پیش از هر موضوعی طبق قاعده موضوع سهم ایران از تولید منابع نفت و گاز در دریای خزر مورد توجه قرار میگیرد. وجود ذخایر نفت و گاز در مناطق جنوبی کشور و خلیج فارس سبب شده است تا توجه کمتری به ذخایر نفت و گاز دریای خزر شود و این در حالی است که خزر یکی از مناطق ژئوپلیتیک انرژی دنیاست که بخشی از ذخایر نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران در آن واقع شده است. تحقیقات حاکی از آن است که خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان با دارا بودن نزدیک به 40 درصد مجموع مساحت دریاچههای دنیا از حیث ذخایر نفت و گاز اثبات شده، جزو مناطق به نسبت بکر جهان به شمار میآید و متاسفانه تنها ایران هیچ تولیدی از این ذخایر در دریای خزر نداشته است.
هرچند بیش از 100 سال از اکتشاف نفت در مسجد سلیمان میگذرد، اما صدها کیلومتر این طرفتر در شمال کشور متخصصان ایرانی توانستند یک میدان نفتی را کشف کنند. اکتشاف نفت در دریای خزر از دو منظر بسیار مهم، قابل بررسی است؛ نخست اینکه این اکتشاف در بخش عمیق دریا و در اعماق بیش از 700 متر رخ داد (که رویدادی کاملا متفاوت از اکتشاف در بخشهای نیمهعمیق و کمعمق دریاست)، اما دومین و مهمترین نکته در ارتباط با کشف نفت در دریای خزر، اکتشاف در شرایط سخت تحریم نفتی و فناوریهای مرتبط با آن است.
با این اوصاف، چه بیم و امیدهایی در اکتشاف و تولید نفت در خزر وجود دارد؟
ابتدا باید به این نکته اشاره شود که نقطه آغازین از مسیر ترسیم شده برای فعالیت در خزر، با انجام مطالعات وسیع زمینشناسی، ژئوفیزیکی و مهندسی نفت کلید خورد.
بر اساس نتایج مثبت بهدست آمده مبنی بر وجود منابع غنی هیدروکربن در بخش جنوبی و عمیق دریا، مطالعات مفهومی و اجرایی به منظور ساخت ناوگان دریایی مورد نیاز (یعنی یک دستگاه سکوی نیمهشناور با قابلیت حفاری تا عمق 6000 متر زیر بستر دریا و در آبهایی تا عمق 1000 متر به همراه سه شناور چندمنظوره منحصربهفرد برای جابهجایی این سازه و انجام عملیات لنگراندازی در پهنه خزر) در دستور کار قرار گرفت.
با آغاز فعالیتهای اکتشافی در دریای خزر و کشف میدان نفتی سردار جنگل، خاص بودن موضوع «آب عمیق» و «دریای خزر» بیشتر عیان شد. بهطور کلی مشکلات کار در خزر را میتوان از ابعاد گوناگون ارزیابی کرد.
عمق زیاد آب، بسته بودن دریای خزر و ارتباط نداشتن با آبهای آزاد، محدودیتهای عملیاتی در ارتباط با حملونقل تجهیزات، شرایط جوی و اقلیمی متغیر، پشتیبانی بسیار سخت و پیچیده ناشی از فاصله زیاد از ساحل، هزینه و ریسک بالای عملیات اکتشاف، نبود زمینه مناسب برای انجام فعالیتهای تعمیراتی و سرویسهای دورهای ناوگان دریایی و تحریمهای فناورانه از چالشهای اصلی کار در خزر بوده و هست.
اما در کنار این مشکلات، بیشک به ضرورتها و چالشهای توسعه و تولید از خزر نیز باید توجه شود. موضوع توسعه و تولید از خزر به عنوان یک اولویت، با چالشها و پیچیدگیهای عملیاتی و فناورانه متعددی روبهروست، بهطوری که دستیابی به فناوریهای خاص آب عمیق از جمله ضرورتهای ورود قاطعانه به این عرصه است. این در حالی است که بیشتر میدانهای موجود در مناطق نفتخیز کشور در نیمه دوم عمر تولید خود قرار گرفتهاند و لزوم دستیابی به ساختارهای جدید در بخش شمال کشور ضروری به نظر میرسد.
هماکنون روند سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ نفتی در بخش تامین انرژیهای فسیلی نشان میدهد که با وجود هزینه و ریسک بالای فعالیت در آب عمیق، سرمایهگذاری روی ساخت تجهیزات و توسعه میدانهای واقع در این مناطق به موضوع توجیهپذیر از منظر اقتصادی بدل شده است.
به همین منظور تلاشهای فراوانی در این چند سال در زمینه توسعه فعالیتهای اکتشافی در دریای خزر ازسوی همسایگان شکل گرفته است، به این ترتیب راهبردهای معطوف به اکتشاف و تولید از میدانهای خزر را میتوان در چارچوب مشخصی بررسی کرد.
پیش از هرچیز اینکه ایران دارای تجربههای ارزندهای در زمینه توسعه و تولید از میدانهای هیدروکربنی در بخش فراساحل است، اما این تجارب مربوط به بخشهای کمعمق جنوبی کشور (خلیج فارس) است. دریای خزر (به علت عمق زیاد)، شرایط ویژهای را در همه مراحل مربوط به حفاری، توسعه، تولید و انتقال ایجاب میکند.
بدون شک بهرهبرداری از منابع خزر نیازمند به کارگیری فناوریهای پیشرفته است، از این رو با توجه به تجارب محدود و همچنین شرایط کنونی کشور شاید دنبال کردن تفاهمنامه امضا شده بین دو کشور ایران و آذربایجان به عنوان یکی از راهبردهای مهم برای تحقق اهداف توسعهای و تولیدی از خزر باشد.
موضوعی که از سالها پیش بهطور جدی از زوایای مختلف فنی با مدیران و مسئولان شرکت ملی نفت آذربایجان (سوکار) در قالب نشستهای متعدد پیگیری شد و سرانجام فروردین ماه 1397 رؤسای جهموری دو کشور آن را امضا کردند. تفاهمنامهای که بر انجام فعالیتهای مشترک در دریای خزر با همکاری دو کشور و بدون ورود به مباحث مربوط به رژیم حقوقی تاکید داشت.
این راهبرد حداقل از 2 حیث ضروری و با اهمیت است؛ نخست، میسر شدن امکان بهرهبرداری از ذخایر نفت و گاز خزر و دوم، تقویت حاکمیت جمهوری اسلامی به عنوان یکی از بازیگران بازار انرژی در منطقه خزر.
به این ترتیب، ایران میتواند ضمن بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر، از بازار شکل گرفته برای نفت و گاز این منطقه هم منافعی به دست آورد.
و اما راهبرد دوم؛ تقویت همکاریها با کشورهای صاحب دانش و فناوری در حوزه آبهای عیمق است؛ کشورهایی همچون نروژ و دیگر کشورهای حوزه اسکاندیناوی که سالهاست در بخشهای مختلف از این حوزه فعالیت داشتهاند و توانستهاند ضمن کسب دانش و فناوری خاص آبهای عمیق، تجربههای مفیدی را در زمینه مطالعات، حفاری، توسعه، تولید و ساخت تجهیزات بهدست آورند.
بهطور حتم اجرای این راهبردها با در نظر گرفتن راهبردهای دیگری همچون تحقق بخشیدن به اولویتهای اکتشافی تعیین شده در منطقه خزر (مبتنی بر سیاستهای راهبردی ابلاغ شده در بخش اکتشاف منابع هیدروکربنی کشور تا افق سال 1404)، امکانسنجی توسعه همکاریهای مشترک با دیگر کشورهای همسایه در دریای خزر با توجه به ظرفیتهای موجود و همچنین الگوبرداری و پیادهسازی مدلهای قراردادی متداول در زمینه تولید از میدانهای آب عمیق در دیگر نقاط دنیا (بهخصوص مدلهای قراردادی به کار گرفته شده در دریای خزر) عینیت خواهد یافت. این مهم میتواند در قالب نقشه راهی یکپارچه و مدون که دربرگیرنده همه فعالیتهای تعریف شده است، صورت گیرد.
علی اصولی
مدیرعامل شرکت نفت خزر
نظر شما