بر حمایت از شرکتهای دانشبنیان و شتابدهندهها در جریان نمایشگاه بینالمللی صنعت نفت (اردیبهشت)، این اقدام را با شتاب بیشتری دنبال کردیم. محل مناسبی را در داخل مجموعه پژوهشگاه برای این کار در نظر گرفتهایم که این محل تجهیز هم شده است و امیدوارم تا یکی دو ماه آینده شاهد راهاندازی رسمی آن باشیم.
برآوردی دارید که چند تیم استارتآپی در آن مشغول فعالیت شوند؟
فکر میکنم ابتدا حدود ۴۰ تیم مستقر شوند.
صرفا در حوزه نفت و گاز؟
بیشتر نفت و گاز و البته دیگر حوزههای انرژی را هم شامل میشود. قابلیت توسعه مرکز هم برای فعالیت گروههای استارتآپی بیشتر با موضوعات متنوعتر در آینده وجود دارد.
در پژوهشگاه برای برقراری تعامل بیشتر با دانشجویان چه کردهاید؟
همکاری با دانشجویان ارشد و دکترا برای تهیه پایاننامهها و رسالههایشان که همواره در جریان است. افزون بر این، طرح ملی میزبانی از دانشجویان را با هماهنگی و تاکید وزیر نفت در دستور کار قرار دادهایم. مهندس زنگنه در جلسات بارها تاکید کردهاند که درهای صنعت نفت باید به روی دانشجویان و استادان باز باشد و ما هم با تاکیدات ایشان انگیزه بیشتری پیدا میکنیم. این طرح پنجساله است و بر مبنای آن، پژوهشگاه سالانه میزبان حداقل ۱۰۰ دانشجو (در مجموع ۵۰۰ دانشجو) خواهد بود و امکانات و فضای لازم را برای اینکه این دانشجویان بتوانند روی موضوعهای مورد علاقهشان کار و تحقیق کنند، در اختیارشان قرار خواهیم داد. دستورعملهای اجرایی طرح در حال تدوین است و در آینده نزدیک نشستی با نمایندگان دانشگاهها خواهیم داشت تا مقدمات کار هرچه سریعتر فراهم شود.
پژوهشگاه در حوزه مسئولیت اجتماعی چگونه ایفای نقش میکند؟
فعالیتهای پژوهشگاه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، رسالتی اجتماعی است. برای نمونه، همین حمایت از دانشجویان، اجرای طرحها و پروژهها در حوزههای مختلف مانند بهینهسازی مصرف آب، تصفیه خاکهای آلوده به مواد نفتی و تبدیل آن به فضای سبز، کاهش گازهای ارسالی به مشعل و ...، همگی به نوعی مسئولیت اجتماعی است، اما با این حال با توجه به نظامنامه مسئولیت اجتماعی وزارت نفت که اخیرا ابلاغ شد، بر آنیم این مسئولیتها را آشکارتر، جدیتر و با برنامهریزی دقیقتر دنبال کنیم.
ابتدای بحث، به تلاش برای اتکای بیشتر به درآمدهای اختصاصی پژوهشگاه اشاره کردید. در سالهای اخیر، درآمدهای اختصاصی چه سهمی از مجموع درآمدهای پژوهشگاه داشته؟ آیا سهم این درآمدها، رو به افزایش است؟
بررسی گزارش عملکردهای پژوهشگاه از سال ۹۶ تا امروز نشان میدهد ارتباطات این مجموعه با بخشهای مختلف صنعت چه از نظر تعداد و چه از نظر حجم ریالی رو به افزایش بوده و سهم درآمدهای اختصاصی بیشتر شده است. بنابراین پاسخ من به این پرسش مثبت است، اما هنوز نمیتوانم بگویم این درآمدها، پاسخگوی نیازهای ماست. پژوهشگاه، زیرساختهای آزمایشگاهی و پایلوتی وسیعی دارد که نگهداری و توسعه آنها بسیار هزینهبر است و ما باید به تلاش خود برای ادامه روند افزایشی کسب درآمدهای اختصاصی ادامه دهیم.
به همکاری پژوهشگاه با شرکتهای پیمانکار هم اشارهای داشتید. یعنی شرکتهای پیمانکار ما به این نقطه رسیدهاند که روی ظرفیتهای پژوهشی حساب باز کنند؟
تا حدودی. از اساس به دلایل تاریخی و از آنجا که همیشه دغدغه تولید و حضور در بازارهای صادرات نفت خام مطرح بوده، فرهنگ مراجعه به پژوهش و نوسازیهای فناورانه آنطور که باید در صنعت نفت نهادینه نشده. صنعت نفت ایران، صنعت دولتی بوده؛ هیچگاه بحث رقابت در آن مطرح نبوده و تولید و فروش نفت خام همواره بر دیگر مسائل اولویت داشته؛ مجموع این عوامل شرایط را به نحوی رقم زده که مدیران این صنعت به دلیل همین ریشههای تاریخی، به حوزه پژوهش و فناوری و ارزش افزوده حاصل از آن و مزیتهای رقابتی که میتواند در این زمینه خلق شود اعتنایی نداشتهاند. اما فکر میکنم این روند رو به بهبود است و نشانههای مثبتی دیده میشود. وزارت نفت از جمله وزارتخانههایی است که خود در این زمینه پیشتاز شده و گامهای موثری برداشته است. پژوهشگاه هم به نوبه خود تلاش میکند این فرهنگ، جایگاه خود را پیدا کند. ما در جلسات متعدد و فشردهای که با مدیران صنعت داریم، بر این مهم تاکید میکنیم و از این حیث، خود را برای ایجاد تحول فرهنگی و ایجاد نگرش مثبت نسبت به مقوله پژوهش و فناوری هم مسئول میدانیم.
دانشگاهها چطور؟ فکر میکنید فضای دانشگاهی همیشه از توانمندی و تاثیرگذاری کافی برای کمک به صنعت برخوردار بوده؟
عدم اقبال صنعت به دانشگاهها که توضیح دادم ریشههای تاریخی دارد، ناگزیر سبب شد دانشگاهها هم آنطور که باید رشد نکنند و صرفا آکادمیک باقی بمانند. در مجموع در کشور آنقدر که به عرضه علم و فناوری توجه شده، به تقاضای علم و فناوری توجه نشده و جدایی صنعت و دانشگاه هم از مصادیق همین عدم توازن است.
عملکرد فعلی صنعت نفت را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟ یا اگر بخواهید به عملکرد وزارت نفت در برقراری ارتباط با دانشگاهها نمره دهید، «بدون تعارف» چه نمرهای میدهید؟
اجازه بدهید به سالهای قبل برگردم. سال ۷۶ که معاون آموزشی وزارت علوم بودم و به طور مستقیم با موضوع «ارتباط وزارت نفت با دانشگاهها» سروکار داشتم، آقای زنگنه (وزیر وقت نفت) حرکتی را شروع کردند که امروز میتوانید آثارش را ببینید. احساس نیاز وزارت نفت به رشتههای بالادست مانند مهندسی نفت، مهندسی مخزن و...، به برگزاری جلسات مشترکی با وزارت علوم انجامید و سرانجام رشتههای جدیدی در حوزه بالادست نفت در دانشگاهها ایجاد شد. انصافا وزارت نفت برای این کار بسیار مایه گذاشت و با اقدامهای انجامشده، انستیتوها و دانشکدههای نفت در تعدادی از دانشگاهها شامل دانشگاه شریف، شیراز، سهند، امیرکبیر، خلیج فارس و دانشگاه تهران با اعتبارات وزارت نفت ایجاد و تجهیز و صدها داوطلب به این رشتهها وارد شدند. حتی به پیشنهاد وزارت نفت، مجوز رشتههای دو مدرکه صادر شد. برای مثال با مجوز وزارت علوم، دانشجوی برق دانشگاه شریف توانست همزمان در رشته مهندسی نفت هم تحصیل کند و آن افراد امروز جزو بهترین فارغالتحصیلان رشتههای نفتی هستند. وزارت نفت میلیونها دلار و میلیاردها تومان در این زمینه هزینه کرد. از سال ۹۲ به بعد هم وزارت نفت با امضای قراردادهای پژوهشی در حوزههای بالادست و پاییندست، ایجاد انستیتوها را در دانشگاهها کلید زد. پروژههای ازدیاد برداشت به دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی واگذار و کمک شد دانشگاهها حرفهایتر نگاه کنند و بیشتر به دنبال پژوهشهای کاربردی و صنعتی باشند. به عبارت دیگر، صنعت هوشیار شد که ظرفیتهای خوبی در دانشگاهها وجود دارد و برای دانشگاهها هم فرصتی فراهم آمد تا به سمت پژوهشهای حرفهای و کاربردی حرکت کنند و به جای نشستن صرف در محیطهای آکادمیک، به میدان صنعت بیایند. من به وزارت نفت نمره خوبی میدهم و این وزارتخانه را در اقبال به سمت پژوهش و فناوری نسبت به دیگر وزارتخانهها پیشتاز میدانم. در عین حال معتقدم مسیر طی نشده و راههای نرفته بسیاری پیش رو داریم. صنعت نفت، صنعت کلیدی و صنعت گاز، صنعت راهبردی کشور است و میلیاردها دلار در دل این صنایع خوابیده که ما در حال حاضر از یکصدم آن هم استفاده نمیکنیم. اگر این روند تسریع شود، پژوهشگاه و دانشگاهها هم میتوانند نقش بیشتر و موثرتری ایفا کنند و صنعت نفت هم همانطور که در اسناد بالادستی تاکید شده، دانشبنیانتر خواهد شد.
هانیه موحد
نظر شما