به گزارش شانا به نقل از شرکت ملی نفت ایران، در شرایطی که تحولات اقتصادی و چالشهای سرمایهگذاری در صنعت نفت به یکی از موضوعات راهبردی تبدیل شده است، بررسی دقیق فرصتهای موجود و رفع موانع حائز اهمیت بالایی است. در همین زمینه، ناجی سعدونی معتقد است ایران برای دستیابی به هدف ۵ میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت در روز به سرمایهای معادل ۴۵ تا ۵۰ میلیارد دلار نیاز دارد که در صورت رفع موانع موجود، تسهیل فرآیندهای تصمیمگیری و جلب همراهی مجریان پروژهها و مقامهای محلی، میتوان این هدف را در یک بازه زمانی حداقل پنج ساله و در چند مرحله عملیاتی کرد.
ناجی سعدونی، مدیرعامل پیشین شرکت مهندسی و توسعه نفت، «تحریمهای بینالمللی» و «ناتوانی در تأمین امنیت اقتصادی» را مهمترین موانع سرمایهگذاری در صنعت نفت در مقطع فعلی قلمداد میکند، اما اعتقاد دارد برگزاری رویدادهایی همچون تحول در سرمایهگذاری و توسعه بالادست نفت و گاز، گامی مثبت و رو به جلو در مسیر اصلاحات و بهبود شرایط است و با تداوم این تلاشها، موانع بهتدریج برطرف شده و جذابیتهای صنعت نفت ایران برای سرمایهگذاران، بیشازپیش نمایان شود. متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
با توجه به تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای تأمین مالی، برگزاری رویداد تحول در سرمایهگذاری و توسعه بالادست نفت و گاز را چگونه ارزیابی میکنید؟
این رویداد را بسیار مهم، بدیع و با آثار چندوجهی در ابعاد اقتصادی، صنعتی، رفاهی و تحولآفرین ارزیابی میکنم. شاید بتوان گفت این رویداد، مهمترین اقدام و تدبیر دولت چهاردهم در بخش نفت و گاز دوره چهار ساله آینده خواهد بود. به اعتقاد من، این رویداد کاملاً منطبق با نامگذاری و شعار سال ۱۴۰۴ یعنی سرمایهگذاری برای تولید است و میتواند نقطه شروع مناسبی در سرمایهگذاری بخش بالادستی نفت و گاز و آغاز مسیری مهم برای تضمین رونق اقتصادی و تأمین انرژی برای آینده کشور باشد.
آیا مدلهای جدید تأمین مالی میتوانند جایگزین کارآمدی برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی باشند؟
مشکل ما در جذب سرمایهگذار مستقیم خارجی، نوع مدل مالی نیست؛ مدلهای مالی بر اساس چارچوبهای قراردادی در فرآیند مذاکره با سرمایهگذار توافق میشود و البته برخی قراردادها و مدلها جذابیت بیشتری دارند. اصولاً مدلهای مالی از سوی سرمایهگذار پیشنهاد میشود. ما باید در وهله نخست امنیت سرمایهگذاری را تأمین و مشکل تحریمهای بینالمللی را حل کنیم. در این مقطع و بهویژه بعد از برگزاری این رویداد، شرکت ملی نفت ایران برای جلب سرمایهگذاری در بخش بالادستی باید بانکها، صندوق توسعه و سرمایههای مردمی را برای سرمایهگذاری در بخش بالادست صنعت نفت و گاز تشویق کند، همچنین این شرکت باید روند مذاکرات و فرآیند تصمیمگیری را کوتاه و آسان کند.
چگونه میتوان تضمین داد که پروژههای معرفیشده (مثل جمعآوری گازهای مشعل یا خطوط لوله) از توجیه اقتصادی کافی برای سرمایهگذاران خصوصی برخوردار باشند؟
پروژههایی همچون جمعآوری گازهای مشعل، خطوط لوله یا احداث مخازن، هرکدام شرایط و منافع ویژه خود را برای سرمایهگذاران دارند. به اعتقاد بنده، هرچه سریعتر باید باقیمانده گازهای مشعل در حدود ۴۰ میلیون مترمکعب در روز را منحصراً به سرمایهگذاران داخلی واگذار کنیم و در شیوهنامه موجود و نوع قراردادهای سرمایهگذاری، تسهیلات و مشوقهای اضافی در نظر بگیریم.
مثلاً زمان قرارداد را از دو سال ساخت و سه سال بهرهبرداری به دو سال ساخت و ۱۰ سال بهرهبرداری تغییر دهیم. قیمت سرویسهای جانبی و اجاره زمین را برای آنها کمتر و جذابتر کنیم. با این اقدامها، ظرف دو سال آینده تمام مشعلها جمعآوری و حدود ۵۰ میلیون مترمکعب گاز در روز به حجم گاز تولیدی کشور اضافه میشود. در مورد خطوط لوله، مخازن، تلمبهخانهها و ایستگاههای تقویت فشار گاز نیز افزون بر پرداخت ۱۰ درصد هزینه مالی (cost of money)، بستههای EPC (مهندسی، تأمین تجهیزات، اجرا) جذاب با سود حداقل ۱۵ درصد برای سرمایهگذاران تضمین شود.
با توجه به تجربه همکاری با شرکتهایی همچون «توتال»، «اِنی» یا «شورون» که به علت تحریمها از ایران خارج شدند، چه درسهایی برای کاهش ریسک سرمایهگذاران جدید میتوان گرفت؟
مدل جدید قراردادهای نفتی در مقایسه با قراردادهای قبلی از نوع بیع متقابل از نظر دوره قراردادی، نحوه پرداخت پاداش پیمانکار، تضمین همه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم و هزینه مالی، متفاوت، بهتر و جذابتر است و تا حدودی ریسک سرمایهگذاران را کاهش میدهد. آنچه ما باید به آن توجه ویژه داشته باشیم، اختیار عمل سرمایهگذار و توسعهدهنده میدان را در دوره توسعه افزایش دهیم و بیشازحد متعارف مانع کار او نشویم.
رفع موانع بوروکراتیک تا چه اندازه میتواند مؤثر باشد؟
بخشی از موانع و تأخیرها در سطح وزارت نفت است، برخی دیگر در سطح و دایره سازمان برنامه بودجه و برخی در سطح دولت و سایر نهادهای عالی تصمیمگیری است. اطلاع دارم با توجه به تأخیرهای فراوان، تلاشی برای کاهش این وقفهها در دست بررسی و اقدام است. به عبارتی حداقل دو سال و در برخی موارد چهار سال برای صدور مجوز وقت تلف میشود؛ این مدت در مجموع باید حداکثر یک سال شود.
برای اجرای طرحهای بالادستی صنعت نفت چه مشوقهای مالیاتی یا تضمینهای خریدی برای ترغیب سرمایهگذاران میتوان در نظر گرفت؟
در نظر گرفتن قراردادهای طولانیمدت بیش از ۲۰ سال، مشارکت در تولید، واگذاری حق فروش محصول، مذاکره انحصاری، حذف مالیات، ارائه امتیاز ایجاد زنجیرههای پاییندستی میتواند کارآمد باشد. در ضمن یکی از محدودیتهای ما در جذب سرمایهگذاران خارجی صرفنظر از شرایط تحریمی، عدم تنوع در نوع قراردادهای سرمایهگذاری بلندمدت است. گمان میبرم بهتدریج تا حدودی بتوانیم از این نوع قراردادها هم با سرمایهگذاران داخلی و احیاناً خارجی منعقد کنیم.
در هر حال ما باید هر چه سریعتر از ذخایر و منابع خدادادی در جهت احداث و ایجاد زیرساختهای کشور، رونق صنایع و تأمین انرژی و ایجاد درآمد، بهرهبرداری کنیم و استفاده مؤثرتر و مطلوبتر از این ذخایر را در رأس برنامههای خود داشته باشیم.
آیا برگزاری این رویداد میتواند نقطه عطفی برای تغییر تصویر ایران از یک مقصد پرریسک به یک بازار جذاب در حوزه بالادستی باشد؟
ایجاد جذابیت برای سرمایهگذاران چه داخلی و چه خارجی زمانی معنا مییابد که ریسکهای سرمایهگذاری به حداقل برسند و فضای امن و قابلاعتمادی برای سرمایهگذاری فراهم شود. اقدامهایی مانند افزایش نرخ بازگشت سرمایه، طولانی کردن مدت قراردادها یا حذف مالیاتها در فضای باثبات، میتواند مؤثر و راهگشا باشد.
با این حال برگزاری چنین رویدادی را میتوان گامی مثبت و رو به جلو در مسیر اصلاحات و بهبود شرایط دانست. امیدوارم با تداوم این تلاشها، موانع بهتدریج برطرف و جذابیتهای صنعت نفت ایران برای سرمایهگذاران، بیشازپیش نمایان شود.
در این مسیر، جلب اعتماد سرمایهگذاران داخلی بهویژه بخش خصوصی اولویت دارد. باید با طراحی مشوقهای مناسب، تضمین امنیت سرمایه و ارائه بازدهی منطقی، آنان را به حضور و مشارکت در پروژهها ترغیب کنیم.
برای دستیابی به ظرفیت تولید روزانه ۵ میلیون بشکه، به چه مقدار سرمایهگذاری و زمان نیاز است؟
برای دستیابی به هدف ۵ میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت در روز، لازم است حدود ۱.۵ میلیون بشکه به ظرفیت فعلی افزوده شود که این افزایش از محل توسعه میدانهای جدید و بهرهبرداری بهینه از میدانهای توسعهیافته امکانپذیر خواهد بود. برآوردها نشان میدهد برای تحقق این افزایش ظرفیت، سرمایهای معادل ۴۵ تا ۵۰ میلیارد دلار نیاز است. در صورت رفع موانع موجود، تسهیل فرآیندهای تصمیمگیری و جلب همراهی مجریان پروژهها و مقامهای محلی میتوان این هدف را در یک بازه زمانی حداقل پنج ساله و در چند مرحله عملیاتی کرد.
افزایش ظرفیت تولید به ۵ میلیون بشکه در روز، نهتنها جایگاه ایران را در بازار جهانی نفت تقویت میکند، بلکه نویدبخش شکوفایی اقتصادی و جذب سرمایهگذاریهای کلان در این صنعت راهبردی خواهد بود.
در خصوص توسعه میدانهای مشترک هیدروکربوری، رقابتپذیری ایران در قیاس با کشورهای همسایه را چطور ارزیابی میکنید؟
ایران با برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز در ۲۷ میدان مشترک با کشورهای همسایه ازجمله عراق، عربستان، امارات، قطر، عمان، کویت و ترکمنستان، ظرفیت قابلتوجهی برای ایفای نقش پررنگتر در بازار انرژی منطقهای و جهانی دارد. هماکنون زمان آن فرا رسیده که با نگاهی نو و اقدامهای هدفمند، مسیر توسعه میدانهای مشترک بهویژه در مناطق دریایی را با سرعت و بهرهوری بیشتری دنبال کنیم تا سهم ایران از این منابع ارزشمند به سطح شایستهای برسد. همچنین با تکیه به توان داخلی و تقویت شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی در ابعاد مختلف و تشویق سرمایهگذاران، صنعتگران، پیمانکاران و مشاوران داخلی، توسعه میدانها بهویژه میدانهای مشترک را بهسرعت پیش ببریم.
نظر شما