به گزارش شانا به نقل سایت خبری از اندیشکده راهبردی تبیین، تحلیل چشمانداز آینده مصرف انرژی جهانی حاکی از آن است که افزون بر حرکت عمومی جهان بهسمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش تولید کربن، گاز طبیعی همچنان یکی از اصلیترین منابع انرژی در جهان آینده خواهد بود، چنانکه در حدود ۲۲درصد از سبد انرژی مصرفی جهان در سال ۲۰۵۰ را گاز طبیعی تشکیل خواهد داد.
همچنین گستره وسیع مصارف و کاربردهای گاز طبیعی این حامل انرژی را به یکی از حیاتیترین انرژیهای جهان تبدیل کرده است. استفاده از گاز در تولید برق، گرمایش و فرایندهای صنعتی نیازمند گرمای بالا، همچنین بهعنوان خوراک در صنایع پتروشیمی و صنعت کود از مهمترین کاربردهای گاز طبیعی خواهد بود.
در این بین، حتی کشورهایی که فاقد منابع طبیعی گاز هستند نیز سعی دارند با نقشآفرینی در ترانزیت و فرآورش آن، خود را به یک بازیگر در این عرصه تبدیل کنند.
ایران و روسیه بیشترین ذخایر هیدروکربنی اثباتشده در جهان را دارند و بخش زیادی از اقتصاد دو کشور بر پایه صادرات منابع نفت، گاز و فرآوردههای نفتی شکل گرفته است. با توجه به اهمیت گاز طبیعی در مناسبات آینده انرژی جهانی، همکاری ایران با روسیه در زمینه گاز طبیعی سبب تقویت نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات آینده انرژی جهانی و بهتبع آن اقتصاد، سیاست و امنیت در منطقه و فضای بینالملل میشود.
توجه به این نکته ضروری است که پیش از جدیشدن ایران بهعنوان مقصد صادرات گاز روسیه، ترکیه تلاش بسیاری کرد تا خود را بهعنوان قطب تجارت گاز روسیه مطرح کند که با توجه به موقعیت جغرافیایی مناسبتر ایران و هوشیاری دستگاههای دخیل در دیپلماسی انرژی، جمهوری اسلامی ایران توانست در این زمینه با روسیه به توافق برسد.
واردات گاز از روسیه و تبدیلشدن به قطب گازی
با توجه به مشابهت اقتصاد ۲ کشور و وجود رقابت در زمینه جذب سهم بیشتر از بازارهای انرژی، چشمانداز همکاریهای راهبردی در این زمینه روشن نبوده است، باوجوداین، وقوع جنگ اوکراین این فرصت و زمینه را برای دولت سیزدهم فراهم کرد تا با استفاده از ظرفیت دیپلماسی انرژی خود، وارد همکاری سطح بالای انرژی با روسیه شود. از همکاریهای موفق ایران و روسیه در طول مدت دولت سیزدهم میتوان به تفاهم ۴۰ میلیارد دلاری با گازپروم، سرمایهگذاری ۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری روسیه در توسعه میدانها، انتقال فناوری پلتفرم فروش و تجارت گاز روسیه و سرانجام توافق واردات و انتقال روزانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب گاز از روسیه به ایران دانست.
«الکسی میلر» در تهران؛ سفیر اختصاصی پوتین
با توجه به اهمیت راهبردی دیپلماسی انرژی در دولت سیزدهم و توجه ویژه شخص رئیسجمهوری وقت به این موضوع، در جریان سفر فشرده یکروزه سیدابراهیم رئیسی به مسکو در ۱۷ آذر ۱۴۰۲، یکی از محوریترین مسائل بحثشده، پیگیری واردات گاز از روسیه به ایران بود. مسئلهای که با اعلام نظر مثبت رئیسجمهوری روسیه همراه شد. پس از آن، الکسی میلر، الیگارش بزرگ روس و مدیرعامل بزرگترین شرکت گاز جهان، که از مورد اعتمادترین همکاران پوتین است، مسئولیت پیگیری این موضوع را از سوی روسیه به عهده گرفت. همسو با این اتفاق، مدیرعامل شرکت گازپروم در اردیبهشت سال ۱۴۰۳ در سفری که به تهران داشت و در نشست محرمانه ۲ نفره با محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهوری، که مسئولیت طرف ایرانی مذاکرات را به عهده داشت، دیدار و گفتوگو کرد.
پس از توافق روی مقدمات در سفر اردیبهشت، در سفر بعدی میلر به تهران در تیر ۱۴۰۳ توافق واردات روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز از روسیه به ایران میان وزیر نفت و مدیرعامل گازپروم امضا شد.
چرا باید از روسیه گاز وارد کنیم؟
یکی از پربسامدترین پرسشها هنگامی که موضوع واردات گاز از روسیه مطرح میشود این است که چرا دومین دارنده ذخایر گازی جهان باید واردکننده گاز باشد؟ کمبود سرمایهگذاری کافی برای توسعه میدانهای گازی و افزایش مصارف صنعتی و خانگی گاز سبب شده است که مصرف گاز همواره سایهبهسایه تولید پیش رود. چنانکه حتی در سالهای اخیر مصرف در فصلهای سرد سال از تولید نیز پیشی گرفت و کشور با مسائلی مانند قطع مقطعی صادرات گاز، برنامهریزی خاموشی فصلی برخی صنایع پرمصرف و سوزاندن گازوئیل گرانقیمت و نفتکوره کمکیفیت در برخی نیروگاهها برای تولید برق روبهرو شد. با این وصف، فعالشدن دیپلماسی انرژی برای تأمین گاز که میتواند سبب حل چالشهای یادشده شود، اقدامی تحسینبرانگیز همسو با منافع ملی به شمار میآید.
بنبست صادراتی روسیه و تلاش برای خلق بازار جدید گازی
جنگ اوکراین نقطه عطفی در بازارهای صادراتی انرژی روسیه پدید آورد. هرچند آمریکا و اروپا سعی داشتند با اعمال سقف قیمتی برای نفت خام و فرآوردههای نفتی انتفاع روسیه را کاهش دهند، اما این کشور توانست با انتقال بازار صادرات خود به چین، هند، ترکیه و امارات بخش بزرگی از این تحریمها را خنثی کند. اما در مسئله صادرات گاز موضوع متفاوت بود. روسیه در سال ۲۰۲۱ و پیش از آغاز جنگ اوکراین، سالانه ۲۴۴ میلیارد متر مکعب صادرات گاز داشت که این عدد در سال ۲۰۲۳ به ۱۴۲ میلیارد متر مکعب کاهش یافته است. بیش از ۵۵درصد سبد صادراتی روسیه در سال ۲۰۲۱ که حدود ۱۴۰ میلیارد متر مکعب بود به اروپا تعلق داشت که در سال ۲۰۲۳ به ۲۷ میلیارد متر مکعب کاهش یافته است.
تلاش روسیه برای جبران کسری صادرات گاز از طریق بازارهای چین، هند و ترکیه نیز با محدودیتهای سیاستی و فنی روبهروست. چنانکه سهم چین از ۱۰ میلیارد مترمکعب واردات گاز در سال ۲۰۲۱ از خط لوله قدرت سیبری ۱ به ۲۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب در سال ۲۰۲۳ رسید. افزایش صادرات به کشورهای قفقاز و آسیای میانه نیز کمتر از ۵ میلیارد متر مکعب از گاز معطلمانده روسیه را پوشش داده است. از طرفی ترکیه ازجمله کشورهایی بود که تمایل داشت از بحران انرژی بهوجودآمده میان روسیه و اروپا نهایت بهرهبرداری را کرده و خود را به قطب گازی و محل صادرات مجدد گاز روسیه به اروپا تبدیل کند. افزون بر آن تلاشهای گسترده اردوغان برای تحقق این موضوع، حجم گاز صادراتی روسیه به ترکیه از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ با کاهش ۵ میلیارد متر مکعبی نیز روبهرو شده است.
اقبال روسیه به بازارهای جنوبی
با توجه به آمارهای بالا، هماکنون حدود ۹۵ میلیارد متر مکعب ظرفیت مازاد صادراتی در حوزه گاز روسیه وجود دارد. همچنین نیاز شدید روسیه به بازارهای صادراتی جدید این امکان را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده است که واردات گاز طبیعی از روسیه را کلید بزند. دولت سیزدهم ذیل یک دیپلماسی انرژی فعال توانست بعد از ۲ سال از آغاز جنگ اوکراین، با طرف روسی برای واردات گاز از این کشور به تفاهم برسد. طبق اظهارات جواد اوجی، وزیر نفت دولت سیزدهم، توافق با روسیه مبنی بر واردات و انتقال روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب معادل سالانه ۱۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از روسیه از طریق خط لوله امضا شده است. مطابق این توافق، مقرر است روسیه پس از احداث خط لوله (با سرمایهگذاری خود روسیه) به مدت ۳۰ سال این گاز را در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار دهد.
با این وصف، صادرات و انتقال گاز روسیه از مسیر ایران، افزون بر خارجکردن روسیه از تنگنای صادرات گاز، منافع متعددی برای ایران پدید میآورد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱. تقویت وابستگی متقابل منطقهای و تبدیل ایران به قطب گازی: افزایش سالانه ۱۱۰ میلیارد متر مکعب گاز وارداتی از روسیه توان بازیگری ایران را در زمینه صادرات و سوآپ گاز افزایش خواهد داد. بیشتر همسایگان ایران از کمبود گاز بهعنوان یکی از حاملهای انرژی اصلی رنج میبرند و بازار صادراتی این کشورها فرصت مناسبی پیش روی ایران قرار خواهد داد. براساس محاسبات انجامشده، هماکنون ظرفیت صادرات گاز طبیعی به کشورهای ترکیه تا سالانه ۲۵ میلیارد مترمکعب، عراق ۲۵ میلیارد مترمکعب، پاکستان ۱۰ میلیارد مترمکعب و عمان ۱۰ میلیارد مترمکعب وجود دارد. در برخی از این کشورها هماکنون زیرساخت لازم فراهم است و برخی دیگر نیز برای تحقق صادرات به توسعه و احداث خطوط لوله نیاز دارند. با این وضع، بازارهای متعددی برای گاز وارداتی از روسیه وجود خواهد داشت که امکان نقشآفرینی بهعنوان قطب گازی را در اختیار ایران قرار خواهد داد. البته نباید به فرصت همکاری منطقهای انرژی از عینک اقتصادی توجه کرد؛ زیرا آورده امنیتی و سیاسی توسعه این همکاری و ایجاد وابستگی متقابل در حوزه انرژی موضوع بسیار ارزشمندی است.
۲. اجرای کامل تعهدات صادراتی پیشین: جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عراق و ترکیه قرارداد صادرات گاز طولانیمدت دارد. قرارداد صادرات گاز ایران به ترکیه روزانه ۳۰ میلیون مترمکعب و صادرات گاز به عراق روزانه ۵۰ میلیون متر مکعب است. با توجه به مسئله جدی ناترازی در داخل، تعهدهای صادراتی در روزهایی از ایام اوج مصرف با دشواری روبهرو میشود. با توجه به اهمیت راهبردی صادرات گاز، دولت میتواند آن بخش از تعهد صادراتی خود را بهوسیله واردات تأمین کند.
۳. افزایش توان بازاریابی با تأکید بر بازار ۳۰ میلیارد مترمکعبی هند: یکی از دلایلی که برخی کارشناسان در زمینه ایجادنشدن فرصتهای صادراتی برای جمهوری اسلامی ایران برمیشمارند این است که در معادلات ژئوپلیتیک، وزن تحریمهای آمریکا و در برخی موارد هزینه بالای سیاسی همکاری با ایران سبب شده است برخی قراردادهای ایران اجرایی نشود. برای نمونه، برخی کارشناسان معتقدند همانگونه که هندوستان افزون بر تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا از روسیه نفت وارد میکند، امکان خرید گاز را هم دارد و با انتقال گاز روسیه به ایران، احتمال جدیشدن مذاکرات انتقال گاز از مسیر ایران به هند افزایش مییابد. هندوستان هماکنون سالانه بیش از ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز وارد میکند که میتواند بخشی از آن را با همکاری روسیه، از مسیر ایران تأمین کند.
۴. کاهش ناترازی و جلوگیری از خسارت ۱۵ میلیارد دلاری و آسیبهای زیستمحیطی: از دیگر فرصتهایی که واردات گاز برای ایران فراهم میکند، کمک به رفع ناترازی گازی است. مطابق آمار مرکز پژوهشهای مجلس، در سال ۱۴۰۱ ناترازی سالانه گاز برابر ۱۲۳ میلیون مترمکعب در روز بوده است. این عدد در سه ماه سرد سال به ۲۲۰ میلیون مترمکعب میرسد و در نقطه اوج مصرف نیز به ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز رسیده است. واردات گاز در کنار برخی سیاستها مانند ذخیرهسازی گاز میتواند سهم زیادی در حل مشکلات کشور در ماههای سرد سال و اوج مصرف ایفا کند. در چنین شرایطی سیاستگذار برای تأمین گاز خانگی ناچار به خاموشیهای برنامهریزیشده برای صنایع کرده و با جایگزینکردن گازوئیل و در برخی مواقع نفتکوره در نیروگاههای تولید برق، هزینههای سنگین اقتصادی و زیستمحیطی به کشور تحمیل میکند. هرچند عدد دقیقی از عدم نفع و هزینه سوخت جایگزین حاصل از قطع گاز صنایع و نیروگاهها در دسترس نیست، اما این خسارت در گزارشهای مختلف از ۷ تا ۱۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
با وجود اینکه واردات گاز فرصت حل ناترازی را برای ما فراهم میکند، اما توصیه کارشناسان این است که تا جای ممکن، گاز وارداتی نباید صرف مصارف داخلی شود؛ زیرا ضمن افزایش وابستگی، سبب تعمیق و تشدید ناترازی در آینده نیز میشود.
۵. اجرای طرحهای توسعهای نیازمند انرژی: در شرایط کنونی کشور و بهدلیل مسئله ناترازی انرژی و افت فشار میدان پارس جنوبی، بسیاری از طرحهای توسعه در صنایع مختلف شامل پتروشیمیها، صنایع فولادی، صنایع مس و سیمان و نیز نیروگاههای گازی برای تأمین سوخت و خوراک خود با دشواریهایی روبهرو هستند که مسیر توسعه و افزایش این صنایع را نیز با مشکل روبهرو کرده است. واردات گاز میتواند عامل آسودگی خاطر سرمایهگذار از حضور در این صنایع باشد.
این ابعاد و ویژگیها نشانگر اهمیت فوقالعاده و راهبردی مسئله واردات گاز روسیه است که با درایت و هوشمندی دولت سیزدهم تا مرحله توافق راهبردی به پیش رفته است و امید است با توجه به اهمیت بالای آن، در دولت چهاردهم نیز با شدت و قوت پیگیری شود.
جمعبندی
با توجه به اهمیت بالایی که واردات گاز طبیعی از روسیه دارد، میتوان مدعی شد یکی از مهمترین طرحهای حوزه انرژی و حتی سیاست خارجی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در حال رقمخوردن است. این موضوع چنان اهمیتی دارد که ضرورت دارد با نگاه فراجناحی و فراتر از دولتها به آن نگاه شود. اثرهای اقتصادی، سیاست خارجی و امنیتی این پروژه در سطح منطقه و حتی معادلات بینالملل چنان وسعتی دارد که نباید اجازه داد این موضوع در گذر دولتها دستخوش فراموشی یا در پیچوخمهای بروکراتیک اداری دچار فرسایش شود.
نظر شما