به گزارش شانا، ۱۱۶ سال پیش در چنین روزی، کمتر کسی فکر میکرد فوران نفت در قلب مسجدسلیمان قرار است مناسبات سیاسی، اجتماعی و البته اقتصادی در ایران و کل خاورمیانه را تغییر دهد. بااینحال، از روزی که نفت وارد مناسبات ایران شد، دیگر کمتر حوزهای در کشور وجود دارد که بهنوعی رنگ و بوی نفت را به خود نگرفته باشد.
حضور نفت در ایران و تأثیر آن بر بخشهای مختلف البته تدریجی بود و در سالهای نخست، حتی مردم عادی جامعه نیز خبری از وجود نفت نداشتند. روزانه چند ۱۰ هزار بشکه نفت در کشور تولید میشد و بخش بزرگی از آن نیز از بهوسیله کشتیها به فروش میرسید و سرانجام سهم دربار قاجار پرداخت میشد.
آغاز نخستین تحریمهای نفتی با ملیشدن صنعت نفت
بااینحال، با تغییر در شئونات اجتماعی و ظهور رسانههای جمعی مانند روزنامه و رادیو در کشور، بهتدریج نفت نیز وارد مکالمات روزمره مردم شد. پرداختن به تولید و صادرات نفت در همین رسانهها بود که سرانجام اراده جمعی را بهسمت ملیکردن صنعت نفت هدایت کرد.
درواقع، ملیشدن صنعت نفت در آخرین روز از سال ۱۳۲۹، نخستین گام برای ورود نفت به زندگی روزمره مردم به شمار میرود. با ملیشدن نفت، ایران طعم نخستین تحریمها را چشید. نفت تولید میشد اما کشتی برای صادرات به ایران نمیآمد. در آن سالها هنوز رابطه نفت با اقتصاد در هم تنیده نشده بود و این موضوع سبب شد تا تحریمهای نفتی در ابتدای دهه ۳۰ شمسی کاری از پیش نبرد.
پس از کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲، نفتِ ملیشده دوباره در اختیار کشورهای خارجی قرار گرفت. این بار اما بهجای انگلیس، همه کشورهایی که بهنوعی در صنعت نفت فعال بودند راهی ایران شدند و اگرچه درظاهر شرکت ملی نفت کارها را اداره میکرد، اما بهطور رسمی شرکتهای بزرگ بینالمللی بودند که چرخ نفت ایران میچرخاندند.
نارضایتیهای اجتماعی با رشد نامتوازن اقتصاد
درواقع تا پیش از ملیشدن صنعت نفت، تغییرات عمده اقتصادی برپایه نفت در ایران شکل نگرفت، اما با ملیشدن صنعت نفت و بهتبع آن کودتای ۲۸ مرداد، شاهد تحولات عمیقی در سیاست و صنعت نفت بودیم؛ تا آنجا که از سال ۱۳۳۹ تولید نفت دوباره افزایش یافت و به بالای یک میلیون بشکه در روز رسید و در سال ۱۳۴۵ نیز حدود ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار بشکه گزارش شده است.
تأسیس اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) و افزایش قیمت نفت در ابتدای دهه ۵۰ شمسی سبب شد تا بودجه جاری ایران بهطور کامل به درآمدهای نفتی وابسته شود. این روند تا سالهای پیروزی انقلاب ادامه داشت و در سالها ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۶ ظرفیت تولید روزانه از ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار بشکه به ۵ میلیون و ۸۸۰ هزار بشکه رسید.
نکته مهم آن است که با وجود افزایش قابل توجه درآمدهای نفتی در سالهای پایانی حکومت محمدرضاشاه پهلوی، بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان سیاسی یکی از عوامل فروپاشی نظام سلطنتی در ایران را در کنار دیگر عوامل سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و...، روند نامناسب سیاستهای اقتصادی، رشد تورم و... در حکومت شاه میدانند که در کنار رشد نامتوازن اقتصاد، نارضایتیهای اجتماعی را به همراه داشت.
تداوم تولید و صادرات نفت در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷ و درحالیکه دخل و خرج کشور به طلای سیاه وابسته بود، تحریمهای شدید نفتی یکبهیک سر رسیدند. صنعت نفت بهسرعت از نیروهای متخصص خارجی خالی شد و قدرتهای بزرگ بینالمللی امیدوار بودند که با فشار مضاعف اقتصادی، انقلاب ایران را وادار به تسلیم کنند.
براساس آمارهای موجود، تولید نفت ایران که پیش از انقلاب و با توسعه میدانهای نفتی به روزانه ۶ میلیون بشکه رسیده بود، در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ بهشدت کاهش یافت و در برخی روزها به صفر رسید.
پس از آن نیز وقوع جنگ تحمیلی در همسایگی چاههای مهم نفت ایران در خوزستان، امکان توسعه همهجانبه را از صنعت نفت گرفت. نکته اساسی در این مقطع این است که با وجود جنگی هشتساله در جنوب کشور که محل اصلی تولید نفت به شمار میرود، صادرات نفت ایران هیچگاه متوقف نشد تا نیازهای اساسی کشور در آن دوره زمانی و با دوراندیشی تأمین شود.
حتی در آن شرایط، تولید نفت ایران افزایش یافت و از روزانه ۷۷۰ هزار بشکه در سال ۱۳۵۹، به روزانه بیش از یکمیلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در سال ۱۳۶۷ رسید. اما در همین سالها قیمت نفت ایران بهشدت در نوسان بود و در اغلب سالها شیب نزولی را طی میکرد.
جان تازه در رگهای صادرات نفت ایران
با پایان جنگ، تولید نفت، ساز صعود کوک کرد. در آن زمان، قیمت نفت نزدیک به ۲۸درصد نسبت به دوره قبل کاهش داشت، اما درآمدهای نفتی با رشد بیش از ۲۰درصدی روبهرو بود. اگرچه طی این مدت زیرساختهای صنعت نفت ترمیم و صادرات نفت ایران بار دیگر جان گرفت، اما قیمت نفت همچنان پایین بود و در آن زمان میانگین قیمت نفت ۱۷ دلار در هر بشکه برآورد میشود.
در این دوره به طور میانگین روزانه ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت صادر شده است. در سال ۱۳۷۰ ایران روزانه ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه صادر کرد و کمترین حجم صادرات نیز در سال ۱۳۶۸ بود که صادرات نفت ایران برابر با یکمیلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز بود.
احیای قدرت اوپک در قیمتگذاری جهانی نفت
اگرچه دولت هفتم، نفت را با قیمت ۱۸ دلار در هر بشکه تحویل گرفت، اما این قیمت چندان دوام نداشت. کاهش قیمت نفت تا ۱۰ دلار در هر بشکه پیش رفت. درواقع این رقم، پایینترین میانگین قیمت نفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
نفت ۱۰دلاری درآمد دولت را بهشدت کاهش داد. هرچند که این رقم در کل دولت ثابت نبود، اما در سال دوم نیز قیمت نفت روی ۱۲ دلار و ۱۶ سنت ثابت ماند.
دلیل این کاهش، رعایتنکردن سقف تولید از سوی برخی اعضای اوپک و مازاد عرضه در بازار بود. الزام کشورهای عضو اوپک برای رعایت سقف تولید سبب شد تا دولتی که نفت ۱۰دلاری را تجربه کرده بود، در سال ۱۳۸۴ با نفت ۵۳دلاری ریاستجمهوری را به دولت بعد واگذار کند و در این دوران قدرت اوپک برای قیمتگذاری نفت در بازارهای جهانی بهنوعی احیا شد.
روزگار سرمستی قیمت طلای سیاه
هرچند که دولت هفتم همزمان با روند کاهش قیمت نفت آغازبهکار کرد، اما دولت نهم در روزگار سرمستی قیمت نفت بر سر کار آمد.
دولت نهم در نخستین سال خود درآمد نفتی شبیه به سال پیش از خود داشت. اما از سال دوم نفت آهنگ صعود در پیش گرفت و رشد درآمد نفتی ایران آغاز شد تا در سالهای ۱۳۸۴ تا پایان ۱۳۹۱ این دولت بتواند درآمدی برابر با کل درآمد نفتی پیش از خود داشته باشد.
بهطور تقریبی در بیشتر سالهای دولت نهم و دهم قیمت نفت صعودی بود. در همین دولت بود که نفت برای نخستین بار رکورد بیش از ۱۴۰ دلار را زد و خزانه پر شد.
سال ۲۰۰۷ برای نفت سال عجیبی بود، در ابتدای این سال، قیمت آن، ۶۰ دلار را نشان میداد، اما در پایان این سال که با سال ۱۳۸۷ شمسی برابری میکند، هر بشکه نفت ۹۶ دلار معامله شد.
نفت ۱۴۷دلاری
در سال ۲۰۰۸ رقم تاریخی ۱۴۷ دلار در تابلوهای معامله طلای سیاه، ثبت شد، اما خوشبینترین افراد نیز به دوام آن چندان امید نداشتند. با شدتگرفتن بحران اقتصادی در اروپا و آمریکا، قیمت نفت نزولی شد و حتی با کاهش ۱۰۰دلاری به زیر ۴۰ دلار رسید که این رقم نیز خیلی بادوام نبود.
پس از آن، قیمت نفت در روندی منطقی تا سال ۲۰۰۹ افزایش یافت. افزایش قیمت نفت در آن بازه زمانی تا آنجا ادامه داشت که طلای سیاه با قیمت ۱۰۰ دلاری پا به سال ۲۰۱۰ گذاشت.
سالهای بعد، سالهای پرسه قیمت نفت در اطراف ۱۰۰ دلار بود، تا آنکه در سال ۲۰۱۳ دوباره رشد قیمت نفت تا ۱۱۰ دلار در هر بشکه ثبت شد.
هرچند که دولت دهم در سالهای آخر خود به دلیل تحریمهای بینالمللی با کاهش صادرات نفت و مشکل در روند انتقال پول فروش این محصول به کشور روبهرو بود، اما قیمتهای بالای نفت توانسته بود درآمدی معقول برای کشور به همراه داشته باشد و براساس اعلام اوپک، طی هشت سال دولت نهم و دهم، کشور از طریق صادرات نفت بیش از ۵۷۸ میلیارد دلار درآمد داشته است.
کاهش قیمت نفت با ناهماهنگی در اوپک
دولت یازدهم، در شرایط سخت تحریم بر سرکار آمد. پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل بود و مذاکرات برای حل آن نیز بهکندی پیش میرفت. در کنار آن، همچنین وضع قیمت نفت در دولت یازدهم آنقدر پیچیده شد که رئیس این دولت با زبان شکایت نسبت به منتقدان گفت که کشور با نفت ۳۰ دلاری اداره میشود نه نفت ۱۴۷ دلاری.
دولت یازدهم در شرایطی اداره کشور را به دست گرفت که تولید نفت ایران به دلیل تحریمها، به حداقل آن در سالهای پس از انقلاب، بهاستثنای زمان جنگ رسیده بود. بااینحال در ماههای اول دولت یازدهم همچنان قیمت نفت نزدیک به ۱۰۰ دلار بود، اما پس از آن شیب تند کاهش قیمت دامن دولت ایران را برای تأمین هزینههای کشور گرفت.
مورد عجیب بازار نفت
«نفت» در عرض یک سال ۵۰درصد ارزش خود را از دست داد و به قیمتی زیر ۳۰ دلار رسید. فرازونشیب عجیب قیمت نفت در دولتهای یازدهم و دوازدهم بیشمار بود. شیوع کرونا در جهان و اختلاف روسیه و عربستان برای کاهش تولید نفت در اسفند ۱۳۹۸، سبب شد تا با افت شدید تقاضا، جهان در نفت غرق شود.
این اتفاق موجب پرشدن همه مخازن نفتی جهان و حتی نفتکشهای روی آب شد و سرانجام در موردی عجیب، قیمت نفت شاخص آمریکا به منفی ۳۷ دلار در هر بشکه برسد. درواقع تولیدکننده حاضر بود ۳۷ دلار در هر بشکه به خریدار پرداخت کند تا از شر نفت تولیدی خود خلاص شود.
اگرچه توافق تاریخی اوپک با اعضای اوپکپلاس با هدف کاهش ۱۰ میلیون بشکه از تولید نفت سبب شد تا قیمتها کمی بهتر شود، اما رؤیای نفت بالای ۱۰۰ دلار دیگر تکرار نشد.
همچنین، این دولت با اجرای برجام در بازهای کوتاه صادرات نفت را افزایش داد، اما با خروج آمریکا از برجام در بهار ۱۳۹۷، دوباره صادرات نفت ایران نزولی شد و این روند تا پایان آن دولت ادامه داشت و برخی از منابع به کاهش صادرات نفت ایران به روزانه ۴۰۰ هزار بشکه در آن زمان اشاره میکنند.
افزایش تولید و صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم
دولت سیزدهم نیز در حالی بر سرکار آمد که نهتنها تحریمها کاهش نداشت، بلکه هر روز و هر ساعت فهرست بلندبالایی از تحریمهای تازه علیه صنعت نفت ایران و صادرات نفت کشور اعمال میشد. این دولت اما با تأکید بر بیاثرکردن تحریمها و گرهنزدن معیشت مردم بر برجام، از همان روزهای نخست، برنامه افزایش تولید و صادرات نفت را در دستور کار خود قرار داد.
تا آنجا که در پایان سال ۱۴۰۰ و درحالیکه چند ماه از آغازبهکار دولت سیزدهم میگذشت، صادرات نفت ایران رشدی ۴۰درصدی را تجربه کرد و تولید نفت نیز با رشد همراه شد. با این اقدامها، اکنون پس از گذشت بیش از ۳۰ ماه از عمر دولت سیزدهم، صنعت نفت مدال طلای رشد اقتصادی را در میان دیگر بخشهای کشور مانند کشاورزی، صنایع و خدمات به خود اختصاص داده و بالاترین سهم را نیز در تحقق رشد اقتصادی ۴.۵درصدی داشته است.
افزایش تولید ناخالص داخلی ایران با تکیه بر توسعه نفت و گاز
براساس گزارش بانک مرکزی، رشد اقتصادی در ۹ ماه ۱۴۰۲ رقم ۴.۵درصد را ثبت کرده است. این رقم در مدت مشابه سال پیش از آن، ۳.۶درصد بود که نشاندهنده رشدی ۲۵درصدی در این بازه زمانی است.
البته با وجود افزایش ۲۵درصدی رشد اقتصادی در ۹ ماه سال گذشته در مقایسه با مدت مشابه سال ۱۴۰۱، این رشد در بخش نفت بیش از ۷۳درصد بوده است.
رشد بخش نفت در ۹ ماه سال ۱۴۰۱ حدود ۹.۴درصد بوده است که این رقم در ۹ ماه پارسال به ۱۶.۳درصد رسید؛ یعنی بخش نفت در این مدت در مقایسه با تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۲۰۰درصد رشد بیشتری داشته و به همین مقدار نیز در بزرگشدن کیک اقتصاد ایران نقش داشته است.
در واقع ایران توانسته است در این مدت نفت بیشتری تولید کند و با توجه به ثابتبودن ظرفیت پالایشی و مصرف داخلی نفت خام و میعانات گازی، این نفت را به دست مشتریان سنتی و جدید خود برساند.
موضوعی که جواد اوجی، وزیر نفت نیز پیش از این بر آن تأکید کرده بود و در واپسین روزهای سال ۱۴۰۲ اعلام کرد که ایران نفت خود را با حداقل تخفیف به هر کجا که بخواهد، میفروشد.
این موضوع در حالی محقق شده است که ایران همچنان با شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه صنعت نفت و گاز خود از سوی آمریکا روبهروست، اما سیاستهای دولت سیزدهم برای بازاریابیهای تازه و متوقفنشدن صادرات نفت سبب بیاثرشدن تحریمها شده است.
حوری قاسمی
نظر شما