اهمیت پیدایش نفت در ایران به عنوان یک نقطه عطف تا بدانجاست که برمبنای آن می شود تاریخ کشور ما را به عصر قبل و بعد از نفت تقسیم و تعیین کرد. هرچند زمامداران آن زمان چندان که باید پی به اهمیت این مهم نبرده و تا پایان عصر قاجار نگاه حاکمان رفاهطلب به خوزستان، صرفا از منظر بدی آب و هوا و بی توجهی به منابع عظیم طبیعی و معدنی بود که دست استعمار انگلیس را برای غارت هرچه بیشتر باز میگذاشت.
در دوره پهلوی نیز به سبب اعتماد بیش از حد به بیگانگان و سپردن عنان اختیار نفت به کنسرسیوم های نفتی این غفلت تاریخی تا حد زیادی ادامه یافت و دست بیگانگان برای هرگونه تصمیمگیری در حوزه استخراج، تصفیه و صادرات نفت باز بود و متناسب با مصالح هفت خواهران نفتی صنعت به ظاهر ملی شده ایران راهبری میشد. طلوع انقلاب اسلامی مصادف است با افول کنسرسیوم و پایان کار شرکتهای چند ملیتی خارجی از ایران. از این تاریخ عهدهداری اداره امور صنعت تماما به دست توانمند نیروهای ایرانی بوده که بیتردید مسئولیت ما را در قبال کم و کیف آن دوچندان کرده است.
اکنون با گذشت یکصد و ده سال از عمر صنعت، و حدود 40 سال از خروج خارجیها این صنعت با فرصتها و چالشهای بسیاری مواجه است که غفلت و بیتوجهی به آنها ممکن است نسل ما را در نگاه آیندگان مقصر و سهلانگار جلوه دهد. اکنون پنجمین نسل از کارگزاران صنعت نفت در حساسترین مقطع تاریخی کشور عهدهدار اداره صنعتی هستند که از یک سو با تحریمهای گسترده امریکا ( و پیروی پنهان و آشکار اقمار اروپاییاش) و از سوی دیگر با رقبایی در بازار بینالمللی نفت روبهرو هستند که از هر فرصتی برای حذف و حتی دشمنی با کشور ما دریغ نمیکنند.
اگر ورود یک رقیب جدید یعنی تولید نفت از منابع نامتعارف نظیر نفت شیل را هم به این موانع و چالشها بیفزاییم، به خوبی متوجه خواهیم شد که شرایط کنونی تولید و صدور نفت حداقل برای ما با هیچ یک از مقاطع تاریخی گذشته شبیه نیست، بنابراین تمامی تصمیمسازان و دستاندرکاران مستقیم و غیرمستقیم صنعت نفت، باید ضمن درسآموزی از تجارب و تاریخ پرفراز و نشیب گذشته و با تحلیلی درست از شرایط و اوضاع به شدت متلاطم جهان امروز، در تداوم توسعه و استمرار و پویایی صنعت نفت بکوشند و از تصمیمهایی که آسیبی متوجه کلیت صنعت چه بخشهای سرمایهگذاری و سختافزاری و چه حوزههای نرمافزاری و نیروی انسانی کند، بشدت احتراز و پرهیز کنند.
از طرفی صنعت نفت به درست یا غلط همچنان مهمترین مزیت اقتصادی بالفعل ایران در عرصه بینالمللی است که افزون بر سودآوری تجاری به حفظ جایگاه و نقشآفرینی ایران در میان ملل جهان کمک میکند. مجموع ذخایر نفت و گاز ایران به گواه مطالعات دقیق مهندسی، مقام نخست را در جهان داشته و از حیث گاز نیز جایگاه اول جهان در اختیار کشور ماست. کسانی که با شیوههای توسعه تجارت و زمینههای سرمایهگذاری آشنایی دارند، بخوبی واقف هستند که با استفاده درست از چنین مزیتی، تا چه حد میتوان به جلب سرمایه و توسعه سایر زیرساختهای صنعتی و اقتصادی کشور کمک کرد و به اهداف بلند اقتصادی کشور جامه عمل پوشاند. مشاهده وضعیت توسعه صنعت نفت در برخی کشورها که سهم اندکی از ذخایر نفتی داشته اما با ایجاد زنجیره ارزش و صدور تکنولوژی جایگاهی برتر در بازار تجارت و کسبوکار متکی به نفت دارند، بیانگر غفلت از پتانسیل ارزشمندی است که در یکصد و اندی سال گذشته در اختیار ما بوده و حداقل برای 70 سال آینده نیز به قوت خود باقی است.
علاوه بر این دارایی نهفته در زیر زمین، کشور ما از حیث انباشت تجربه و سرمایه انسانی کارآمد، متخصص و با انگیزه نیز حرف بسیار برای گفتن دارد. نگاهی به وضعیت نیروی متخصص شاغل در این صنعت نشان میدهد که سطح دانش و تجربه بخش مهمی از آنان در تراز بینالمللی با بزرگترین شرکتهای نفتی جهان قابل قیاس است. در این بین شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب به عنوان خاستگاه صنعت نفت و پیشگام و پیشتاز تولید نفت خام کشور، گنجینه دانش و مهد تجربهآموزی و تربیت مدیران و کارشناسانی است که این صنعت را در عبور از کورههای سختگذر جنگ و تحریم هدایت و راهبری کرده و تجربه 40 سال تولید پایدار و صیانتی از میدانهای نفت و گاز را در کارنامه درخشان خود دارند.
در کنار این مزیتها، بخش خصوصی توانمند داخلی نیز حضور و قابلیتی کمنظیر دارد که هم از حیث تأمین خدمات و اجرای پروژههای بزرگ و هم به لحاظ طراحی و تولید کالا و تجهیزات پیشرفته، از توان کار و رقابت در فضای بینالمللی برخوردار است. بیتردید طی دهههای اخیر که دامنه تحریمهای بینالمللی به تدریج عمده بخشهای صنعت نفت را در برگرفته و مخصوصا بخش بالادستی را نشانه رفته، این بخش خصوصی و سازندگان توانمند ایرانی بودهاند که لوازم و اسباب ادامه کار و استمرار تولید را فراهم آورده و در نقش بازوی دوم این صنعت عمل کردهاند.
دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی سومین عنصر اثرگذار و همکار باانگیزه صنعت نفت در این مدت بهویژه دو دهه اخیر به شمار میآیند. ایجاد دانشکدههای مرتبط با صنعت نفت، توسعه تحقیقات در بخشهای بالادستی و پاییندستی، ورود به عرصههای پژوهشی مرتبط با کیفیتافزایی تولید، افزایش ضریب بازیافت و طراحی و ساخت پیچیدهترین تجهیزات مورد نیاز صنعت نظیر متهها، سیستمهای نمکزدایی نفت خام و تلمبههای درونچاهی تنها بخشی از نتایج درخشان همکاری بخش خصوصی، دانشگاه و صنعت است که بیهیچ گونه اغراقی، مناطق نفتخیز جنوب نقش راهگشا و آغازگر و هدایت کننده این همکاریها را داشته است.
ما به خود میبالیم که در یکصد و دهمین سالگرد آغاز به کار صنعت نفت ایران، بزرگترین میدانها و پیچیدهترین امور مرتبط با تولید را با اتکای به توان داخلی و با راهبری و نظارت نیروهای ایرانی به انجام رسانده و این صنعت را با لحاظ الزامات «ملی» اداره میکنیم. در عین حال از ضرورت تعامل و مراوده علمی با جهان نیز غافل نبوده، ضمن به اشتراک نهادن دستاوردهای درونزای علمی، از آخرین پیشرفتهای تکنولوژی بهویژه در حوزههای ازدیاد برداشت و شیوههای نوین حفاری نیز بهره خواهیم برد. بر این اساس این شرکت مصمم است در قالب قراردادهایی که حافظ منافع طرفین و متضمن استقلال کشور باشد با شرکتهای صاحبنام بینالمللی همکاری و برای افزایش کمیت و کیفیت تولید از مخازن و میدانهای نفتی مشارکت کند. در این زمینه طی دو سال گذشته انعقاد تفاهمنامههای متعدد با شرکتهای داخلی و خارجی، گرفتن پیشنهادها و نهایتا انعقاد قرارداد با مناسبترین شرایط در دستور کار این شرکت قرار گرفته و ازسوی گروهی از نیروهای کارآزموده فنی پیگیری میشود. انعقاد نخستین توافقنامه با کنسرسیوم پرگس در اواخر اردیبهشت 1397 همسو با انجام این مهم بود که پس از تبدیل به قرارداد، ضمن جلب سرمایه لازم برای توسعه و اجرای پروژه جامع ازدیاد برداشت در میدان نفتی کرنج، نوسازی و روزآمدی تأسیسات فرآورشی، تولید نفت این میدان از 127 هزار بشکه فعلی به 200 هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت.
در کنار همه این مزیتها، تلاشها و تکاپوها برای حفظ سرآمدی از یک نکته دیگر نیز غفلت نکردهایم و آن حوزه مسئولیتهای اجتماعی است. نفت ایران برحسب اتفاق یا به دلیل طبیعت این ماده ارزشمند، عمدتا در مناطقی توسعهنایافته یا کمتر توسعه یافته کشف و استخراج میشود. این موضوع سبب شده تا این صنعت از همان ابتدای شکلگیری، فراتر از یک سازمان صرفا تجاری عمل کند و ابتدا برای فراهم کردن امکان استمرار کار خود و در ادامه به عنوان یک تعهد اجتماعی، کمکها و امکانات گستردهای به مناطق پیرامونی ارائه دهد. رویش صنعتشهرهایی در مناطق مسجدسلیمان، آبادان، هفتکل، آغاجاری، گچساران، ماهشهر و خارک در دهههای اولیه کشف نفت، مصادیقی روشن از تمدنی است که به سبب پیدایش این صنعت در محرومترین نقاط ایران ایجاد شده و در دوره خود از پیشرفتهترین امکانات رفاهی برخوردار بوده است.
فارغ از دیدگاهها و نظرات مثبت و منفی در زمینه نعمت یا نقمت بودن نفت و تأثیرات مثبت یا منفی آن بر جنبهها و شئونات مختلف اجتماعی، در یک قرن گذشته صنعت نفت مبدع و مبتکر بسیاری از تحولات اساسی در شیوه و سبک زندگی ساکنان مناطق نفتخیز بوده است؛ شهرسازی به سبک مدرن، ایجاد بیمارستان و مراکز درمانی، باشگاهها و مجتمعهای ورزشی، راههای دسترسی، پلها و توسعه صنعت حملونقل، ایجاد زیرساختهای ارتباطی و از همه مهمتر ایجاد شغل و تعریف سازوکارهای توانمندسازی و توسعه منابع انسانی مهمترین دستاورد صنعت نفت در زمینه گرهگشایی از مشکلات ریز و درشت کشور در مناطق محروم بوده است.
نفت به عنوان یک سازمان صاحب سبک، با برخورداری از نظام مدیریتی خاص، دیسیپلین اداری و ساختاری سامانیافته و منظم نماد دانایی و توانایی در ایران بوده است. از حیث فرهنگ و پرنسیپ اداری این صنعت ویژگیها و برجستگیهای خاصی در فرهنگ اداری ایران پدید آورده است که به واسطه آن نیروهای شاغل در این صنعت از سایر افراد جامعه قابل تمایز و تفکیک بودهاند. این تمایز نه صرفا از حیث برخورداری مالی، بلکه به لحاظ توسعه فردی و معنوی، افزایش مهارت و ارتقای دانش، خبرگی و پختگی آنان در مراودات و تعاملات اجتماعی بوده و از این حیث هم صنعت نفت زمینهساز تحولات اساسی در شیوه و سبک زندگی و توسعهیافتگیفرهنگی در این مناطق بوده است.
امروزه انتظارات مردم از نقش شرکت نفت در جامعه تغییر کرده است و همانگونه که سازمانهای تجاری مجبور شدهاند با تقاضای روزافزون برای مسئولیتی فراتر از مسئولیت اندک سودآوری هماهنگ شوند، شرکت نفت نیز سازوکارها و ساختارهای جدیدی برای پاسخگویی به خواست جامعه تدارک دیده است. در سطح وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران، تشکیلات منظم و منسجمی به بررسی و اجرای طرحهای مرتبط با توسعه و آبادانی مناطق پیرامونی تاسیسات مبادرت میورزد و در سطح شرکتها تعاملات میان نفت و سازمانهای دولتی و نهادهای اجتماعی به نحوی چشمگیر گسترش یافته، در حوزه مناطق نفتخیز جنوب به جرأت میتوان گفت کمتر رویداد مهمی در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و توسعه پایدار به وقوع میپیوندد که نفت در آن مشارکت یا همراهی نداشته باشد. نگاهی به کارنامه چهارساله این شرکت در زمینه کمک به توسعه زیرساختهای آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و زیست محیطی بیانگر این واقعیت است. از طرفی در درون سیستم و داخل صنعت نفت نیز طرحها و پروژههای مهم و کلیدی با لحاظ و اولویت محیط زیست و مسئولیتهای اجتماعی تعریف و اجرا میشوند. مصداق این مدعا آخرین پروژههای افتتاح شده در زمینه جمعآوری گازهای فلر است که دقیقا مبتنی بر اصل استمرار تولید توأم با حفظ سلامت ساکنان مناطق پیرامونی تعریف و اجرا شده است.
گفته میشود جامعه دیگر هزینههای اجتماعی جستوجوی تک منظوره رشد اقتصادی، مانند آلودگی و محصولات مضر و محیط کاری خطرناک را تحمل نمیکند. از این حیث نیز صنعت نفت اگر نگوییم سنگ تمام گذاشته است، میتوان ادعا کرد تا حد امکان تلاش خود را مصروف این امر کند، به نحوی که در بدترین شرایط مالی و نقدینگی از اولویت برنامههای زیست محیطی خود نکاسته و با پیگیری و اجرای دهها طرح و پروژه کلیدی مرتبط با جمعآوری گازهای همراه، ثابت کرده است به مسئولیت خود در قبال اجتماع، فراتر از مسئولیت قراردادی و سنتی تولید و سودآوری پایبند است و افزون بر این در برخی زمینهها ورود صنعت نفت برای حل مشکلات حاد اجتماعی در حالی صورت میگیرد که این مشکلات ناشی از کمکاری یا نارسایی دیگر مؤسسات، سازمانها یا نهادهای ذیربط بوده است.
با امید به تداوم پیشرفت و تعالی کشور عزیز و صنعت عظیم نفت در سالی که به فرموده مقام معظم رهبری سال حمایت از کالایداخلی نامیده شده است، شرکت ملی مناطق نفتخیزجنوب امیدوار و مصمم است که علاوه بر تأمین همه نیازمندیهای خود از منابع داخلی، با تقویت و ایجاد اعتماد به نفس در شرکتهای صاحبنام ایرانی انگیزه و علاقه آنها برای پیمودن راههای طی نشده و حتی حضور در عرصههای بینالمللی نفت و انرژی را فراهم کند و در مسیر آن گام بردارد که نفت صرفا یک محصول و کالای خام برای فروش و تامین ارز نیست، بلکه بستر، زمینه و امکان خاصی است که به واسطه آن میتوان شاهد شکوفایی بسیاری از کسبوکارها، ایجاد و توسعه بنگاههای اقتصادی و رونق مراکز علمی و فناوری شد. به امید آن روز.
بیژن عالیپور
مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیزجنوب
نظر شما