عقربه ساعت روی ۱۱ و ۳۰ دقیقه میایستد؛ صدایی مهیب به گوش میرسد و در پی آن ۶ فروند هواپیما در آسمان پالایشگاه گاز بیدبلند ظاهر میشود. دودی غلیظ و چندلایه، آسمان بیدبلند را میپوشاند و آتش بر تأسیسات آن زبانه میکشد؛ آنقدر که بسوزاند و خاکستر کند.
پالایشگاه گاز بیدبلند، نخستین پالایشگاه ایران و خاورمیانه است که در سال ۱۳۵۰ فعالیت خود را با ظرفیت ۳۰ میلیون مترمکعب در روز آغاز کرد. این پالایشگاه در سالهای ابتدای فعالیت خود تنها تأمینکننده گاز ذوبآهن اصفهان و پتروشیمی شیراز بود و بخشی از گاز آن نیز بهوسیله خط لوله اول سراسری به اتحاد جماهیر شوروی سابق صادر میشد.
«بیدبلند» از جمله پالایشگاههایی است که در دوران جنگ تحمیلی علیه ایران، از گزند دشمن بعثی در امان نماند و در سالهای دفاع مقدس چهار بار بهوسیله هواپیماهای عراق بمباران شد.
حمیدرضا عراقی، مدیرعامل پیشین شرکت ملی گاز ایران در روزهای جنگ مسئولیت منطقه خوزستان را بهعهده داشت.
شانا در آستانه هفته دفاع مقدس گفتوگو با او را که در سال ۱۳۹۱ منتشر شده است، بازنشر میکند.
او چنین آغاز میکند:
تا پیش از پیروزی انقلاب، سه پالایشگاه در کل کشور فعالیت میکرد که عبارت بودند از کنگان، خانگیران و بیدبلند.
بیدبلند در سال ۱۳۴۷ بهوسیله خارجیها طراحی و ساخته شد و سه سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۰ به بهرهبرداری رسید.
این پالایشگاه روزانه ۳۰ میلیون مترمکعب گاز را پالایش میکرد که بخشی از آن بهوسیله خط اول سراسری به شوروی سابق صادر میشد.
با پیروزی انقلاب و قطع صادرات، گاز این پالایشگاه تنها در داخل کشور مصرف شد و با آغاز جنگ تحمیلی نیز به همین منوال ادامه فعالیت داد.
در صندلیاش جابهجا میشود و اینطور ادامه میدهد: رژیم بعث صدام، تأسیسات نفت و گاز را بهعنوان هدفی مهم برای از کار انداختن موتور اقتصادی نظام جمهوری اسلامی برگزیده بود و پالایشگاهها نیز در زمره این اهداف بودند.
پالایشگاه بیدبلند نخستینبار در چه تاریخی بمباران شد؟
نخستینبار بهطور دقیق در ششم آبان ۱۳۶۴ بهوسیله ۶ فروند هواپیمای بمباران شد و در آن حمله هوایی با پرتاب هشت راکت سه نفر شهید و ۳۰ نفر هم مجروح شدند.
نخستین کاری که پس از بمباران کردید، چه بود؟
مدیریت در چنین شرایطی کار دشواری بود. تصور کنید پالایشگاهی که تأسیسات آن در آتش میسوزد، افرادی که مجروح شدهاند و شهادت یارانی که با تو همراه بودند.
بیدرنگ به مجروحان رسیدگی و خسارتهای ناشی از بمباران نیز ارزیابی از سوی سه گروه مکانیک، برق و ابزار دقیق ارزیابی و اقلام مورد نیاز برای بازسازی پالایشگاه فهرستبرداری شد.
بازسازی؛ آن هم بلافاصله پس از بمباران؟
به دشمن نباید فرصت داده میشد از وضعیت پیش آمده سودجویی کند. ضمن آنکه نباید روحیه ناامیدی و یأس در کارکنان قوت میگرفت.
کار و فعالیت به منزله حیات پالایشگاه و کارکنان آن بود و این موضوع آنقدر مهم بود که علیرضا جراحی، مدیرعامل وقت شرکت ملی گاز ایران، برنامه زمانبندی برای بازسازی پالایشگاه را در ۴۰ روز خواستار شده بود.
در دوران دفاع مقدس در مجموع پالایشگاه چندبار بمباران شد؟
چهار بار و هر بار با شماری شهید و مجروح، اما با توجه به تجارب گذشته و بهرهگیری از پدافند عامل و غیرعامل، خسارتهای ناشی از بمبارانها به حداقل رسید و سرعت بازسازیها افزایش یافت.
واکنش عراق به این بازسازیها چه بود؟
پس از بمباران نخست و بازسازی پالایشگاه بیدبلند در مدت زمان کوتاهی، فاصله بمبارانهای هوایی عراق نیز کوتاهتر شد؛ طوری که در سال ۱۳۶۶ این پالایشگاه را سه بار بمباران کرد که آخرین بار آن بیست آبان ۱۳۶۶، اما بیدبلند هر بار باصلابتتر از قبل برجای ماند؛ برجای ماند تا شعله مشعلهایش خار چشم دشمن شود.
روحیه کارکنان در جریان این بازسازیها چگونه بود؟
بچهها با وجود شرایط جنگی که هر آن ممکن بود بمباران دوبارهای انجام شود، از دل و جان با روحیهای فداکارانه و بدون چشمداشت به ریالی پاداش در سه شیفت تلاش میکردند تا پالایشگاه به مدار بهرهبرداری بازگردد.
چه عواملی سبب شده بود نیروها در پالایشگاه باقی بمانند؟
نیمنگاهی به کتابی که عنوان «۲۰ سال با گاز» را که خود تدوینگر آن است، میاندازد و به مطالبی از قول حمدالله محمدنژاد که او نیز از مدیران عامل وقت شرکت ملی گاز ایران بوده است، استناد میکند و پرسشم را اینگونه پاسخ میدهد: «وقتی مسئولان به دنبال منافع شخصی خود نیستند و بدون استثنا منافع گروه را در نظر میگیرند، در کارکنان ایجاد انگیزه و اعتماد میشود.»
وی ادامه میدهد: این اعتماد در دوران جنگ از صدر تا ذیل وجود داشت، ضمن آنکه اختیار نیز که عامل مهمی بود نیز وجود داشت؛ به همین خاطر همه با دل و جان و با روحیهای سراسر ایثار و فداکاری برای حیات پالایشگاه تلاش میکردند.
جنگ و دفاع مقدس از نگاه شما چه مفهومی دارد؟
همانطور که کتاب ۲۰ سال با گاز را ورق میزند، به روایتی از علیرضا جراحی (از میران وقت شرکت ملی گاز) در این کتاب استناد میکند و میگوید: جنگ اگرچه آثار مخرب و زیانبار زیادی دارد، اما آموزههایی به ما میدهد که قابل تأمل است.
وی از قول مدیرعامل وقت شرکت ملی گاز ایران اینطور ادامه میدهد: اقتصاد دو گونه است؛ مبتنی بر نفت و متکی بر نفت و اقتصادی که پیش از انقلاب و پس از آن (تا زمان جنگ) بر کشور حاکم بود، به این دلیل که خارجیها میخواستند آن را برای گردش صنعت خود در اختیار داشته باشند، از ابتدا اقتصاد متکی بر نفت بوده و تا زمان جنگ نیز تداوم داشته است.
رویکرد مبتنی بر نفت در زمان جنگ چگونه شکل گرفت؟
در زمان جنگ بهواسطه تحریمها و محدودیتهای اعمالشده از سوی کشورهای سلطه، اقتصاد رویکردی مبتنی بر نفت پیدا کرد و بهعنوان مزیتی رقابتی تعریف شد و خودباوریها سبب شده بود تا بازسازی مبتنی بر ساخت داخل پا بگیرد و این کمک بزرگی به صنعت نفت و گاز بود.
پیش از جنگ در صنعت نفت جرأت استفاده از قطعات و تجهیزاتی که استاندارد بینالمللی را نداشته باشند، وجود نداشت اما جنگ و محدودیتهای ناشی از آن، سبب ریختن این ترس در سازندگان و مدیران و مقدمهای برای تولید داخل شد.
در جریان بمبارانها و بازسازیهای چندباره پالایشگاه گاز بیدبلند همین اتفاق افتاد و آموزههایی بهدست آمد که پیشتر تجربه نشده بود.
این پالایشگاه با وجود بمبارانهای متعدد در دوران دفاع مقدس، تنها به مدد روحیه تعصب، ایثار و باور اعتقادی کارکنان خود، بدون تکیه بر خارجیها ادامه حیات داد.
آهنگ بازسازیهای بعد از دوران دفاع مقدس چگونه بود؟
او که مردی جنگدیده است و این واژه را با گوشت و خون خود لمس و تجربه کرده در پاسخ به این سؤال کمی تأمل میکند و میگوید: بعد از جنگ، آهنگ بازسازیها کمی کندتر از دوران دفاع مقدس شد، علتش هم این بود که بیشتر پالایشگاههای نفت، گاز و نیروگاهها آسیب دیده بودند و کشور با وضعی روبهرو بود که پالایشگاههایش باید بهسرعت به مدار باز میگشتند تا تولید نفت افزایش مییافت و در ادامه پول و سرمایه وارد مملکت میشد.
او میگوید: زمینهها برای تولید داخل بهطور گسترده فراهم نبود و اگر میخواستیم تنها بر ساخت داخل متمرکز شویم، سالها زمان میبرد تا نیازهای خود پاسخ گوییم و ادامه میدهد: در زمان جنگ اگرچه سرعت بازسازیها بالا بود، اما تعداد اقلامی که در داخل کشور تولید میشد، خیلی کمتر از آن زمان بود.
باور من این است که امروز شرایط ساخت داخل بسیار متفاوتتر از آن دوران شده و آهنگ خودکفایی و رشد شتاب گرفته است. امروز در صنعت نفت ارادهای مبتنی بر خودکفایی و ساخت داخل حاکم شده است، اما گام را باید فراتر از این گذاشت و برمبنای فناوریهای دانشبنیان حرکت کرد.
خاطرهای برای کلام آخر
در زمانی که «فاو» بودم، رزمندهای که پیشهاش نجاری بوده است، از اینکه مردم حتی در شرایط جنگ غذای گرم برای او و همرزمانش فرستادهاند، شرمسار است و به من که همسنگر او بودم، چنین میگوید: چگونه جواب این مردم را باید داد؟
نگاهش کمی خیره میماند و میگوید: این جمله در آن زمان که عنوان مدیرکل یکی از دستگاههای دولتی را داشتم، مرا لرزاند.
نظر شما