خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان، دیروز در نامهای به اعضای اوپک اعلام کرد طرح پایش تولید و عرضه نفت و سقف تولیدی که برای هر کشور درنظر گرفته شده دیگر ملاک نیست و آنچه زیرنظر گرفته خواهد شد، مجموع تولید کشورهای عضو طرح است. در همین خصوص دلواپسان نفتی امروز در مناقشه حقوقی میان ایران و عربستان، استنادات عربستان به این منظور را تایید کردند! تا از این رهگذر به وزیر نفت ایران حمله کنند.
استناد عربستان و دلواپسان به کدام بند از بیانیه است؟
عربستان برای عبوراز تعهدهای مندرج در بیانیه اخیر اوپک روی واژه پایبندی کلی«overall» تکیه کرده است؛ کلمهای که بر اساس آن اوپک ملزم به حفظ پایبندی 100 درصدی اعضا به توافق جهانی کاهش تولید، به صورت کلی شده بود. در حقیقت عربستان با ارائه تفسیری که نقضکننده توافق کاهش تولید است، اعلام کرده که به رعایت سهمیه دیگر کشورها در صادارت نفت، دیگر پایبند نیست، این در حالی است که تعهدهای یادشده در نشست ۱۷۱ شامل حفظ سقف تولید هر کشور هم هست. در بیانیه ۱۷۴ از کشورها خواسته شده تلاش کنند پایبندی اعضا به ۱۰۰ درصد برسد، نه اینکه سقف تولید کل اوپک مطرح باشد.
چرا عربستان نمیتواند به کلمه overall استناد کند؟
اقدام عربستان در استناد به کلمه overall ناقض روح بیانیه اوپک و توافق کاهش تولید است. در حقیقت عربستان و دلواپسان علاقهمند به تحمیل شکست دیپلماتیک به ایران از این غافل هستند که در بیانیه اوپک بلافاصله بعد از بند مورد استناد عربستان، بیانیه به صورت دستوری فعالیت کمیته وزارتی نظارت بر توافق جهانی کاهش عرضه را بدون هیچ تغییری تمدید کرده است. نکته مهمتر آنکه در این بیانیه هیچ اختیاری به اعضای این کمیته برای لغو توافق یا تغییر مسیر در نحوه اجرای آن داده نشده است.
وظیفه کمیته نظارت بر اجرای توافق چیست؟
بر اساس بیانیه نشست نوامبر ۲۰۱۶ اوپک، کمیته وزارتی وظیفه پایش پایبندی تک تک اعضا به تعهداتشان در توافق را بهعهده دارد. با این توصیف حفاظت از سهمیه کشورها وظیفه اصلی این کمیته است که در بیانیه پایانی نشست نیز مورد تاکید قرار گرفته است. تعهد هر کشور در این طرح این است که سقف تولید خویش را حفظ کرده تا در مجموع سقف تولید اوپک به میزان مصوب حفظ شود.
دلواپسها به دنبال چه هستند؟
رفتار دلواپسها در تکرار ادعای طرفهای نقضکننده توافقها با کشور و استناد آنها به متن توافقها، امری مسبوق به سابقه است. آنها در زمان مذاکرات هستهای نیز فکت شیت وزارت امور خارجه آمریکا را به جای فکت شیت وزارت خاجه ایران، مستند تحلیل های خویش قرار میدادند. امروز آنها در بازی اوپک، در حالی به استدلالهای سست عربستان استناد میکنند که وزیر نفت ایران و امارات (رئیس دورهای اوپک) هر دو این اقدام عربستان را نافی مصوبات خواندهاند.
در این بین اما یادآوری چند نکته به مخالفان داخلی دیپلماسی نفتی کشور، ضروری به نظر میرسد:
1- دلواپسان نفتی درحالی از زنگنه به دلیل امضای وزارت نفت پای بیانیه نشست اخیر اوپک انتقاد میکنند که در آذر 90 وزارت نفت ایران پای توافقهایی را امضا کرده بود که براساس آنها، سهیمهبندی تولید نفت در اوپک کنار گذاشته شد. همین مصوبه راه را برای افزایش فشار بر ایران باز کرد. اینگونه به نظر میرسد که همراهی با عربستان به منظور تحتالشعاع قرار گرفتن این گاف بزرگ وزارت نفت در دوران احمدینژاد، انجام میپذیرد.
2- آنها احتمالا فراموش کردهاند که دو سال پیش وزیر نفت ایران را به دلیل تلاشهایش برای مستثنا شدن ایران از توافق کاهش عرضه، به باد انتقاد میگرفتند و اقدامهای او برای بازگشت سهمیهها را برای تحقق اهداف صهیونیستی! برای کاهش قیمت نفت ارزیابی میکردند.
3- بیتردید عرصه دیپلماسی، عرصه تلاش برای به حداکثر رساندن منافع با توجه به منافع دیگر کشورهاست. نباید فراموش کرد که مذاکره در چارچوب سازمانهایی نظیر اوپک که توافقها در آنها به صورت اجماعی حاصل میشود، سختتر از مذاکره در هر چارچوب دیگر است. بهویژه آنکه هماکنون شاهد شکلگیری ائتلافی از کشورهای عضو نظیر عربستان، امارات و کویت در داخل اوپک و نقشآفرینی منفی کشوری دوست! به نام روسیه در خارج از آن هستیم.
جالب است که دلواپسان نفتی این روزها از از یک سو با سکوت خود با طرحهای ترکمنچای گونه نظیر «نفت در برابر کالا» با روسیه همراهی میکنند و از سوی دیگر نیمنگاهی همدلانه با تلاشهای عربستان برای مقابله با کشور دارند!
منبع: نفت خبر
امین قلعهای-بهزاد احمدینیا
نظر شما